فيضالله عرب سرخي در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد
تغيير در وزارت ارشاد يك تغيير
دولت خواسته نبود
مريم وحيديان
پس از چهار سال سكانداري حسن روحاني در راس قوه مجريه كشور، بار ديگر او در معرض راي عمومي قرار ميگيرد. بسياري از تحليلگران اين سخن را به ميان ميآورند كه روحاني در سال 96 اساسا رقيب جدي نخواهد داشت و ارايه نامزد واحد از سوي اصولگرايان بعيد به نظر ميرسد. به گفته فيضالله عرب سرخي، فعال سياسي اصلاحطلب همين مساله باعث ميشود كه انتخابات چندان رقابتي نباشد و در اين صورت نسبت به ادوار پيشين مشاركت عمومي افت خواهد داشت. اين فعال سياسي كه سابقه حضور در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را هم در كارنامه خود دارد، معتقد است كه اين مساله شايد در پيروزي روحاني در انتخابات تاثيري نداشته باشد اما از ميزان راي او خواهد كاست. از اينرو اصلاحطلبان نياز به ايجاد محركهايي براي بالا بردن مشاركت عمومي دارند. از اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين در مورد تغييرات رخ داده در سه وزارتخانه و تاثيراتش بر انتخابات، راه سخت اصولگرايان تا رسيدن به نامزد يا نامزدهايي براي رقابت با روحاني و استراتژي اصلاحطلبان در قبال دولت روحاني پرسيديم كه در ادامه ميخوانيد.
ارزيابي شما از تغييراتي كه در سه وزارتخانه دولت روحاني رخداده چيست؟
كابينه آقاي روحاني در دوره مجلس نهم با اكثريت اصولگراي متمايل به افراط شكل گرفت. يادمان هست آقاي نجفي هرچند با اختلاف كم در مجلس نهم راي نياورد. براي وزارت ورزش و جوانان چند نفر معرفي شدند تا بالاخره يك نفر تاييد شد. در واقع بستري كه دولت در آن شكل گرفت شرايط سياسي متفاوتي از حيث تركيب پارلمان بود. تصور بر اين بود كه وقتي اين بستر تغيير كرد و مجلس دهم با تركيب معتدلتري روي كار آمد، عليالقاعده آقاي روحاني نسبت به تغييراتي اقدام كند و وزرايي را كه تحت فشار معرفي كرده بود تغيير دهد. در مورد تغيير در دولت و ديرهنگام بودن آن ميتوان مساله را جور ديگري هم تحليل كرد. ميتوان به تغيير در دولت نه به عنوان يك دوره چند ماهه بلكه به عنوان يك دوره چهار سال و هفتماهه نگاه كرد. اگر برداشت ما از فضاي سياسي اين باشد كه آقاي روحاني راي نميآورد درست است كه اين تغييرات كمك زيادي نخواهد كرد. ليكن اگر فكر كنيم كه اين تغييرات مقدمهاي براي دور دوم رياستجمهوري آقاي روحاني است ميتوان آن را موثر ارزيابي كرد. با توجه به فضاي سياسي به نظر ميرسد كه استمرار حضور آقاي روحاني در راس قوه مجريه در چهار سال آينده قطعي است. با اين تحليل به نظر من اين تغييرات در كابينه كار درستي است و حتي ميتواند بيشتر و گستردهتر از اين هم اتفاق بيفتد. لزوما همه تغييراتي كه در كابينه اتفاق افتاده است، تغييرات دولت خواسته نيست. تا آنجا كه من ميدانم تغيير وزير ارشاد با اكراه صورت گرفت؛ خواست دولت نبود و احيانا تحت شرايط خاصي اين اتفاق رخ داد.
تغيير وزير ارشاد تحت فشارهاي بيروني به دولت بوده است؟
احتمالا اينطور بوده است. آقاي جنتي هم به لحاظ عملكرد در اين فضاي پرتنش عملكرد بدي نداشته است و هم از حيث سياسي و شخصي قرابت زيادي با رييسجمهور دارد. احيانا تغيير آقاي جنتي در وزارت ارشاد دلايلي دارد كه درگفتارهاي رسمي اعلام نشده است. بهنظرمن اين تغيير در وزارت ارشاد دولت آقاي روحاني تغيير يك دولت خواسته نيست.
