كويت، تو هم!
فريدون مجلسي
تحليلگر سياستخارجي
چند روز پيش كويت به سفارت ايران در آن كشور دستور داد تعداد ديپلماتهاي خود را كه بيش از چهل و پنج نفر بود به چهار نفر كاهش دهد و دفاتر نظامي و فرهنگي خودش را تعطيل كند. چنين اقدامي در عرف بينالمللي خصمانه تلقي ميشود و بايد بهانه قوي داشته باشد. بهانه كويت اتهاماتي است كه به تعدادي از اتباع شيعه آن كشور وارد شده بود و آنها را يكي، دو سال پيش به بهانه جاسوسي براي ايران و همكاريهاي غيرقانوني محاكمه و محكوم كرده بودند. حتي يكي، دو نفر به اعدام محكوم شده بودند كه حكم اعدام آنها لغو و به دادگاه ديگر ارجاع شد. دو سال پيش هم كويت در اقدامي هماهنگ با ديگر كشورهاي عرب خليج فارس به عنوان همدردي با عربستان سعودي كه سفارت آن كشور در اقدامي مشكوك مورد هجوم و آتشافروزي گروهي نا آگاه و ماجراجو قرار گرفت، سفير خود را از ايران فرا خواند. آن اقدام درست زماني انجام شد كه در مكه و مدينه در اثر دو حادثه عجيب صدها ايراني در اثر سقوط تاور كرين و در اثر ازدحامي مشكوك كشته يا كشتانده شدند! و عربستان بهشدت مورد شماتت جهانيان قرار گرفت، بيآنكه مطابق معمول خم بر ابرو آورد و اظهار تاسفي كند. حادثه آتشافروزي در سفارت آن كشور ناگهان آنان را بستانكار و دوستانشان را ناچار به هماهنگي در واكنشي تنبيهي و فراخواندن سفرايشان كرد. حادثهاي كه به جاي تلاش براي آرام كردن و التيام دادن به بهانههاي مختلف از سوي عربستان بر شدت آن افزوده شد و باز به بهانه قدرت يافتن مسلمانان حوثي در يمن، رييسجمهور مستعفي آن كشور را به عربستان بردند و جنگ طولاني و بيپايان يمن را با مشاركت كشورهاي همگام به راه انداختند. به عراق و سوريه نيز در قالب القاعده و داعش هجوم آوردند و با ناكامي مواجه شدند. عربستان خشمگين از اين ناكاميها از سويي به بهايي گزاف حمايت ترامپ را خريد. ترامپي را كه رسما عربستان را سازنده داعش و حامي بزرگ تروريسم در منطقه ناميده بود بر آن داشت كه به سازشان رقص شمشير كند و ايران را مسوول داعش بنامد! عربستان كه علنا خواهان سلطه مطلق خود بر جهان عرب است، سپس قطر را تهديد كرد و شرايطي را براي آشتي مطرح كرد كه پذيرش آنها مغاير استقلال آن كشور و هر كشور ديگري است. كويت در اين ماجرا و در ماجراهاي ديگر تاكنون كوشيده بود كه نقش ميانجي و آرامبخشي داشته باشد. كويتي كه حمله و اشغال شدن دوران صدامحسين، همدست قديمي عربستان را فراموش نكرده است، اكنون نگران اين همسايه بزرگ است كه ميخواهدنقش برادر بزرگتري خودش را تحميل كند. كويتي كه نه كمكهايش به صدامحسين در جنگ با ايران قابل فراموشي است و نه ميتواند كمكها و همكاريهاي ايران را در دوران اشغال صدام و پناه آوردن هزاران كويتي به خاك ايران و كمكهاي بعدي در خاموش كردن چاههاي نفت مشتعل آن كشور را فراموش كند و نه اقليت بزرگ شيعه آن كشور را كه در كشمكشهاي ميان رقيبان سني نقشي متعادل و همراهي با ثبات و آرامش در آن كشور داشتهاند. پس اين حركت بيموقع و شتابزده را چگونه ميتواند توجيه كند؟
البته مدتهاست كه كويت در همسويي با خصومت عربستان با ايران رفتاري غيردوستانه داشته است، اما هميشه ميكوشيد ظاهر بيطرفانه و ميانجيگري براي حل و فصل مشكلات را حفظ كند. اكنون كه عربستان با نايب السلطنه جوان و پرشور در منطقه دور برداشته و در توهم نيل به دروازههاي تمدن بزرگ 2030 خود است و فشار بر قطر را همچون فشار هيتلر بر چكسلواكي افزوده است، كويت را در واقع به هراس انداخته و به تلاشي پيشگيرانه واداشته است. كويت هنگام تشديد فشارهاي صدام حتي جزاير وربه و بوبيان را در خور عبدالله به صدام واگذار كرد تا شايد با اين باجدهي، خودش را حفظ كند. اكنون كه دليل معقولي براي اقدام كويت به نظر نميرسد و تمايلي به راه انداختن سروصداي زيادي هم در اين باره نشان نميدهد، ظاهرا اينبار ميخواهد باج ديگري به عربستان دهد. زيرا نگران آن است كه شرط عربستان براي قطر درباره كاهش سطح روابط با ايران به كويت نيز تحميل شود و چون نميخواهد اين كار را در شرايط الزامآور فشار علني عربستان انجام دهد و استقلالش را مخدوش كند، آن را به صورت هديهاي خودخواسته به عربستان تقديم ميكند.
كويت فقط سه همسايه دارد. دو همسايه خاكي و ايران كه همسايه آبي است و ناچار است با اين همسايگان در تعامل باشد. همسايگان خاكي را قبلا آزموده است اما از ايران هرگز زياني نديده و بسيار هم منتفع بوده است. آيا اين باج دهي به عربستاني كه از درون در تزلزل است، ارزش رنجاندن همسايه روز مبادا را دارد؟