مقايسه اشتغال زنان با پيش از انقلاب
روز دوشنبه 22 خرداد گزارش يك مناظره مفصل درباره انتخابات رياستجمهوري سال 1396 ميان 3 نفر از فعالان مدني و سياسي در روزنامه اعتماد منتشر شد كه خواننده انتظار داشت اين گفتوگوها به روشنتر شدن موضوعات و پديدههاي اجتماعي كمك كند ولي وقتي اين متن طولاني را مطالعه ميكرديم، بيش از آنكه به گفتوگوي كارشناسان شبيه باشد، تا حدي به مجادلات ميان نامزدهاي انتخاباتي شبيه بود. البته مجادلات انتخاباتي تا حدي طبيعي است و گريزي از آن نيست، ولي در مقام كارشناس و تحليلگر، سخن گفتن نيازمند آن است كه با اطلاعات درست به افزايش درك و فهم مخاطب از واقعيت كمك كنيم. در اين مناظره سخنان غيردقيق و آمار نادرست كمابيش ديده ميشد. سخنان غيردقيق مسالهاي نيست و مخاطب ميتواند خودش ارزيابي و قضاوت كند، ولي وقتي از آمار و اطلاعات سخن ميگوييم نيازمند آن است كه بسيار دقيق حرف بزنيم. براي نمونه يك بخش از اين گفتوگوي مفصل را كه درباره اشتغال به ويژه اشتغال زنان است در اينجا با يكديگر مرور ميكنيم، سپس واقعيت آماري آن را با استناد به معتبرترين منابع آماري ميسنجيم:
«ليلاز: ... مساله بيكاري در ايران و بيكاري زنان، بسيار روشن است كه هيچ ربطي به روحاني ندارد. مساله بيكاري اولا جمعيتي است؛ تعداد رشد جمعيت متولدين دهه ٦٠ ما ١٩ ميليون نفر بوده در حالي كه دهههاي بعد اين تعداد كاهش پيدا كرده، ثانيا اجتماعي است يعني ورودي بانوان به بازار كار اصلا قابل مقايسه با دهههاي قبل نيست. من اين را يكي از دستاوردهاي بزرگ انقلاب اسلامي ميدانم.
صادقي: البته حتما ميدانيد كه نسبت به قبل از انقلاب اين آمار ٦ درصد كاهش پيدا كرده است.
ليلاز: نه ورودي زنان به جامعه.
صادقي: آقاي ليلاز، اشتغال زنان در سال ٩٥ نسبت به سال ٥٤ با وجود افزايش جمعيت و رشد آموزش ٦ درصد كاهش پيدا كرده است. بگذاريد به قول خود شما اعداد سخن بگويند.
ليلاز: خانم صادقي ميدانيد كه نرخ بيكاري در زنان حداقل دو برابر بيكاري در مردان است.
صادقي: ٢٢درصد در سال ٩٥.»
ابتدا بايد گفت كه وضعيت اشتغال و نرخ فعاليت اعم از نرخ فعاليت زن و مرد در ايران پايين است ولي اين پايين بودن براي نرخ فعاليت زنان مشهودتر است، به ويژه آنكه زنان سطوح آموزشي بالاتر را طي كردهاند و با ادامه اين وضع نميتوان به بهبود وضع اقتصادي جامعه اميد داشت. براي بهبود اين وضع، حتما بايد نرخ فعاليت و سطح اشتغال را بهشدت افزايش داد و همزمان درهاي اشتغال را بيش از پيش به روي زنان باز كرد تا از اين سرمايه بزرگ استفاده شود. ولي اين واقعيت، نبايد موجب شود كه قضاوت نادرستي درباره مقايسه وضع فعلي زنان با گذشته داشته باشيم. اطلاعات و آماري كه در زير ارايه ميشود براساس يافتههاي سرشماري سال 1355 و آخرين آمارگيري نيروي كار در سال 1395 از سوي مركز آمار ايران است.
نرخ فعاليت و اشتغال
نرخ فعاليت در سال 1355 براي مردان و زنان برابر 6/42 بود كه اين نرخ براي مردان 8/70 و براي زنان 9/12 بود. به عبارت ديگر نرخ فعاليت مردان 5/5 برابر نرخ فعاليت زنان بود. تعداد كل فعالان اقتصادي در سال 1355 برابر 8/9 ميليون نفر بود كه از اين تعداد مردان 35/8 و زنان 45/1 ميليون نفر افراد فعال را تشكيل ميدادند. تعداد فعالان مرد به زن 8/5 برابر بود.
در سال 1395، نرخ فعاليت و مشاركت اقتصادي كاهش يافته و به 4/39 در كل رسيده است كه اين روند منفي نامطلوب محسوب ميشود. ولي در جزييات قضيه تفاوت مهمي با سال 1355 دارد. در حالي كه نرخ فعاليت مردان (7/6 درصد) كمتر شده و به 1/64 درصد رسيده، نرخ فعاليت زنان به 9/14درصد افزايش يافته است. نسبت فعاليت مردان به زنان نيز از 5/5 برابري پيش از انقلاب، اكنون به 3/4 برابر كاهش يافته و فاصلهها كمتر شده است و اين خلاف آشكار ادعاي مطرح شده در آن مناظره است. البته تعداد كل شاغلان در اين فاصله از 8/8 ميليون نفر به 6/22 ميليون نفر رسيده كه اين نسبت براي زنان از 21/1 ميليون نفر در سال 1355 به 9/3 ميليون نفر در سال 1395 رسيده است. به عبارت ديگر تعداد شاغلان مرد از سال 1355 تا 1395، فقط 2/2 برابر شده، در حالي كه تعداد شاغلان زن در اين فاصله 2/3 برابر شده است.
نرخ بيكاري
نرخ بيكاري كل در سال 1355، برابر 2/10 درصد بود كه اين رقم براي مردان 1/9 و براي زنان 6/16 درصد بود كه نسبت نرخ بيكاري زنان به مردان 8/1 برابر بود. در سال 1395، نرخ بيكاري افزايش يافته و به 4/12 درصد رسيده است. اين نرخ براي مردان و زنان به ترتيب 5/10 و 7/20 درصد است كه نرخ بيكاري زنان حدود دو برابر مردان است. اين نيز به دليل تقاضاي بيشتر زنان براي ورود به بازار كار است.
در هر حال وضعيت اشتغال زنان نسبت به پيش از انقلاب هم به لحاظ نرخ فعاليت بهبود يافته و هم از نظر تعداد شاغلان و در مقايسه با مردان تحول وضع آنان بهتر بوده است و فعالان مدني و كنشگران بايد در اين باره دقيقتر سخن بگويند.