هر صداي رسايي تاثير خودش را دارد
داوود فتحعليبيگي
بر هر حال هر صداي رسايي تاثير خودش را دارد. مطمئنا در آن سالهايي كه معلمي در دانشكدههاي تئاتر وجود نداشت تا دانشجويان را با هنر تعزيه و هنر شبيهخواني آشنا كند ايشان يكي از اساتيدي بود كه در اين راه همت گذاشت و اين مقوله را پيگيري ميكرد و آموزش ميداد. چه از طريق آثارش و چه از طريق دعوت شبيهخوانان و تعزيهخوانان سر كلاس يا برگزاري سمينارها و برنامههاي مختلف. ضمن اينكه همتي به خرج داده و خيلي از نسخههاي تعزيه را گردآوري كرده بودند و اقدام به انتشار اين متون كردند. همه اينها اهميت دارد. من متاسفانه نزديكي زيادي با ايشان نداشتم. فقط آن وقتها كه اطراف دانشگاه تهران زندگي ميكردند يكي دو بار به منزلشان رفتم و يكي دو بار هم در سمينارها ايشان را ملاقات كردم. به نظرم خيلي آدم پيگير و علاقهمندي بود و مطالعات زيادي داشت. بسياري از كارها را هم علاقهمند بود انجام دهد كه به نظر ميآيد شرايطش فراهم نشد اما تا همينجا هم تاثيرگذار بودند. همانطور كه گفتم بعد از انقلاب وقتي به معلماني كه در دانشكدهها تدريس ميكردند نگاه ميكنيم، جز ايشان كسي را نميبينيم كه روي فرهنگ آييني و نمايشهاي آييني كار كرده باشند و آموزش بدهند. نميگويم شبيهخواني ياد ميدادند اما ارزشهاي هنري و معنوي اين رشته را شناخته بودند و عرضه ميكردند. ضمن اينكه خيليها را هم تشويق كردند. تعداد زيادي كار پژوهشي به تشويق ايشان انجام شد. آدم دقيقي بود و نكتهسنج و به همين دليل روي كاري كه دانشجو به عنوان پژوهش انجام ميداد خيلي حساس بود.