• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3999 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۱ دي

عبارت لعنتي ِ «مي‌گويند...»

امير پوريا

در فاصله‌اي كمتر از يك ماه تا شروع سي‌و‌ششمين جشنواره فيلم فجر، يكي از بحث‌هاي قديمي اين روزها بار ديگر گريبانگير همه اهالي و پيگيران سينما شده است: اينكه تا پيش از نمايش فيلم‌ها در جشنواره، درباره هر كدام از آنها و بطور مشخص بر سر بد و خوب هر يك، چه‌ها به گوش مي‌رسد. از آن زمينه‌هاي خوراك «پيشواز» رفتن به شيوه عام است كه بدون اساس و بي‌هيچ توصيفي از داستان و ساختار فيلم‌ها، فقط در ابعادي بي‌استدلال، به هر فيلمي صفتي نسبت مي‌دهد و تكليف معلوم مي‌كند و مي‌رود. مي‌توانم ژست مفتخرانه‌اي را هم حين اين حكم صادركردن‌ها مجسم كنم كه دوستان به واسطه آن، مي‌خواهند زودتر ديدن فيلم‌هايي چند را مايه تفاوت با سينماروهاي جشنواره بدانند و نقش هدايتگر پيشاپيش آنها را به عهده بگيرند!
از اين ماراتن و شتاب بيهوده، خيلي سال است كه مي‌پرهيزم. راستش همان ده، دوازده روز براي وقت گذاشتن و تماشا و يادداشت برداشتن و ثبت و ارزيابي فشرده، كافي به نظر مي‌رسد. يك دليل ديگر اين پرهيز هم آن است كه تقريباً هر سينماگري كه شما را براي تماشاي زودهنگام فيلمي به دفتر و استوديويي دعوت مي‌كند، اصرار دارد بعدتر در نمايش جشنواره‌اي هم باز فيلم را ببينيد؛ چون «اين نسخه هنوز ميكس نهايي نشده بود» يا «هنوز موسيقي نداشت» يا «بعد از تصحيح رنگ بايد فيلمو ببيني» يا «روي اين مانيتور يا اين پرده، فايده نداره؛ بايد روي پرده بزرگ ببيني» و... در نتيجه، شما مي‌مانيد و اين پرسش بهت آميز كه اگر اين نوبت تماشا تا اين حد بيهوده بوده، چه اصراري است كه اتفاق بيفتد؟ آيا بهتر نيست روراست باشيم و به جاي طرح اين نكته كه «نظر شما برايم مهم است»، بگوييم براي فيلم مان در ميان منتقدان به دنبال «ياركشي» هستيم و مي‌خواهيم از پيش بدانيم چه كساني در «تيم» حمايت از فيلم طي روزهاي جشنواره حاضر خواهند بود؟ وجه ديگري از اين ماجرا، ترويج عادت ناخوشايند «حرف‌هاي سرپايي» است كه از سوي اين بيننده‌هاي عجول، همه جا گفته و منجر به تكيه مخاطبان جشنواره به «شنيده‌ها» مي‌شود. آن هم شنيده‌هايي اغلب بدون ذكر منبع و بدون تشخيص هويت فرد گوينده. با عبارت عصبي‌كننده‌اي كه در ابتداي هر نوبتِ دهان به دهان گشتن ِ آن صدور حكم درباره هر فيلم، به كار مي‌رود: يك «مي‌گن...»كلي و موهوم كه هيچ هم روشن نيست، اشاره‌اش به سوم شخص جمع، چه كساني را با چه دانش و نگرشي در برمي‌گيرد: «مي گن فيلم فلاني افتضاح شده» يا «مي‌گن بهمان فيلم اصلاً در حد بخش مسابقه نبوده» يا «مي‌گن فيلم بيسار كارگردان، شاهكاره»! امسال به شكلي اسفبار و به‌شدت دور از آداب حرفه‌اي جشنواره‌ها، برخي از اعضاي هيات انتخاب اين دوره همزبان به اين تعيين تكليف‌ها گشوده‌اند؛ در حالي كه در آيين قابل درك جشنواره‌هاي مهم جهاني، گاه هيات انتخاب تا انتهاي جشنواره ممنوع‌المصاحبه‌اند و از آغاز با دانستن اين شرط، كار تماشاي فيلم‌ها را شروع مي‌كنند. گاه هم اساسا نام و هويت آنها بعد از برپايي و اتمام جشنواره، همزمان با كنفرانس مطبوعاتي اعضاي هيات داوران اعلام مي‌شود.
جايي از فيلم «حكم» آقاي مسعود كيميايي، شخصيتي مسلط بر كلام با نام رضا معروفي (با بازي آقاي عزت انتظامي) در توصيف اينكه حرف و نقل قول سايرين را لزوماً نمي‌پذيرد، مي‌گويد: «بايد خودم ببينم؛ رويت كنم». بر اهميت «رويت» تاكيد مي‌ورزد و ارزش «مشاهده فردي». به حرف‌ها گوش نكنيد و با هر فيلم جشنواره، بي‌پيش فرض رو به رو شويد. با تكيه بر همين كه «بايد خودم رويت كنم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون