هر ايراني، يك «اينفلوئنسر»
جلال سميعي
1- رسانهها را امتداد حواس آدمي ناميدهاند؛ حسهاي محدود و متغير ما، قرار است با ديدن و شنيدن و خواندن از طريق رسانهها، نشدنيهاي زمان و مكان و امكان را كمتر كنند. رسانهها يك نياز مهم را براي همه ما برآورده ميكنند؛ نياز غريزي ديده شدن.
2- هفته گذشته يك چهره سينمايي – تلويزيوني پرطرفدار، با رونمايي از يك مجموعه خدمات مبتني بر تلويزيون و شبكهاي اجتماعي، تعدادي از پرطرفدارهاي اينستاگرام و ديگر شبكههاي اجتماعي را با عنوان «اينفلوئنسرها» گرد هم آورد و اعلام شد كه قرار است يك حركت منسجم جديد و جدي در تبليغات با مدل آنلاين انجام شود. از همان ابتدا برخي كاربرهاي ايراني، اين عنوان را براي آن عده از پرطرفدارهاي اينستاگرام كمي مبالغهآميز دانستند و حتي با اشاره به زمينههاي شخصيتي و محتوايي كه آنها توليد و منتشر ميكنند، آنها را سطحي و مضحك و... ناميدند.
3- بازار رسانههاي ايران، تحت تاثير مدلها و ابزارهاي جديد انتشار و «مصرف» رسانه و محتواست؛ تبليغات آنلاين با قيمت بسيار متفاوت نسبت به راديو و تلويزيون و بيلبوردها و... دستكم ميتواند كارفرما را با اعداد بازديد و بازنشر، با خروجي تا حدي شفاف از هزينههايي كه كرده است، بدرقه كند؛ چه خوشتان بيايد و چه نيايد، تبليغات نسبتا ارزان آنلاين از طريق همين آدمها و صفحههاي پرطرفداري كه عموما محتواي كميك و فراتر از خطقرمزهاي رسانههاي رسمي ميسازند، نتايج ملموسي براي صاحبان كسبوكار دارد. راستش اين است كه جريان جديد تبليغات، بازار را قانع كرده است كه به كارش ميآيد؛ طبعا كيفيت محتوا و سليقه مخاطب و مدل مصرف محتوا، جاي بحث دارد... اما اين تاثيرگذارها، ديگر انكارشدني نيستند. شايد به جاي تاختن به حركتهاي تازه، بايد اين حركت مشابه اقدامات صنفي را فعلا به فال نيك گرفت و مجال داد براي گرفتن سهمشان از بازار رسانه و تبليغات بجنگند؛ جنگي كه بين رسانهها و صاحبان بودجه تبليغاتي، هر روز سختتر هم خواهد شد. شايد خود شما هم كمكم اينفلوئنسر شديد.