شما اين تغييرات را رو به جلو و مثبت ميدانيد؟
من فكر ميكنم تغيير در وزارت آموزش و پرورش و وزارت ورزش و جوانان تغيير رو به جلويي است. در مورد وزارت ارشاد هم با وجود اينكه آقاي جنتي عملكرد قابل قبولي داشته است بايد اميدوار بود تا اقاي صالحي اميري به رفع نقايص بپردازد و فضاي فرهنگي را ارتقا بدهد.
اين تغييرات در اين برهه زماني و شرايط كنوني چه تاثيري بر افكار عمومي خواهد داشت؟ ارزيابي اجتماعي از تغييرات در كابينه چيست؟
يادمان نرود كه همه تلاش افراطيون از بين بردن اميد به اصلاح و بهبود امور در جامعه است. در مجموع ميتوان گفت كه عملكرد مثبت سه وزير پيشنهادي ميتواند باعث شود تا شاهد انتخابات پرشورتري در سال 96 باشيم. ضمن اينكه سه دستگاه فرهنگي، آموزشي و اجتماعي زودتر از شروع به كار دولت دوم آقاي روحاني آماده به كار ميشوند. دورنماي اين تغييرات كاملا مثبت است و اميدواريم در عمل نيز اتفاقات مثبت در اين سه دستگاه را شاهد باشيم.
برخي تحليلگران جريان اصولگرا دوباره دم از اين ميزنند كه روحاني اصولگرا است؛ به دنبال تغيير فاز به سمت اصولگرايي است و ميخواهند طوري القا كنند كه آقاي روحاني ديگر به خواستههاي اصلاحطلبان اهميتي نميدهد؛ به آنها پشت كرده است و از اصلاحطلبان عبور كرده است. شما اين مساله را چطور ارزيابي ميكنيد؟ آيا آقاي روحاني از اصلاحطلبان عبور ميكند؟
اگر واقعا آقاي روحاني به سمت اصولگرايان چرخش كرده باشد علي القاعده اصولگرايان بايد خيلي خوشحال باشند و به جد به حمايت از آقاي روحاني بپردازند. آيا چنين رفتاري را از اصولگرايان ميبينيد؟ آيا احساس ميكنيد اصولگرايان افراطي كه تا ديروز مخالف روحاني بودند حالا به آقاي روحاني رو كردهاند و از او حمايت ميكنند؟ بعيد ميدانم اگر آقاي روحاني به اصلاحطلبان پشت كرده بود و به سمت جريان اصولگرايان رفته بود، اين حملات تند و تيزي كه هر روزه توسط رسانههاي افراطي منتشر ميشود ادامه پيدا ميكرد. بايد به آقاي روحاني نه به عنوان اصلاحطلب و نه به عنوان اصولگرا نگاه كرد. او فردي است كه خودش را يك اعتدالگرا معرفي كرده است؛ كسي كه بنا دارد از ظرفيتهاي هر دو جناح استفاده كند و اين كار را هم كرده است. البته جريان كه همه عرصهها را داشته و حالا بخشي از آنها را از دست داده با طرح اين مباحث سعي ميكند تظاهر كند كه موفقيتهايي را در كسب موقعيت جديد به دست آورده است كه نبايد مزاحم آنها شد و بايد اجازه داد تا اين رجز خوانيها ادامه پيدا كند.
ضرورتي دارد تغييرات ديگري هم در كابينه ايجاد شود؟
دولت ميتواند تركيب موثرتر و نيروهاي تواناتر و قويتري را انتخاب كند و از اين طريق هم دولت را كارآمدتر كند و هم انسجام دولت را بالا ببرد. شك نكنيم وقتي آقاي روحاني با ملاحظات مجلس نهم كابينه معرفي كرده حالا كه تركيب مجلس همراهتر شده دست به تغيير خواهد زد.
با توجه به اينكه دولت روحاني از ابتدايي كه روي كار آمد تحت فشار بود، شما چقدر به اين تاكتيك قايل هستيد كه آقاي روحاني براي پايين آوردن فشار سهم القدري هم براي جلب نظر كانونهاي قدرت در دولت قايل شود؟
به هر حال نبايد اصل سياستهاي دولت فداي چنين مباحثي شود هر چند ممكن است در امور اجرايي طيف وسيعتري از نيروها بهكار گرفته شوند. در حال حاضر مشكلات اجرايي در دستگاهها وجود دارد و اين مشكلات را بايد از دو سو رفع كرد. از يك سو مديران قويتر، با تجربهتر و پركارتري را انتخاب كرد تا دستگاه ذيربط بهتر اداره شود و از يك سو با انتخاب مناسب عملا كار دولت را كه يك كار جمعي است منسجمتر كرد. به عنوان مثال دولت تحت حملات فراواني قرار ميگيرد اما در كابينه تعداد بسيار كمي از وزرا از حيث سياسي از دولت دفاع ميكنند. در حالي كه بار دفاع از دولت بايد بين همه مديران دولتي تقسيم شود. در همه سطوح بايد مديران از دولت دفاع كنند. من نميگويم از يك اشكال و ايراد بايد دفاع كرد اما از كليت دولت و برنامههاي آن، همه وزرا بايد دفاع كنند. بسياري از وزرا در طول اين سه سال يك گام در دفاع از دولت برنداشتهاند. وزيري كه لااقل به لحاظ سياسي مايل نيست از دولت دفاع كند، نبايد در دولت جاي جدي داشته باشد. لااقل در حد كابينه نبايد باشد و در سطوح پايينتر بايد به كار گرفته شود.
كسي كه در سطح كابينه با دولت كار ميكند بايد هم از حيث مديريتي فرد توانايي باشد و هم از حيث سياسي از دولت دفاع كند. نه اينكه از اصلاحطلبي يا اصولگرايي دفاع كند، بلكه بايد از موضع دولت دفاع كند. همين موضع اعتدالي كه دولت انتخاب كرده، بايد از همين موضع دفاع كند. اين اتفاق كم ميافتد و به اين معنا است كه تركيب دولت از حيث سياسي ضعيف است كه از دولت دفاع نميشود. در بخش مديريتي و اجرايي هم مسائل و مشكلاتي هست كه همه كمابيش ميدانند. فكر ميكنم آقاي روحاني ميخواهد تغييرات را در دو گام انجام دهد. يك گام الان و يك گام هم بعد از انتخابات و همراه با معرفي كابينه بعدي برخواهد داشت.
پس شما ميگوييد دولت در مقابل فشار، اول بايد از خودش شروع كند و ساختار را بهبود بخشد تا تن دادن به عقبنشيني در سطح كابينه؟
رييسجمهور برنامههايي دارد؛ اين برنامه بايد مورد دفاع وزرا قرار گيرد. نميشود كه فكر كنيم چون وزيري اصولگرا است يا اصلاحطلب ميتواند از موضع دولت دفاع نكند. مستقل از بحث اصلاحطلبي و اصولگرايي بايد عضو كابينه از دولت و برنامهها و سياستهايش دفاع كند.
شما به عنوان يك اصلاحطلب اهميت پيروزي آقاي روحاني در دور دوم را چقدر ميدانيد؟
اصلا مبناي اينكه در قانون هم آمده كه يك نفر دو دوره ميتواند به عنوان رييسجمهور انتخاب شود اين است كه يك دوره چهار ساله براي اجراي يك برنامه حتي ميان مدت كافي نيست. واقع ماجرا اين است كه بايد بپذيريم يك دولت در كمتر از هشت سال نميتواند مجموعه و پكيجي از برنامهها را محقق كند و اين مهم در چهار سال اتفاق نميافتد. به همين دليل قانون هم اجازه داده است كه يك رييسجمهور اگر مردم به او راي دادند، بتواند دوبار انتخاب شود. آقاي روحاني هم در مظان چنين بحثي است. در يك دوره چهار سالهاي روي كار آمد كه دو سال و اندي از آن را با يك مجلس ناهمدل كار كرد. اين فرصت بسيار كمي بوده براي اينكه رييسجمهور بتواند سياستها و برنامههاي خودش را پيش ببرد. دور دوم فرصت مناسبي است كه كارهاي انجام نشده صورت گيرد. با توجه به مجموعه شرايط به نظر ميرسد كه آقاي روحاني هم دو دورهاي خواهد بود. هم در جبهه اصلاحات و هم در جبهه اصولگرايان شرايط طوري است كه آقاي روحاني پرشانسترين كانديدا است و به نظر من انتخاب ميشود.
به نظر شما آقاي روحاني تا چه ميزان در حد انتظارات اصلاحطلبان ظاهر شده است؟
بايد وضعيت آقاي روحاني را در بستر اجتماعي موجود ديد و با دولت قبل مقايسه كرد. در مجموع كه نگاه كنيم در حوزههايي عملكرد دولت خيلي خوب بوده است و در حوزههايي عملكرد متوسطي داشته است و در برخي حوزهها هم عملكرد دولت روحاني مورد انتظار اصلاحطلبان نبوده است اما توانسته سمتگيريها را بهبود ببخشد. به نظر من در حوزه سياست خارجي آنجا كه در اختيار دولت بوده، خوب عمل كرده است. به هر حال بخشهايي از سياست خارجي كشور اصلا در اختيار دولت نيست. در حوزه اقتصادي عملكرد دولت نقصهايي داشته اما همچنان قابل قبول است؛ در حوزه فرهنگ عملكرد متوسطي داشته است و شايد بتوانيم بگوييم در حوزه سياسي ضعيفترين عملكرد را داشته اما در عين حال موفق شده سمتگيريها را تغيير دهد. به هر حال فضا را از فضاي امنيتي به سمت فضاي سياسي برده است؛ امكان فعاليت سياسي را بهبود بخشيده است. به هر حال انتخابات مجلسي برگزار كرده است كه با وجود همه مشكلات و مسائل باعث اين شده كه مجلسي بهتر از مجلس قبل روي كار بيايد. بنابراين با چنين نگرشي در مجموع كار دولت را قابل قبول ميدانم. اين عملكرد را بيش از انتظاراتي كه در سال 92 از انتخاب آقاي روحاني داشتم ميبينم. به همين دليل معتقدم بايد از آقاي روحاني حمايت كرد و باورم اين است كه جبهه اصلاحات در سال 96 از آقاي روحاني حمايت خواهد كرد.
جلب راي براي آقاي روحاني نسبت به سال 92 سختتر است يا آسانتر؟
يك رييسجمهور مستقر براي انتخاب شدن در دور دوم شانس بيشتري دارد لذا معمولا نامزد جدي ديگري به صحنه نميآيد، كسب راي سختتر ميشود چرا كه سطح مشاركت عمومي در انتخابات كاهش خواهد يافت و رقابت خيلي جدي صورت نميگيرد. بايد ببينيم كه چه كسي از سوي اصولگرايان وارد صحنه رقابت خواهد شد و آيا رقابت جدي ايجاد ميشود يا نه. در انتخابات 92 نيز جديترين موجها در پانزده روز آخر اتفاق افتاد. قبل از آن خيلي فضاي داغ انتخاباتي را شاهد نبوديم. هنوز كمي زود است كه بگوييم سطح مشاركت چطور خواهد بود اما به هر حال براي توسعه مشاركت نيازمند موجهاي جدي انتخاباتي هستيم. در غير اين صورت ممكن است رقابت متوسطي شكل بگيرد كه معتقدم خيلي آقاي روحاني رقيب جدي
نخواهد داشت.
به نظر شما جريان اصولگرايي كانديداي جدي براي رقابتي شدن انتخابات نميتواند معرفي كند؟ از آنجايي كه جريان اصولگرايي جنجاليترين گزينه خود يعني احمدينژاد را از دست داده اصلا انتخابات رقابتيتر شكل ميگيرد؟
كسي شانس جدي در مقابل آقاي روحاني نخواهد داشت و احمدينژاد هم كه شانس حداقلي داشت از صحنه خارج شده است. در فضايي كه نامزدها شانس جدي نداشته باشند، ترجيح ميدهند به صحنه نيايند. كساني كه احتمال ميدهند در دورههاي بعدي شانسي براي انتخاب شدن داشته باشند، در اين دوره كه شانس كمتري دارند وارد صحنه نميشوند. فقط كساني كه قبلا آمدهاند و راي نياوردهاند؛ در واقع مهرههايي كه قبلا سوختهاند ممكن است در انتخابات 96 نامزد شوند.
