• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5960 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ دي

ما و روشنفكران عرب

محسن آزموده

شناخت ما از متفكران و روشنفكران عرب اندك است و در مقام مقايسه با ميزان اطلاعي كه از متفكران و روشنفكران غربي داريم، بسيار ناچيز. البته ممكن است كساني مته به خشخاش بگذارند و بگويند كدام شناخت از متفكران غربي؟ جرات و جسارت و صد البته حوصله درگير شدن با اين بزرگواران را ندارم. اما ايشان هم لابد قبول دارند كه ما براي شناخت انديشه غربي در مقايسه با ساير جاهاي دنيا خيلي بيشتر جوش و جلا مي‌زنيم. شايد حق هم داريم. به هر حال آنچه از آن به عنوان مدرنيته و مدرنيزاسيون و تمدن جديد ياد مي‌شود، از غرب سر بر آورده و ناگزير، خوب يا بد همه ما را درگير خودش كرده و ناچار همه بخواهند يا نخواهند، بايد ميزاني از آگاهي را نسبت به آن داشته باشند وگرنه كلاه‌شان پس معركه است. 
اما اين‌طور هم نيست كه ما اصلا متفكران عرب زبان را نشناسيم. تا دويست، سيصد سال پيش كه اصولا زبان علمي در كشور خودمان هم عربي بود و متفكران‌مان مثل ملاصدرا و ملاهادي سبزواري وقتي مي‌خواستند كتاب علمي و فلسفي بنويسند، در وهله اول به عربي مي‌نوشتند، مثل قديمي‌ترها يعني ابوريحان بيروني و ابن‌سينا و فارابي و خيام و غزالي و... حتي در روزگار ما متفكري مثل علامه طباطبايي تفسير الميزانش را به زبان عربي نوشت. جدايي و گسست ميان دانشمندان ايراني و عرب زماني شروع شد كه به تدريج مرزهاي دولت-ملت‌ها از هم تفكيك و كشورهاي جديد ساخته و تمدن اسلامي چند پاره شد. بعد هم مخاطب متفكران تغيير كردند. با اين همه در همين دو، سه قرن اخير هم چنين نبوده كه ما اصلا ارتباطي با متفكران عرب نداشته باشيم. لابد همه محمد عبده را مي‌شناسند، متفكر مصري كه شاگرد سيد جمال‌الدين اسدآبادي بود و شاگرداني چون طه حسين و رشيد رضا را تربيت كرد. 
قبل از انقلاب هم متفكر عربي كه خيلي بر ايراني‌ها اثر گذاشت، سيد قطب نويسنده و نظريه‌پرداز مصري بود كه انديشه‌هايي ضد غرب و جهادي داشت و بر بسياري از سياستمداران ايراني تاثير گذاشت. بعد از انقلاب و در دهه 1370 خورشيدي، همسو با جان گرفتن جريان روشنفكري ديني يا همان نوانديشي ديني، باز نام و آثار برخي روشنفكران معاصر عرب مطرح شد، چهره‌هايي چون نصر حامد ابوزيد، محمد اركون، محمد عابدالجابري و حسن حنفي. عمده اين متفكران در ايران با عنوان «نومعتزليان» شناخته شدند و در خوانش‌هايي كه از آنها صورت گرفت، تلاش شد دغدغه‌هايي مشابه انديشه‌هاي نوانديشان ديني ايراني مثل عبدالكريم سروش و محمد مجتهد شبستري و مصطفي ملكيان (دهه 1370) و محسن كديور برجسته شود وگرنه يكدست كردن اين روشنفكران شايد چندان دقيق هم نبود و نيست. گو اينكه در دهه بعدي كه از رونق روشنفكري ديني كاسته شد، برخي جنبه‌هاي ديگر بعضي از اين متفكران مثل محمد عابدالجابري پررنگ شد. 
در اين ميان آن دسته از روشنفكران عربي كه در ايران كمتر شناخته شده‌اند، آنهايي هستند كه تحت عنوان متفكران سكولار يا عرفي شناخته مي‌شوند. صادق جلال‌العظم متفكر سوري يكي از مهم‌ترين آنهاست كه البته برخي ايده‌هايش به‌طور غيرمستقيم در ميان اهل انديشه ايراني مطرح شده. مثلا او كسي است كه ايده يا انديشه شرق‌شناسي وارونه را مطرح كرده و با طرح اين مفهوم به نقد متفكرين «شرقي» پرداخته كه با «غرب» همان كاري را مي‌كنند كه «غربيان» با شرق. تفصيل اين سخن البته در اين مجال نمي‌گنجد، اما مقصود آنكه ما روشنفكران عرب را خيلي خوب نمي‌شناسيم و جز براي تاييد ديدگاه‌هاي خودمان به آنها مراجعه نمي‌كنيم. 
واقعيت آن است كه شناخت اين متفكران از جنبه‌هايي بسياري مفيد است. جوامع عربي از بسياري جهات به جامعه ما شبيه هستند، هم از نظر فرهنگي و تاريخي و هم از حيث اجتماعي و اقتصادي و احتمالا ساختارهاي سياسي. از اين رو اولا نحوه مواجهه آنها با غرب و شكل پاسخ‌هايي كه در برابر معضلات جديد ارايه مي‌كنند، مي‌تواند براي ما راهگشا باشد. ثانيا ما هر دو از سنت‌هاي مشابهي بر آمده‌ايم و نوع برخورد ايشان با سنت اسلامي هم مي‌تواند براي ما آموزنده باشد. مهم آن است كه تعصبات فرهنگي و پيشداوري‌هاي غلط را كنار بگذاريم و در كنار توجه ناگزير به انديشمندان غربي، انديشه‌هاي روشنفكران همسايه اعم از ترك و كرد و عرب را هم بخوانيم و ياد بگيريم. شايد آنها پاسخ‌هاي بهتري براي مشكلات و مصائب ما خاورميانه‌اي‌ها ارايه كرده باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون