نويز، نقصي در قضاوت انساني
سيدحسن اسلامي اردكاني
با دوستي داريم درباره يك محصول سخن ميگوييم كه مفصل از آن تعريف ميكند. وسوسه ميشويم و آن را ميخريم. برخلاف انتظار، چيز تحفهاي از آب در نميآيد. به دوستمان ميگوييم او هم تاييد ميكند كه آن محصول چيز خوبي نيست. انگار فراموش كرده است كه خودش از اين محصول تعريف ميكرد. بارها شاهد اين دوگانگي و منطق يك بام و دو هوا در بين اين و آن بودهايم. شايد علتش آن باشد كه اين افراد ذهن علمي و تربيتشده نداشته باشند. اما وضع متخصصان نيز از افراد عادي در اين عرصه چندان بهتر نيست. بارها پيش آمده است كه متخصصي با ديدن عكسهاي راديولوژي قضاوتي كرده و تشخيصي داده است و متخصص ديگري با ديدن همان عكسها به نتيجه ديگري رسيده است. درباره يك ناراحتي مشخص بدني، پزشكي دستور عمل داده است و پزشك ديگري توصيه كرده است تا نسبت به آن بياعتنا باشيم. قضات دادگاهها نيز از اين وضع و حتي خود راديولوژيستها در تفسير عكسها بر كنار نيستند.
كتاب نويز: نقصي در قضاوت انسان (نوشته دنيل كانمن، اليويه سيبوني، و كاس آر. سانستين، ترجمه محسن اسلامي، تهران، نشر نوين توسعه، 1401، 396 صفحه) به اين موضوع پنهان در قضاوت ميپردازد. كانمن به دليل كتاب تفكر تند و كند خودش در مجامع علمي بسيار شناخته شده است و اينك با اين كتاب تازه (2021)، با همكارانش، كوشيده است يكي از خطاهاي بسيار عميق در قضاوت انساني را به دقت توضيح دهد و راههاي پرهيز از آن را بازگويد. از ديرباز در پي تفكر و مشخصا قضاوت درست بودهايم و بخشي از تربيت علمي و اجتماعي را در گروي داشتن قدرت قضاوت صحيح ميدانيم. با اين حال، دلايل متعددي مانع قضاوت درست در ما ميشود، از فقدان اطلاعات درست گرفته تا شتابزدگي در داوري تا مداخله عواطف نامناسب. از اين ميان دو علت بسيار مهم هستند: يكي سوگيري (Bias) و ديگري نويز (Noise). در حالي كه درباره سوگيري مطالب فراواني وجود دارد و اين مساله عميقا مورد توجه قرار گرفته، بحث نويز كمتر نظرها را به خود جلب كرده است. حال آنكه چه بسا مهمتر از مشكل سوگيري باشد. سوگيري به زبان ساده، يعني خطاي نظاممند در قضاوت. هنگامي با رانندگي ناشيانه يك خانم مواجه ميشويم و ميگوييم كه رانندگي «خانمها» چنين و چنان است، دچار سوگيري شدهايم. يعني آمادهايم تا همواره درباره شيوه رانندگي خانمها به شكل مشخصي قضاوت كنيم. گرچه اين قضاوت خطاست، اما به شكل ثابتي اين خطا رخ ميدهد. در اينجا ما دچار «سوگيري جنسيتي» شدهايم. ما انواع سوگيريها را داريم كه در اين كتاب كانمن كاري به آنها ندارد.
نوع دومي از خطا كه در عين اهميت، كمتر بدان پرداخته شده است، نويز، يا بيثباتي، پرش و اختلال است. نويز يعني تغيير ناخواسته، نامطلوب و نامعين در قضاوت انساني. تصور كنيد كه كسي ثبات عاطفي و فكري ندارد. امروز ميگويد كه هواي بهاري خوشايند است و فردا ميگويد هواي بهاري نامطلوب است. اين شخص با داشتن اطلاعاتي يكسان درباره يك پديده مشخص دو گونه قضاوت كرده است و شما از پيش نميدانيد كه قضاوت او درباره پديدههاي ديگر تحتتاثير چه عواملي خواهد بود. از اين جهت وضع او از مثلا يك نژادپرست پيچيدهتر است. زيرا پيشاپيش ميدانيم كه نژادپرستان بر اساس رنگ پوست درباره افراد قضاوت ميكنند، اما نميدانيم كه اين شخص بر اساس چه چيزي درباره يك شخص قضاوت ميكند.
اين كتاب مفصل و آماري و مبتني بر تحقيقات گسترده، برخلاف ظاهر بدبينانه آن، نكات بسياري براي آموختن و به كار بستن و بهبود قضاوت انساني دارد كه به نحوي بيانگر بهداشت تصميمگيري است. همانگونه كه نيازمند بهداشت غذايي هستيم، همه ما نيازمند بهداشت در تصميمگيري هستيم. بنياد اين بهداشت آن است كه افزون بر خطاهاي ديگر، با انواع نويزها در سطوح فردي و سازماني آشنا شويم و بكوشيم از آنها دوري كنيم. بخش ششم اين كتاب برخي قواعد ساده به دست ميدهد كه با به كار بستن آنها ميتوانيم اميدوار باشيم از اين دست خطاها دوري كنيم. مهمترين قاعده آن است كه بياموزيم هدف از قضاوت، «دقت» است نه صرفا «اظهارنظر شخصي». براي اين كار لازم است با تعيين قواعد خاص و پروتكلهاي تصميمگيري مشخص، از مداخلات ناخواسته شخصي پيشگيري كنيم. داشتن رويهها در اين زمينه بسيار كارساز است. همچنين پرورش تفكر آماري و دوري از شهودهاي خام به تقويت بهداشت تصميمگيري كمكي بنيادي ميكند. دست آخر آنكه خواندن دقيق اين كتاب ميتواند ما را در اين راه بسيار پيش ببرد.