يعني شما معتقديد كه يا نامزدهاي دست دوم و سوم براي مطرح شدن در فضاي عمومي يا نامزدهايي كه در ادوار انتخاباتي قبلي سوختهاند در اين انتخابات كانديدا ميشوند؟ يعني اصولگرايي در اين دوره نامزدهايش را براي بازارگرمي معرفي ميكند؟
منظور من شكلگيري يك رقابتي است كه بتواند سطح مشاركت را بالا ببرد. اين نوع نامزدها نميتوانند به سطح مشاركت دامن بزنند. شكلگيري يك رقابت خيلي جدي ميتواند سطح مشاركت را بالا ببرد كه الان من از بين اصولگرايان به هر گزينهاي كه فكر ميكنم بعيد ميدانم اين توانايي را داشته باشد. كساني هستند كه شانس راي آوردن داشته باشند اما چون شانس پيروز شدن ندارند به نظر من به صحنه نميآيند. افرادي هستند كه اقبالي در جامعه دارند و ميتوانند راي چشمگيري هم بياورند اما چون نميتوانند در انتخابات برنده شوند، به نظر من كانديدا نميشوند.
به نظر شما اصلا جريان اصولگرايي تمايلي دارد و ميتواند كانديداي واحدي را معرفي كند؟به هر حال آنها اعلام كردهاند كه قصد معرفي كانديداي واحد دارند.
وضعيت انسجام سياسي را در انتخابات مجلس دهم ديديد. به هر حال فردي با مشي و روش و اهميت آقاي لاريجاني در اين جريان سياسي و در ليست آنها جايي پيدا نكرد. بنابراين يك سر جريان اصولگرايي نيروهايي هستند كه آقاي لاريجاني و حاميان و افراد ديگري را دربرميگيرد و بخشهايي تند و افراطي و حاميان احمدينژاد هستند و نيروهايي هم بين اين دو طيف هستند. به نظر نميرسد اين مجموعه بتواند به يك نامزد برسد و لااقل سخت خواهد بود. ضمن اينكه تحليلشان ممكن است اين باشد كه چون نميتوانند پيروز انتخابات باشند براي اينكه راي آقاي روحاني را بشكنند با چند كانديدا وارد صحنه انتخابات شوند. احتمال اينكه مجموعه اصولگرا به يك نامزد برسند كم است. هم به دليل طيفبنديهاي داخليشان و هم به خاطر تحليلي كه ميگويد براي تضعيف روحاني خوب است كه چند كانديدا معرفي شود.
شما راهبرد حضور اصلاحطلبان در انتخابات 96 را چه ميدانيد؟ آيا اصلاحطلبان به غير از گزينه اصلي يعني روحاني بايد آلترناتيوي در انتخابات داشته باشند؟ اگر روحاني به هر دليلي نتواند در انتخابات شركت كند آيا بايد افرادي همراه با روحاني در انتخابات ثبتنام كنند يا خير؟ هزينههاي ردصلاحيت روحاني در دو حالت چقدر خواهد بود؟
بحث ثبت نام از بحث نامزدي جدا است. ثبت نام براي اينكه اگر اتفاقي بيفتد كساني را در انتخابات داشته باشيم، چيزي است كه اصلاحطلبان به آن فكر ميكنند. شوراي عالي سياستگذاري در اين زمينه تصميم خواهد گرفت. يك بحث اين است كه آقاي روحاني باشد و نامزد رقيب داشته باشد، به نظر من اين اتفاق نميافتد. هنوز جبهه اصلاحات به صورت متشكل تصميم نگرفته است. با اين حال با فرض حضور آقاي روحاني رقيبي از سوي اصلاحطلبان در انتخابات 96 وجود نخواهد داشت. اينكه اگر با مشكلي مواجه شود و او نباشد شوراي عالي سياستگذاري در اين زمينه تدبيري خواهد انديشيد كه جبهه اصلاحات با مشكلي مواجه نشود.