پرواز با دو بال
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
در شرايطي كه ترامپ تحت فشار داخلي بايد پاسخگوي اقدامات خلاف خود باشد و هيچ بعيد نيست كه براي گم كردن رد، به اقداماتي انحرافي در سياست خارجي متوسل شود، همچنين در وضعيتي كه كنگره امريكا نيز در حال بررسي و نهايي كردن تحريمهاي جديد عليه ايران است بعلاوه در منطقه نيز عربستان شاخ و شانه ميكشد، انتظار ميرفت كه نيروهاي داخلي مسير تعامل سازندهاي را تجربه كنند؛ مسيري كه از خلال آن وحدت و صداي واحد در برابر بيگانگان و در دفاع از منافع ملي كشور شنيده شود. در اين چارچوب انتظار ميرفت كه انتخابات 1396 آبي باشد كه به آتش اختلافات ريخته ميشود، ولي طي دو ماه گذشته اين شعلهها اگر شعلهورتر نشد، خاموش و كمسوتر نيز نشد. با اين وجود و خوشبختانه در روزهاي اخير اقدامات و اخبار مثبت و سازندهاي را در جهت گام برداشتن به سوي اين هدف شاهديم. از گفتوگوي سازنده فعالان اصولگرا چون آقاي باهنر گرفته تا ديداري كه در روز دوشنبه ميان آقاي رييسجمهور و فرماندهان سپاه برگزار شد.
ماههاست كه برخي افراد ميكوشند كه شكاف سياسي و البته طبيعي موجود ميان فعالان سياسي و گروهها و گرايشهاي موجود را به شكاف در ساختار قدرت نيز تعميم دهند و از آن به جنگ قدرت تعبير كنند. در حالي كه ساختار سياسي در ايران از انسجام آهنين نظامهاي ايدئولوژيك مرسوم در دنيا برخوردار نيست، كه كوچكترين اظهارنظرهاي گوناگون و گاه متضاد را به معناي درگيري و تضاد غير قابل حل، ميان نهادهاي رسمي تعبير كنيم. ايران از ابتداي پيروزي انقلاب با چنين وضعي مواجه بوده است كه همه نهادها و سازمانهاي رسمي، همزمان در ذيل كليت نظام و به صورت يكپارچه عمل ميكردند، در عين حال از نوعي رفتارها و گفتارهاي مستقلانه و انتقادي نيز برخوردار بودهاند كه در عرف سياسي موجود جهان، چندان معمول نيست. ولي اين تفاوتها نه تنها هيچگاه به تقابلهاي غيرقابل حل و رودررويي منجر نشده است، بلكه طرفين مجادله نشان دادهاند كه در شرايط خاص و ويژه قادر هستند در برابر دشمنان ميهن وحدت خود را به نمايش بگذارند. رمز موفقيت و بقاي نظام نيز همين است كه برخلاف تصور ديگران كه در ميان آن انواع و اقسام تضادها و تقابلها را ميبينند در شرايط ويژه همه آنان در كنار يكديگر قرار ميگيرند. شايد كمتر كسي در ميان ناظران سياسي داخلي يا خارجي گمان و تصور ميكرد كه پس از اتفاقات سال 1388، بتوان نيروهايي را كه در برابر هم قرار گرفتند در زير يك چتر و چادر جمع كرد، ولي سه انتخابات اخير نشان داد كه از يك سو ظرفيت نظام براي جمع همه نيروهاي معتقد به آن بسيار بالاست و از سوي ديگر معتقدان به آن نيز ظرفيت لازم را براي عبور از بحرانها و مشكلات دارند و هر دو طرف ماجرا به خوبي متوجه ماجرا هستند كه فراتر از هر جناح يا گروه، رعايت مصالح ايران و منافع ملي آن قرار دارد.
ديدار اخير آقاي روحاني با فرماندهان عالي سپاه پاسداران كه نقش بيبديلي در مسائل منطقهاي دارد در كنار نقش مهم سپاه در سازندگي كشور، نشان داد كه بيگانگان نميتوانند يا نبايد روي اختلافات ظاهري حساب چنداني باز كنند. دولت به خوبي ميداند كه قدرت و امنيت كشور در گرو داشتن نيروهاي مسلح قوي و يكپارچه است. نيروي نظامي نيز ميداند كه بدون داشتن يك ديپلماسي و سياست خارجي قوي، بدون داشتن پايگاه مردمي حكومت و نيز بدون داشتن يك اقتصاد پويا و قوي، هيچ نيروي مسلحي نميتواند، نقشي سازنده براي كشورش ايفا كند، حتي قدرت دفاع از امنيت و مرزهاي كشور را هم نخواهد داشت.
از سوي ديگر نقش سازنده نيروي نظامي در امور اقتصادي منحصر به ايران نيست. تقريبا در همه كشورهاي جهان از ظرفيت بزرگ نيروي مسلح خود براي سازندگي و توسعه استفاده ميكنند. ولي اين استفاده به معناي قايل شدن امتيازات ويژه و كنار رفتن بخش خصوصي نيست كه اگر چنين شود، كشور و در نهايت نيروي نظامي و دفاعي كشور لطمه خواهد خورد. بنابراين روشن است كه نيروي مسلح در ايران نيز خواهان چنين چيزي نباشد.
در سياست خارجي دو بال ديپلماسي و قدرت نظامي در كنار يكديگر و هماهنگ با هم بايد عمل كنند، تا اين پرنده بزرگ در ارتفاع بالا و فاصله فراوان به راحتي پرواز كند. هيچ پرندهاي نميتواند با يك بال به پرواز درآيد، چه رسد به اينكه دو بال آن بخواهند اثرات يكديگر را خنثي كنند و اين واقعيت را دولت و سپاه به خوبي ميدانند. اهميت اين نوع هماهنگي وقتي بيشتر ميشود كه از طرف اردوگاه مخالفان كشور صداي كينهورزانه شنيده ميشود.
اميدواريم ديدار مذكور سرآغاز هماهنگيهاي بيشتر براي اعتلاي ايران عزيز و رفع سوءرفتارهاي دشمنان اين آب و خاك از سر مردم و كشور عزيزمان باشد.