ادامه از صفحه اول
تشكيل كميته نقد و بررسي عملكرد شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان
ولي در انتخابات شوراهاي شهر كه مانع رد صلاحيتهاي به بركت راي مردم و تشكيل فراكسيون اميد وجود نداشت، چندين برابر تعداد مورد نياز براي شوراها نامزد واجد شرايط وجود داشت. طبعا در چنين شرايطي به ويژه در فقدان امكان ائتلافسازي فراگير حزبي با سازوكارهاي شناخته و پذيرفتهشده، انتظار انتخاب فهرستي جامع و مانع و غيرقابل انتقاد نميتواند كاملا واقعبينانه باشد. ضمن اينكه تمايلات فردي تصميمگيرندگان كه در چنين فرآيندي اجتنابناپذير است، تصميم نهايي را بيشتر قابل انتقاد ميسازد. با اتمام انتخابات و انتخاب فهرستهايي كه مورد تاييد آقاي خاتمي و به تبع آن مورد اعتماد مردم قرار گرفتهاند و شكلگيري شوراهايي در مجموع مورد قبول و مناسب براي اداره شهرها و روستاها لازم است نقدها بيشتر جهتي آيندهنگر بيابند. تشكيل كار گروهي، ترجيحا مركب از افرادي كه نقشي در فعاليتهاي شوراي سياستگذاري نداشتهاند، براي جمعآوري نقدها و بررسي نقاط قوت و ضعف عملكرد گذشته و ارايه پيشنهادها براي آينده ميتواند مفيد واقع شود.
حق با علي(ع) است
علي(ع) وقتي به حكومت رسيد، ميگويد آيا اكتفا كنم كه به من اميرالمومنين بگويند اما در سختيها با مردم مشاركت نداشته باشم؟ وقتي او حاكم ميشود در كشور اسلامي امنيت را براي همه مردم حتي كفار ذمي زير پرچم اسلام تامين ميكند. او امنيت را براي همه ميخواهد بدون استثنا، چون براي او هيچ كس ويژه نيست، همه يكسان هستند. اميرالمومنين آنجايي در روي آدمها ميايستد كه بحث بيتالمال در ميان باشد. برادرش عقيل وقتي به دليل وضعيت بد و عايلهمندي از او درخواست كمك بيشتري دارد آهن گداخته نزديك دست او ميآورد، علي با بيتالمال اينگونه برخورد ميكند، با دزدان به هيچوجه تسامح نميكند. نامههاي بسياري داريم در نهجالبلاغه خطاب به فرمانداران متخلف كه بهشدت توبيخشان ميكند يا آنها را از مقام خود عزل ميكند. برخورد او با حكومت اما به گونهاي است كه وقتي بعد از پيامبر با كس ديگري بيعت شد، در خانه نشست و 25 سال صبر كرد و اخلال نكرد و سنگاندازي نكرد و حتي به خلفا مشاوره داد تا زماني كه جمعيت به خانه او هجوم ميآورند تا از او بخواهند حكومت را در دست بگيرد و ميگويد كه اگر اين جمعت نبود، افسار حكومت را بر مركبش ميانداختم و نميپذيرفتم. پس علي براي فردفرد انسانها و براي مسلمانان به صورت خاص و براي مسوولان به صورت خاصتر بايد الگو باشد. براي آنهايي كه مستقيم يا غيرمستقيم از طرف مردم انتخاب شدند و بيتالمال دست آنهاست، آنهايي كه در واقع به نمايندگي از مردم امر و نهي و برنامهريزي ميكنند. آنهابايد خودشان را بيش از هر كسي با اين اسوه تطبيق دهند، بايد با علي باشند و الا چارهاي نيست جز قرار گرفتن در مجموعه باطلان. اگر فكر و اخلاق و عمل با علي منطبق شود حق است اگر نه باطل است، چنان كه پيامبر فرمود: علي مع الحق و الحق مع العلي. ياد آوريم پيامبر اسلام را كه به عمار ياسر گفت: اي عمار اگر همه مردم از سمتي بروند و علي در مسير ديگر باشد همه را كنار بگذار و علي را دنبال كن. پس بايد براي همه ما مجسم باشد كه الگوي عيني است و دولتمردان و مسوولان ما به خاطر داشته باشند كه با قدرتي كه دارند، بايد هميشه و هر لحظه تابلوي روش عليابنابيطالب را همچون آينهاي در برابر خود داشته باشند.