براي شيخ زكزاكي و مظلوميت شيعيان نيجريه
محاصره در خون
افشين اعلا
«مثل حسين» هرچند اسير دشمن ديني/ دارم يقين كه اهل يقيني/ قلب مني اگرچه پر از خون/ جان مني اگرچه حزيني/ گيرم به نيجريه، گرفتار/ بر خاتم سپهر، نگيني/ در روزگار غربت اسلام/ چون آيههاي دين مبيني/ اشك حسينيان زماني/ آه «خمينيون» زميني/ از راه دور، خامنهاي را/ همچون اويس، يار و قريني/ سيمرغ قاف قاره رنجي/ در كوه فقر، قلهنشيني/ هم سرنوشت و همدل و همراه/ با عترت رسول اميني/گرد حريم شيعه مظلوم/ مثل حسين، حصن حصيني/ مثل حسين، تير ستم را/ آماج، از يسار و يميني/ مانند او ميانه ميدان/ بييار و بيقرار و غميني/چون او ميان لشكر اعدا/ افتاده از بلندي زيني/ شاهد چون او به كشتن فرزند/ با دستهاي خصم لعيني/ مانند او محاصره در خون/ در قتلعام و غارت وكيني/ اماچه باك از اين همه ماتم؟/ چون با دعاي شيعه عجيني/ فردا زبانزد همه عالم/ امروز گرچه خسته، چنيني/ در سايه امام زمان هم/ تو وارث بحق زميني/ اي مرغ سينهسرخ سيهفام!/ حقا كه روسفيدتريني...