شكنجه اخلاق انساني در غزه!
جعفر گلابی
كتاب «مرگ كسب و كار من است» اثر روبرمرل با ترجمه احمد شاملو برداشتي از داستان زندگي رودلف هوس مسوول اردوگاه آشويتس و روايتي از هولوكاست در آلمان نازي است. اين رمان نكته بسيار مهمي را مي‌شكافد كه در آن جنايت توسط انسان‌ها تا چه حد مي‌تواند مثل يك شغل روزانه و خونسردانه انجام شود و كوچك‌ترين حس انساني را تحريك نكند. هوس به واسطه نظم و دقتي كه در انجام ماموريت‌هاي خود نشان داده بود به مقام فرماندهي مرگ رسيد و در اين شغل نهايت وسواس و نبوغ و سرعت را به خرج داد تا با كمترين هزينه و بيشترين بهروري، بيلان كاري خود را بالا ببرد. در آن زمان كه هيتلر به نمايندگي از همه يهودي‌ستيزان اروپا مشغول پاكسازي قاره سبز از اين قوم بود هيچ‌كس تصور نمي‌كرد كه مدعيان افراطي همين دين تنها پس از چند سال از اتمام جنگ جهاني دوم با همان خونسردي نسل‌كشي قوم بيگناه ديگري در كرانه شرقي مديترانه را آغاز كنند. اكنون در غزه جنايت بزرگ‌تري از قتل و حتي نسل‌كشي در حال انجام است. خلبان جنگنده اسراييلي در حال استراحت است كه نوبتش فرا مي‌رسد، ساعت را نگاه مي‌كند، لابد قهوه‌اي مي‌نوشد و صبحانه را مي‌گذارد كه بعد از انجام ماموريت ميل كند، لباس‌هاي خلباني‌اش را مي‌پوشد و سوار هواپيمايي مي‌شود كه چند تن مواد منفجره را حمل مي‌كند. وي راه زيادي درپيش ندارد و ظرف چند دقيقه به آسمان غره مي‌رسد و بدون مواجه شدن با كمترين آتش پدافندي با فشار دادن يك دكمه ساختمان‌هايي را ويران مي‌كند كه مي‌داند زن‌ها و كودكان در آن پناه گرفته‌اند. هر چند وي از كشته شدن تعدادي از هم‌كيشان خود خشمگين است ولي حتي هنگامي كه فكر مي‌كند و تامل به خرج مي‌دهد، با انواع شعارها و حتي باور‌هاي ضدفلسطيني آرام مي‌گيرد و احيانا بمب بعدي را با خيالي آسوده‌تر رها مي‌كند! فلسطيني خوب فلسطيني مرده است! اگر فلسطينيان مجال پيدا كنند يهوديان را مي‌كشند و اگر دكمه‌هاي مرگ را فشار ندهد بازهم به قومي آواره مبدل خواهند شد. اين همان تبليغاتي است كه از فرط تكرار به باور اين خلبان و ديگر سربازان و افسران ارتش اسراييل تبديل شده است.
