ريسماني كه از دست عربستان خارج شد
سعيد الشهابي
تحليلگر القدس العربي
تشديد جنگ لفظي بين ايالات متحده امريكا و كره شمالي، نگراني زيادي در صحنه سياسي جهان ايجاد كرد. در صورتي كه درگيري مسلحانه روي دهد، اين درگيري عادي نخواهد بود بلكه احتمالا در آن از سلاح هستهاي استفاده ميشود كه فاجعه انساني گستردهاي به دنبال خواهد داشت. همچنين اين جدال به دوطرف ياد شده محدود نخواهد ماند بلكه احتمالا پاي كشورهاي ديگر به ويژه چين را كه روابطي مستحكم با كره شمالي دارد و دغدغه راهبردي ديگري براي امريكا به شمار ميرود به ميان خواهد كشيد. مشكل مناقشههاي مسلحانه اين است كه با تصميم يكي از دو طرف مناقشه آغاز ميشود ولي متوقف كردن آن به دست يك طرف نيست. بيش از ١٤ سال از زماني كه امريكا و انگليس به عراق حمله كردند گذشته است ولي امريكا همچنان درگير اقدامات نظامي در داخل عراق است. ولي اكثر جنگها از اين نوع نيستند، بلكه از نوعي هستند كه كشمكش در آنها ادامه پيدا ميكند بدون آنكه هيچ يك از طرفها بتواند به پيروزي كامل دست پيدا كند. عربستان سعودي در يمن با چنين وضعي رو به رو است. اكنون سي ماه از زماني كه عربستان جنگ عليه يمن را آغاز كرد گذشته است و همچنان شعله اين جنگ زبانه ميكشد. با وجود برتري نظامي كيفي نيروهاي عربستان سعودي و حمايت كشورهاي متعدد از جمله امريكا و انگليس از اين كشور، عربستان تاكنون نتوانسته است يمنيها را كه از كشورشان دفاع ميكنند شكست بدهد بلكه عربستان به علت ادامه يافتن كشته شدن نظاميان و شهروندانش در مناطق مرزي بهشدت به دردسرافتاده است. با ادامه يافتن جنگ، بر شمار قربانيان افزوده ميشود و بيماريها گسترش مييابد و به تدريج صداي قربانيان، ديوار سكوت را ميشكند و درخواستها براي توقف جنگ و متهم كردن طرف «قويتر» به عنوان مسوول فجايع انساني و گسترش بيماري، افزايش مييابد. مناقشه سياسي كه بين كشورها روي ميدهد، عمدتا طولاني ميشود و كنترل اوضاع از دست كساني كه آغازگر مناقشه بودند خارج ميشود. اين چيزي است كه اكنون در بحراني كه عربستان سعودي و سه متحد آن عليه قطر به راه انداختهاند در حال اتفاق افتادن است. چه كسي فكر ميكرد اين كشور كوچك خليج فارس خواهد توانست در برابر تهاجم سياسي بياماني كه جهان را شگفت زده كرد، بايستد؟ چه بسا افراد زيادي گمان ميكردند قطر بدون قيد و شرط تسليم خواهد شد به ويژه زماني كه محاصره زميني و هوايي و دريايي اين كشور آغاز شد و مردم آن به شكلي وحشيانه كه در برخي موارد به رفتار نيروهاي اشغالگر اسراييلي با فلسطينيها شبيه است، در محاصره قرار گرفتند. با اين حال، كساني كه قطر را هدف قرار دادند نتوانستند از برنامه خود به نتيجه راضيكنندهاي دست يابند بلكه شواهد نشاندهنده شكست غيرمنتظره ائتلافي است كه در آن علاوه بر عربستان، كشورهاي مصر و امارات و بحرين هم حضور دارند. در اينجا به برخي تحولات كه مويد اين ديدگاه است اشاره ميشود: نخست؛ هفته گذشته عربستان تمايل خود را به تحويل دادن فرودگاه صنعا به سازمان ملل متحد اعلام كرد تا بازگشايي شود و امكان انتقال مواد غذايي و دارو براي مردمي كه سي ماه محاصره شدهاند و بيماري به ويژه وبا بين آنها شيوع پيدا كرده است فراهم شود. بر اساس تازهترين آمارهاي سازمان «يونيسف» شمار مبتلايان به اين بيماري در يمن به نيم ميليون نفر ميرسد و شمار قربانيان آن از ٢٧ آوريل تاكنون به ١٩٦١ نفر رسيده است. اين مساله فشارشديدي بر عربستان سعودي وارد ميكند كه عامل اصلي شيوع اين بيماري به علت محاصرهاي كه بر يمن تحميل كرده، شناخته ميشود. در اينجا ايستادگي يمنيها و مقاومت آنها، نقشي اساسي در به جنبش در آوردن وجدان جهاني دارد تا بر طرفهاي خارجي فشار آورد. هر روز كه ميگذرد فشارهاي سياسي و فشار سازمانهاي بشردوستانه بر امريكا و انگليس براي متوقف كردن صدور سلاح به عربستان كه از آن براي بمباران غيرنظاميان در جنگي غيرقانوني استفاده ميشود افزايش مييابد. مشكل واشنگتن و لندن اين است كه كاملا ملاحظات بشردوستانه را كنار گذاشتهاند و بيشتر به پول نفت عربستان سعودي چسبيدهاند. اين پول آب دهان دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا را به راه انداخت و او با سفر به عربستان سعودي، موضعگيري سياسي امريكا را در برابر صدها ميليارد دلار پول عربستان فروخت. اين احساس به شكلي گسترده وجود دارد كه سفر ترامپ به عربستان از نظر نتايج منفي، بيسابقه بوده است. به محض آنكه ترامپ شبه جزيره عربستان را پس از اعلام حمايت سياسي بيقيد و شرط از رياض ترك كرد، دولت بحرين تصميم به حمله به منطقه الدراز گرفت و شماري از شهروندان را كشت و به تحصن در مقابل منزل شيخ عيسي قاسم پايان داد. در همان حال عربستان سعودي با كمك سه دولت ديگر، قطر را به شكلي غيرمنتظره هدف قرار داد. اخيرا نيز نيروهاي عربستان سعودي به منطقه الشرقيه حمله كردند و شهرك العواميه را به طور مستقيم مورد حمله قرار دادند و با تخريب گسترده آن، مشكل انساني خطرناكي به وجود آوردند. اينها دستاورد عربستان سعودي از نيم تريليون دلاري بود كه قول پرداخت آن را به امريكا داده است.
دوم؛ مصر به فرستادگان وزير امور خارجه امريكا اطلاع داد قطر از موضع خود در مخالفت با شروط سيزده گانه و اصول ششگانه كه ائتلافي به رياست عربستان سعودي تحميل كرده، عقبنشيني نكرده است. سامح شكري وزير امور خارجه مصر در ديدار با ژنرال بازنشسته آنتوني زيني و تيموتي ليندركينگ، دستيار وزير امور خارجه امريكا در امور خليج (فارس) كه فرستادگان وزير امور خارجه امريكا در بحران قطر هستند، با آنان درباره «نگراني از نقشآفريني منفي قطر گفتوگو كرد.» ليندركينگ گفت كشورش به گشايش در بحران تمايل دارد. روشن است كه ايستادگي قطر به موضوعي دردسرساز براي امريكاييها و ائتلاف سعودي تبديل شده است به ويژه كه خواستههاي مطرح شده از قطر، منطقي نيست.
عربستان سعودي ابتكار عمل را از دست داده است آن هم در شرايطي كه به علت كودتاي سفيد محمد بن سلمان عليه پسر عمويش محمد بن نايف، گرفتار بحران در داخل خاندان سعودي است. اما مصر نيز به علت كارنامه سياه خود در زمينه حقوق بشر و مصادره آزاديهاي مدني عمومي و ناتواني نظاميان در مديريت كشور با روشي امروزي كه مستلزم احترام به دموكراسي و حقوق بشر است، با انتقادات گسترده مواجه است.
سوم؛ عربستان سعودي با روي آوردن به سمت عراق و ايران خيليها را غافلگير كرد. در حالي كه ايران در موضع خود در قبال عربستان تا حدي محتاط بوده است، بغداد ارتباط با رياض را آغاز كرد و ديدارهايي بين دوطرف صورت گرفت كه شامل سفر نخستوزير عراق و سيد مقتدي صدر به عربستان ميشد. اين همگرايي، نوعي بحران بيصدا در عراق ايجاد كرد كه نشانههاي آن در سياستهاي ضد و نقيض دولت نمايان است. ديپلماسي عراق كه زير فشارهاي داخلي و خارجي است، پويايي خاص خود را دارد. دولت عراق با فشارهايي مردمي براي درنگ كردن در حركت به سوي رياض مواجه است و از طرف ديگر تغييراتي در رويكرد عربستان در هفتههاي اخير يعني بعد از بحرانسازي با قطر ايجاد شده است. ناگهان رياض از همگرايي قطر با ايران و ائتلاف آن با تركيه احساس نگراني و تلاش كرد با حركت به سمت عراق و ايران، اين همگرايي را دور بزند. فرا رسيدن موسم حج، فرصتي براي نشان دادن «حسن نيت» فراهم كرد به طوري كه مسوولان حج عربستان سعودي از حجاج اين دو كشور در فرودگاه جده با دسته گل استقبال ميكنند كه تاكنون سابقه نداشته است. فاصله زماني بين فتواي علماي سعودي كه ايرانيها و عراقيها را تكفير كردند و استقبال از آنها در فرودگاه جده بيش از چند ماه نيست. اين تحول به چه معناست؟
چهارم؛ در ميان بازي طنابكشي بين امريكا و كره شمالي و روابط بيثبات بين دو سوي اقيانوس آتلانتيك، دولت امريكا نيز با گزينههاي دشواري در روابط خارجي و اولويتهاي خود مواجه است. نوعي نگراني و وحشت در سراسر جهان از بيم آغاز درگيري مسلحانه بين دوطرف ايجاد شده است. مشكل اينجاست كه اين كشمكش ممكن است كشورهاي ديگري را درگير مناقشهاي كند كه به دو كشور محدود نخواهد ماند. امريكا براي خويشتنداري زير فشار است ولي دولت امريكا كه در داخل با مخالفت مكرر با سياستها و مواضع ترامپ مواجه است، ممكن است درصدد دستيابي به پيروزي نظامي در خارج از كشور برآيد كه موجب تقويت رياستجمهوري بيثبات ترامپ شود. با توجه به واقعيتهاي گفته شده، ميزان خطري كه بشريت را تهديد ميكند، مشخص ميشود.
منبع: اداره كل رسانههاي خارجي وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي