حزب لاريجاني؛ حزبي پارلماني
از همان روز كه علي لاريجاني به تلويزيون رفت و تلويحا از علاقهاش براي فعاليت حزبي سخن گفت و رفقا و حاميانش در مجلس تاسيس حزب را كليد زدند، قابل پيشبيني بود كه حزب لاريجاني، حزبي پارلماني است كه ميخواهد پس از پايان كار مجلس نهم بازهم اكثريت صندليهاي سبز رنگ مجلس را در اختيار داشته باشد. با همين نگاه بود كه با چراغ سبز رييس مجلس، كارگروهي در فراكسيون رهروان ولايت مامور تدوين و تنظيم اساسنامه شد. اينچنين است كه حزب رهروان ولايت با چراغ خاموش در حال تولد است. از بديهيترين كارويژههاي اين حزب، جداسازي سرنوشت علي لاريجاني از ديگر اصولگرايان و آسودگي خيال اعضاي فراكسيون رهروان براي حضور در انتخابات مجلس دهم باشد. اما راهاندازي و تاسيس حزب از سوي لاريجاني بيش از آنكه در ميان اصولگرايان موافق داشته باشد، با مخالفت مواجه شده است. از يك سو خبرها حكايت از آن دارد كه محمدرضا باهنر، دبير جبهه پيروان خط امام و رهبري به گلايه از اين اقدام فراكسيون رهروان پرداخته و از سوي ديگر، برخي از اعضاي اين فراكسيون هم به جمع مخالفان تاسيس اين حزب پيوستهاند. يكي از اين مخالفين ايرج نديمي، نماينده لاهيجان در مجلس است. نديمي در گفتوگو با ايلنا گفته است كه محوريت رييس يك قوه براي تاسيس يك حزب كار درستي نيست. به اعتقاد او حزب فراكسيون رهروان، حزبي پارلماني است كه همچون احزاب ديگري كه در مجلس شكل گرفتهاند، نميتواند به موفقيت چشمگيري دست يابد. به اعتقاد اين عضو فراكسيون رهروان، روساي سه قوه نميتوانند در جايگاه رييس حزب باشند، نديمي با بيان اينكه رهروان يك جريان پارلمانتاريستي است، ابراز داشت: آنها اگر بخواهند به كوچه و خيابان بروند، بايد در خصوص مسائل مختلف، استراتژي و برنامه داشته باشند. مثلا براي فلان معضل در اجتماع، براي انتخابات مجلس، سياست خارجي، اقتصاد مقاومتي و هنگامي كه قيمت نفت پايين ميآيد، برنامه داشته باشند. هر چند كه قدرت، لازمه پيشبرد افكار است اما چيزي كه در جامعه غالب است افكار است و متاسفانه ما در ايران به جاي اينكه به افكار بها دهيم به اشخاص بها ميدهيم. اين نماينده مجلس با يادآوري اينكه متاسفانه همه احزاب در ايران فصلي ميآيند و فصلي تمام ميشوند، بيان كرد: احزاب در ايران از جامعيت فكري برخوردار نيستند و در بين خودشان هم عموما دچار اختلاف ميشوند؛ زيرا تجمعشان بيشتر از اينكه جنبه فكري داشته باشد، جنبه شخصي دارد و افراد حول محور اشخاص جمع ميشوند. بنابراين وقتي كه آن اشخاص كنار ميروند آنها هم قدرت سابق را نخواهند داشت. وي اضافه كرد: الان ميبينيم كه در چند سال اخير چند صد هزار حزب تشكيل شده اما اگر الان در سطح جامعه برآورد كنيم مردم بعضياز آنها را نميشناسند و بعضيها نيز منحل شدند. هماكنون در ايران هيچ حزب جامع و فراگيري نداريم؛ اگر هم احزابي مثل روحانيت تا الان بقا داشتند به خاطر جايگاه خود روحانيت بود نه به خاطر جايگاه حزبي.