همين باور با اعتقادات ديني و گذشته غلط‌انداز تاريخي و منافع قدرت‌هاي غربي و قارون‌هاي زمانه عجين شده چون بهمني از عقده‌ها بر سر ملتي مظلوم و بي‌پناه فرو ريخته مي‌شود. بيش از 40 روز است كه اسراييل به‌طور متوسط روزي 500 فلسطيني كه حداقل نيمي از آنها زن و كودك هستند را مي‌كشد و بقيه را در زندان غزه با تشنگي و گرسنگي شكنجه مي‌كند و در عين حال حمايت همه‌جانبه غرب را پشت سر خود دارد! جنايت بزرگي كه از اين نسل‌كشي و شكنجه يك ملت بدتر است و براي بشريت عواقب هولناكي به بار خواهد آورد عادي شدن جنايت كم‌سابقه تاريخي است. مردم آزاده در بسياري از شهرهاي جهان خشمگينانه به خيابان‌ها ريخته‌اند ولي حمايت دولت‌هاي غربي تاكنون قوي‌تر از فشار افكار عمومي بوده است. استمرار اين كشتار، نفس جنايت را رفته‌رفته عادي و معدل اخلاق انساني را دچار نزول بي‌سابقه مي‌كند. داعش هر چه كرد مورد حمايت رسمي هيچ كس نبود و دولت نيم‌بندش در هيچ سازمان بين‌المللي راه نداشت. مصيبت آنجاست كه دولت اسراييل درحالي كه عضوي ازسازمان ملل است و حتي با بعضي كشورهاي عربي و مسلمان رابطه دارد با اين وسعت جنايت جنگي مي‌كند و سرمايه‌داران و كارتل‌هاي بزرگ صهيونيستي با غول‌هاي رسانه‌اي تلاش مي‌كنند تا چهره منفورش را سفيد نشان دهند. با چنين مقدمه‌اي اگر حتي به زودي آتش‌بس اعلام شود و جنايات اسراييل موقتا قطع شود، بسيار بعيد است كه قاتلان 12 هزار فلسطيني در محكمه‌اي مثل دادگاه نورنبرگ مورد محاكمه قرار گيرند. اين نشان مي‌دهد كه با همه ادعاهاي بشري در پيشرفت و مدنيت همچنان زور و قدرت و ثروت حرف اول را مي‌زند و توسعه جهاني در حد حرف باقي مانده و جوامع مدرن فقط براي تسهيل زندگي خود نظم و قانون را ابزاري براي رفاه و كمتر كردن اصطكاك‌هاي روزمره به‌كار مي‌گيرند.
تا اينجاي كار در قضيه فلسطين بشر با يك شكست بزرگ اخلاقي روبه‌رو شده است و اگر از آن عبور كند بايد به تامل عميق فرو رود و از خويش سوال كند كه انسان امروز با انسان صد يا 200 يا حتي 1000 سال پيش چه تفاوتي كرده است؟ اگر در گذشته جنگ‌ها و جنايت‌هاي بزرگ روي مي‌داد بسياري از مردم ديگر از آن اطلاع نمي‌يافتند يا خيلي دير متوجه موضوع مي‌شدند ولي حالا كه خبرها در كسري از دقيقه به سراسر جهان مي‌رسد چگونه است كه دولتي شقاوت و بي‌رحمي آن هم نسبت به زنان و كودكان را تا اين حد شديد و گسترده مي‌كند و هيچ مانعي جلوي خود نمي‌بيند؟! راستي اگر يك‌دهم اين جنايت‌ها در مورد شهروندان اروپايي صورت مي‌گرفت دولت‌هاي غربي با جهان چه مي‌كردند؟ اگر آقاي ترامپ مي‌گويد درقبال يك قطره خون سربازان امريكايي يك گالن خون از مخالفان امريكا خواهد ريخت، دموكراسي امريكا رسما اعلام كند كه در كجاي تاريخ و در كنار كدام چنگيز و قيصر و فرعون و هيتلر و استالين ايستاده است؟ اگر نهادهاي حقوق بشري و مسوولان سازمان ملل كه اكنون فريادشان از جنايت‌هاي اسراييل بلند است نتوانند جلوي ادامه خونريزي يك دولت اشغالگر و نژادپرست را بگيرند جا دارد دست‌جمعي استعفا دهند و طي بيانيه‌اي عاملان ناكارآمدي و بي‌وزني و بي‌اثري مجموعه‌هاي خود را به جهانيان اعلام كنند، شايد ازسوي دانشمندان و عقلا و انسان‌دوستان و مهربانان جهان جهشي و تحركي صورت گيرد و بي‌اعتنايي سياستمداران به اخلاق و له كردن اصول شرافت ازسوي آنان داراي مرزهاي انساني شود.