انتقاد فعالان گردشگري از گزارشهاي غير واقعي و عددسازي دولتها در حوزه سفر
باز هم برترين مقاصد گردشگري جهان و باز هم جاي خالي ايران در فهرست جهاني 2024
گروه اجتماعي
هفته گذشته، جديدترين گزارش از برترين مقاصد گردشگري جهان در سال 2024 منتشر شد. طبق گزارش سازمان جهاني گردشگري، در سال 2024 كشور فرانسه با 100 ميليون گردشگر ورودي، در اولين رديف جدول پر بازديدترين مقاصد گردشگري جهان ايستاد. كشور اسپانيا هم كه در زمينه جذب گردشگر، رقيب فرانسه محسوب ميشود، در سال 2024 ميلادي توانست ميزبان ۹۴ ميليون گردشگر خارجي باشد آن هم در حالي كه اين آمار نسبت به سال 2023 افزايش 10درصدي داشت.
سازمان جهاني گردشگري در گزارش اخير خود اعلام كرد كه در سال 2024 ميلادي، تعداد گردشگران جهان نسبت به سال 2023 با رشد 11درصدي مواجه بوده و به حدود ۱.۴ ميليارد نفر رسيده كه از اين تعداد، حدود 747 ميليون نفر، به قاره اروپا، حدود 316 ميليون نفر به آسيا و اقيانوسيه، 213 ميليون نفر به امريكا و حدود 74 ميليون نفر به قاره آفريقا رفتهاند و مجموع درآمد بينالمللي گردشگري در اين سال ميلادي با رشد 3 درصدي نسبت به سال 2023 به ۱.۶ تريليون دلار رسيده است. گزارش اخير سازمان جهاني گردشگري همچنين حكايت از آن داشت كه علاوه بر قارهها، درآمد گردشگري برخي كشورها از جمله كويت، السالوادور، عربستان سعودي، آلباني و صربستان هم نسبت به سال 2023 رشد قابل توجهي با دامنه 98 الي 232 درصدي داشته است.
در اين گزارش هم مثل سالهاي قبل نام ايران نه در فهرست 10 كشور اول و نه در فهرست 100 كشور اول مقصد گردشگري نبود و اينطور كه وزير ميراث فرهنگي به تازگي اعلام كرد، مجموع گردشگران ورودي به ايران در سال قبل كمي بيش از 6 ميليون نفر بوده كه البته به دليل محروميت صنعت گردشگري كشور از حساب اقماري، هنوز معلوم نيست چه تعداد از اين جمعيت ورودي، گردشگر واقعي هستند. ولي حتي با فرض اينكه اين 6 ميليون نفر، گردشگر واقعي هم باشند، فاصله بسيار فاحش تعداد گردشگر ورودي به كشوري مثل فرانسه يا اسپانيا با كشور خودمان، چطور و تا چند نسل بعد، كاهشي حتي در حد جزيي خواهد يافت ؟ فعالان صنعت گردشگري در نقدهايي كه طي دو سال اخير مطرح كردهاند، ميگويند كه دولتها، نه تنها براي تغيير تصوير ايران فرهنگي تلاشي ندارند، با استناد به اعداد اشتباه يا غير واقعي، قصد دارند واقعيت به صفر رسيدن ورود گردشگر خارجي به كشور را هم جور ديگري به مردم كشورمان نشان بدهند. چند روز قبل، اكبر غمخوار كه يكي از اعضاي جامعه تورگردانان است، به خبرنگار ايلنا گفت: «جهانگرد به چه كسي گفته ميشود؟ در ايران به تعريف واقعي گردشگر توجه نشده و نميشود و كساني كه از مرز شلمچه، بصره و جنوب عراق وارد ايران ميشوند و براي خريد به آبادان ميروند و عصر هم به كشورشان باز ميگردند يا فردي كه از مرز آستارا وارد ايران ميشود و در بازارچه مرزي ما خريد ميكند و به كشورش برميگردد يا اتباع نخجوان كه براي سفر به باكو و بازگشت مجدد به نخجوان از مسير ايران ميگذرند، يا ۵ ميليون نفري كه حاضرند از افغانستان به ايران بيايند تا در اينجا كار كنند و رسوب شوند هم در فهرست گردشگران ورودي و در آمار گردشگري كشور گنجانده ميشود و به دليل همين محاسبه اشتباه، وزارت ميراث فرهنگي، آمارهاي متورم نشان ميدهد در حالي كه اين تلقي از ورود گردشگر به كشور كاملا غلط است و گردشگر حداقل بايد يك شب در ايران اقامت داشته باشد. دولت ميگويد ۶ ميليون گردشگر وارد ايران شده و اگر اينها يك شب اقامت در كشور داشتند بايد ۶ ميليون شب اقامت هم ثبت شده باشد كه عدد بسيار بزرگي است و بايد تمام هتلهاي ايران پر ميشد و تمام مراكز فروش صنايعدستي و سايتهاي گردشگري مملو از گردشگران ورودي ميبودند اما وقتي از هتلها آمار بگيريد، آنها ميگويند درصد اشغال هتلهايشان در پايينترين سطح است. در سايتهاي گردشگري هم گردشگران خارجي ديده نميشوند. واقعيت اين است كه گردشگر واقعي وجود ندارد و آمارها بيشتر شامل ورود و خروج مرزي است.همين حالا به اصفهان و شيراز و يزد برويد و ببينيد اصلا اثري از گردشگر خارجي وجود دارد؟بسياري از كشورها سفر اتباع خود به ايران را ممنوع كرده و به گردشگران خود گفتهاند به ايران سفر نكنيد و اگر گردشگرانشان با توجه به هشدار سفر صادر شده به ايران سفر كنند در صورت رخ دادن هر اتفاقي براي آنها بيمهها پوشش نميدهند. حتي چين كه معاهده همكاري ۲۵ساله با ايران دارد، به گردشگران خود اعلام كرده به ايران نرويد و آژانسهاي مسافرتي چين از فرستادن گردشگر به ايران خودداري ميكنند. وضعيت گردشگري داخلي هم بد است. گردشگري داخلي به اقتصاد خانوار مرتبط است. مردم درآمد خود را اول براي اجاره خانه، موادغذايي و معيشت هزينه ميكنند و اگر چيزي در سبد خانوار باقي ماند براي سفر هزينه ميشود. الان چون توان اقتصادي خانوارها به مسائل اصلي نظير مسكن، آموزش، دارو و حتي غذا نميرسد، پس سفر خود به خود از سبد خانوار حذف شده است. يك سفر كيش از سفر دوبي و تركيه گرانتر تمام ميشود. دولت بايد امكانات و تسهيلات در اختيار مردم، بازنشستهها، كارمندان و كارگرها قرار بدهد تا آنها بتوانند لااقل يك سفر ارزان را تجربه كنند. در اين رابطه هم تاكنون هيچ اقدام موثري توسط دولت انجام نشده است.»
روزهاي پاياني دي امسال هم جمشيد حمزه زاده؛ رييس جامعه هتلداران ايران از كاهش سفرهاي داخلي مردم به دليل گراني و تورم خبر داد و به خبرگزاري ايسنا گفت: «بيشتر شهرها كممسافر و خلوت هستند كه البته دلايل مختلفي دارد؛ گردشگري ورودي دچار مساله است و گردشگران اروپا و امريكا تقريبا نميآيند و مسافران چيني و روسی هم خيلي كم شدهاند. گراني و تورم اجازه نميدهد مردم خودمان هم خيلي سفر بروند. تا چند سال پيش، هر خانوار در طول سال حداقل يك سفر ميرفت اما الان براي خيلي از خانوادهها با اين وضعيت هزينههاي حمل و نقل و اقامت، سفر نميصرفد. كاهش مسافر، باعث شده بسياري از هتلها و اقامتگاهها خلوت و خالي باشند. طبقه متوسط و كمدرآمد جامعه به نسبت گذشته، كمتر شرايط و امكان سفر و اقامت در اقامتگاههاي 4 و 5 ستاره را دارد و نگرانيهايي براي حذف سفر از سبد اين قشر وجود دارد.»
