ادامه از صفحه اول
شفافيت و حادثه پلاسكو
وقتي كه از شفافيت دفاع ميشود به دليل همين آثار بسيار مثبت آن است. اگر شهرداري گزارش ناظران خود را از وضعيت امنيت اين ساختمان در برابر حوادث گوناگون از جمله آتش گرفتن طرح ميكرد و راههاي پيش روي صاحبان ساختمان را براي رفع نواقص مطرح ميكرد و براي آنان زمان معيني را نيز تعيين ميكرد تا در اين فاصله به رفع نقايص اقدام كنند، آيا امروز شاهد چنين فاجعهاي بوديم؟ آيا امروز شاهد آن بوديم كه هر كس كه متهم است مدعي شود من نبودم؟ معلوم نيست اخطار چه بوده؟ به چه كسي داده شده؟ و براي رفع اثر اخطار چه اقداماتي بايد انجام ميشد؟ هنوز هم كه 10 روز از اين ماجرا گذشته است، اين موارد شفافيتسازي نشده است. حداقل انتظار اين است كه شهرداري تهران پرونده همه ساختمانهايي كه از اين حيث يا هر ضابطه ديگر شهرسازي و مقررات ساختمان دچار مشكل است را شفاف كند و در اختيار رسانهها قرار دهد. البته خوب است پرونده برجهايي كه داخل كوچههاي غيراستاندارد ساخته شده نيز شفافسازي شود تا بعدا كه خداي نكرده حادثهاي رخ داد، با ذرهبين دنبال مقصر نگردند.
شايعه؛ پلي تا واقعيت
در واقع شايعه براي دولتهايي كه كمتر در بطن واقعيت با شهروندان خود همسو و همگرا هستند بيشتر شيوع پيدا كرده و ساختاري را بنا مينهد كه افراد جامعه خود از منظر شايعه پراكني به عمق حوادث و «واقعبيني اجتماعي» نايل آيند و اين ميتواند زنگ خطري براي اينگونه دولتها باشد. يا به عبارتي شايعه از اين منظر به پالايش افكار عمومي از سوي دولتها اطلاق ميشود كه دايم در حال بر آورد و برآيند فعاليتها و كنشهاي طبقات مختلف اجتماعي هستند تا مبادا از كانال واقعبيني اجتماعي به تزلزل آنها ختم شود.