به بهانه انتشار نامه روساي انجمنهاي تئاتر كشور به وزير ارشاد
قدرت و ثروت كنار هم فساد آفرين است
بابك احمدي
مهدي شفيعي، مديركل هنرهاي نمايشي در جشن 84 سالگي تئاتر زنجان «ايجاد پلاتوهاي تخصصي و سالنهاي استاندارد اجراي تئاتر را حلقه اتصالي توصيف كرد كه چرخه توليد و اجراي آثار نمايشي را تكميل خواهد كرد.» وي در ادامه متذكر شد «ما زماني به معني واقعي در جامعه تئاتر داريم كه چراغ سالنهاي اجرا روشن باشد و آثار به صورت مستمر براي مخاطبان روي صحنه بروند.»
اما بخش مهم اظهارات شفيعي بار ديگر به تكرار كليد واژه چند سال گذشته دولت يعني «واگذاري امور به اهل هنر» اختصاص داشت. «تشكيل و راهاندازي انجمنهاي هنرهاي نمايشي در استانها زمينه واگذاري امور به هنرمندان را فراهم كرد.» انتخابات انجمنهاي نمايش سراسر كشور به شكل منظم و متمركز در دولت يازدهم انجام شد. سازوكاري كه گرچه بذر ابتدايي آن سالها قبل كاشته شد اما با تدبير مديران جوان امروز نسخهاي بهروزتر از آن در اختيار اداره كل ارشاد استانها و گروههاي تئاتري سراسر كشور قرار گرفت تا سازوكار به سمت و سوي مورد نظر دولت تدبير و اميد پيش برود.
شفيعي در آن ديدار عنوان كرد كه «اكنون در نتيجه رونق فعاليتها، نهاد بزرگ اجتماعي تئاتر در كشور شكل گرفته است.» و در ادامه از مساعدت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي تجهيز پلاتوي اختصاصي تئاتر فرهنگسراي امام خميني (ره) زنجان در صورت اتمام احداث آن خبر داد؛ مساعدتي كه حالا روساي انجمنهاي هنرهاي نمايشي سراسر كشور با انتشار نامهاي به سيدرضا صالحياميري، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواستار توجه ويژه به آن هستند؛ «حمايت مالي مستقيم وزارتخانه از فعاليتهاي تئاتري استانها از طريق انجمنهاي هنرهاي نمايشي سراسر كشور.»
در بخشي از متن اين نامه ميخوانيم: «در ساختار تشكيلاتي و اجرايي، انجمنهاي نمايش در استانها در كنار ادارات كل قرار گرفتهاند و به تعبيري بازوهاي اجرايي اين ادارات محسوب ميشوند. «هويت بخشي» به اين انجمنها و «اعتماد» به آنها كه از دل يك انتخابات آزاد و توسط «گروههاي تئاتري استانها » به وجود آمدهاند، ميتواند مسير «توسعه تئاتر» كشور را هم سرعت ببخشد و هم هموارتر كند. حمايت مستقيم مالي وزارتخانه از طريق «انجمن هنرهاي نمايشي ايران»، مهمترين گامي است در راستاي اين هويتبخشي كه ضمن سپاس از حضرتعالي، تاكيد موكد شما براي ادامه اين روند و تبديل آن به تنها راه حمايت از انجمنها انتظار و درخواست همه انجمنهاي نمايش استانها است.»
در بخش ديگري از اين نامه آمده است: «درخواست داريم «مديران كل» محترم و زحمتكش در استانها را نسبت به حمايت مستقيم انجمنها از طرف انجمن مركز بر مبناي «كاهش تصديگري» وزارتخانه و «سپردن امورات اجرايي به خود هنرمندان» و تشكلهاي صنفيشان توجيه و تشويق فرماييد و علاوه بر اين تقويت بنيه مالي انجمنها از طريق منابع استاني و نيز ماده پنج بودجه را تاكيد نماييد.»
يك اما و يك اگر!
در صحت درخواست روساي انجمنهاي نمايشي سراسر كشور كوچكترين ترديدي وجود ندارد و اختصاص اعتبار مشخص از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به تئاتر استانها، حركت مستقلتر و بالندهتر هنر نمايش در سراسر كشور را رقم خواهد زد. اما ساختار انجمن هنرهاي نمايش به عنوان يكي از زيرمجموعههاي موسسه توسعه هنرهاي معاصر به نحوي است كه بودجه مورد نظر ابتدا بايد به صندوق اين موسسه واريز و سپس به استانهاي كشور تزريق شود. اتفاقي كه مدتها است رخ ميدهد و به عنوان مثال منابع مورد نياز براي برپايي جشنوارهها و مبالغ قرارداد هنرمندان فعال در هر يك از شاخههاي زيرمجموعه معاونت هنري (تئاتر، موسيقي، تجسمي و مد و لباس) بايد توسط موسسه پرداخت شود. درحالي كه موسسه توسعه هنرهاي معاصر تا امروز در زمينه شيوه سرمايهگذاري و هزينهكرد منابع مالي صندوق مالي خود شفاف عمل نكرده است. از سوي ديگر وقتي «قدرت و ثروت» در يك محل جمع شود، فسادآفرين است و حتي اگر به ماجرا نگاه خوشبينانه داشته باشيم نميتوان اين نكته را ناديده گرفت كه اگر بعد از مدتي رييس انجمن هنرهاي نمايش خواستار ورود بيشتر به مباحث سياستگذاري تئاتر كشور شد چه بايد كرد. آيا نسبت موسسه توسعه هنرهاي نمايش و اداره كل هنرهاي نمايش همچنان برنامهريز و هدايتكننده (اداره كل) و حمايتكننده (موسسه توسعه) باقي خواهد ماند؟