آنچه مورد انتقاد فعالان صنعت گردشگري است، تناقض واقعيت گزارشهاي جهاني با اعداد مورد استناد وزير ميراث فرهنگي است. وزير ميراث فرهنگي در حالي از ورود بيش از 6 ميليون گردشگر در سال 1402 خبر داده كه سازمان جهاني گردشگري، در گزارش اخير خود با اعلام آمار 6 ماهه توريستهاي خارجي ورودي به خاك ايران در سال 2024 گفت كه اين عدد هنوز نسبت به تعداد گردشگران ورودي پيش از ژانويه 2019 (بهمن 1398 و آغاز همهگيري كرونا) كاهش 37 درصدي دارد. طبق آمار اين نهاد بينالمللي، در فاصله دي 1402 تا خرداد 1403 در مجموع حدود 3 ميليون و 130 هزار مسافر خارجي وارد خاك ايران شدهاند كه بيشترين تعداد گردشگر خارجي ورودي به كشور در اين بازه 6 ماهه، مربوط به ماه ژوئن (ارديبهشت - خرداد 1403) و با تعداد حدود 791 هزار نفر بوده و در گزارش ديگري هم اشاره دارد كه در 7 ماه نخست سال 2023 تعداد مسافران خارجي ورودي به كشور حدود 2 ميليون و 933 هزار نفر بوده است.
بيكاري 50 درصد راهنمايان گردشگري، نشانه بارزي از صفر شدن توريست ورودي به ايران
محسن حاجي سعيد؛ رييس جامعه راهنمايان گردشگري ايران در گفتوگو با «اعتماد» ركود واضح در صنعت گردشگري كشور به دليل ايران هراسي و كاهش شديد گردشگر ورودي را به عنوان هشداري براي اقتصاد ايران ميداند و بيكاري نيمي از راهنمايان گردشگري طي سالهاي اخير را مصداق آشكار اين ركود مورد تاكيد قرار ميدهد و ميگويد: «متاسفانه نه حاكميت و نه دولت به واقعيت ايرانهراسي واقف نيست و انگار تاثير مخرب اين پديده در اذهان مردم دنيا را نميداند و به ضرورت رفع اين معضل نميانديشد در حالي كه مهمترين معضل امروز صنعت گردشگري كشور، پديده ايرانهراسي است ولي چه برنامهاي براي رفع اين پديده داريم و وزير ميراث فرهنگي با چه بودجه و چه ابزاري ميخواهد با اين پديده مبارزه كند ؟ البته امروز، صنعت گردشگري ايران از مرحله ايران هراسي عبور كرده و با ايرانگريزي مواجه شدهايم به اين معنا كه گردشگران خارجي، نه فقط دچار نگراني بابت سفر به ايران هستند بلكه از سفر به ايران حتي بابت كار و تجارت هم منصرف شدهاند. امروز در سايتهاي وزارت خارجه كشورهاي مهم دنيا كه گردشگران واقعي و پولساز براي مقاصد گردشگري دارند، هشدار سفر به ايران منتشر شده ولي دستگاه ديپلماسي ما براي پاك كردن اين هشدار از سايت وزارت خارجه كشورها چه اقدامي انجام داده و چرا درباره اقداماتش توضيحي نميدهد كه بدانيم مثلا با اين يا آن كشور اروپايي مكاتبهاي براي لغو هشدار سفر به ايران انجام داده است؟ به نظر ميرسد كه وزارت خارجه ما، يا متوجه اهميت اين معضل نيست و اولويتي براي اصلاح ان قائل نشده يا اينكه بر مذاكرات سياسي و جلسات با مقامات عالي كشور تمركز كرده در حالي كه حوزه فرهنگي هم مهم است و در حال حاضر رفع ايرانهراسي و اقدامات منجر به ايرانهراسي، مهمترين مقوله فرهنگي ماست. گردشگري، بخشي از درآمد كشور است. آيا هدف از برجام، فقط فروش نفت است يا اينكه بايد به جاي فروش نفت بر فروش خدمات تمركز كنيم؟ متاسفانه به نظر ميرسد كه دولت به حرف فعالان گردشگري توجهي ندارد. حرف ما اين است كه به جاي تلاش براي جذب گردشگر، براي اصلاح تصوير جهاني ايران اقدام شود. امروز فعالان گردشگري نگرانند كه يك گردشگر خارجي به محض عكاسي يا فيلمبرداري در ايران كه در تمام كشورها البته يك رفتار معمول و طبيعي است، دستگير شده و اين دستگيري، روابط دو كشور را حداقل به مدت 6 ماه تحت الشعاع قرار بدهد و اين گردشگر، در بازگشت به كشورش به بقيه هموطنانش توصيه كند كه به ايران سفر نكنند. آيا قرار نيست كه دولت ما بين گردشگر كنجكاو و جاسوس تفاوتي قائل شود؟ اينها درد امروز صنعت گردشگري كشور است. امروز، نه فقط در دنياي غرب و اروپا، بلكه حتي در كشورهايي همچون ژاپن و كره جنوبي و چين و هند كه به دليل اقتصاد قدرتمندشان، بازار هدف گردشگري ايران هستند با هشدار منع سفر به ايران مواجهيم در حالي كه اگر حتي 500 هزار گردشگر فرهنگي در ايران داشته باشيم، مجموع اكوسيستم گردشگري كشورمان فعال خواهد بود ولي هنوز حتي عدد دقيق گردشگر فرهنگي مان را نميدانيم و تمام صحبتها فقط بر اساس حدس و گمان است به اين معنا كه حدس ميزنيم هر گردشگر فرهنگي در هنگام خروج از كشور 50 دلار صنايع دستي ميخرد در حالي كه ممكن است اين عدد، 150 دلار باشد. آمار بازديد از سايتهاي تاريخي ما نشان ميدهد كه اعدادي كه دولتها از تعداد گردشگر ورودي ميگويند، غيرواقعي است. يكي از پربازديدترين سايتهاي تاريخي ما در استان يزد كه تا پيش از سال 1398 بيش از 30 هزار يا 40 هزار بازديدكننده داشت، در 9 ماهه ابتداي امسال فقط 1800 بازديدكننده خارجي داشته و اين عدد، معادل فاجعه است. بر اساس آماري كه از همكارانمان گرفتيم، بعد از اعتراضات بنزين در آبان 1398 و شليك به هواپيماي اوكراين در دي 1398 و اعتراضات پاييز 1401 و دستگيري 25 تبعه اروپايي در مهر و آبان 1401، از مجموع 7 هزار راهنماي فعال حوزه گردشگري، بيش از 50 درصد همكارانمان از اين صنف خارج شدهاند يا به شكل پارهوقت فعال هستند چون بعد از اين اتفاقات تعداد تورهاي ورودي و به خصوص، تورهاي فرانسوي و آلماني و ايتاليايي و اسپانياييزبان به حدي كاهش يافته و نزديك به صفر شده كه اين همكاران ديگر درآمدي از اين شغل ندارند. ما اين هشدار جدي را به دولت ميدهيم كه اگر تعداد گردشگر ورودي، در ارزآوري كشور محاسبه نشود و تكيه اقتصادي دولت به فروش نفت آن هم با تخفيف 30 درصدي باشد، معنايي جز غفلت دولت از درآمدزايي خدمات و اهميت ديپلماسي فرهنگي و ديپلماسي گردشگري ندارد. ما مثل فرانسه و امريكا و هند، صنعت مد و هاليوود و باليوود نداريم. به كدام ابزار قدرت نرم به جز صنعت گردشگري بايد تكيه كنيم؟»