گفتوگوهاي هستهيي و اتوبوس جهانگردي
ناهيد مولوي / هنوز مدت زيادي از سفر گردشگران خارجي كه با قطار «عقاب طلايي دانوب» وارد ايران شدهاند نگذشته كه تمام بليتهاي شش سفر سال آينده پيش فروش شده. در نخستين سفر اين قطار از 109 مسافر 26 نفر شهروند امريكا بودهاند و 46 درصد بليتهاي سال آينده را هم امريكاييها پيشخريد كردهاند. بسياري از گردشگران بعد از سفر ايران يك جمله مشترك براي توصيف ايران دارند اينكه «ايران آن چيزي نبود كه انتظارش را داشتيم». فراز و نشيبهاي سياسي در ايران طي سالهاي گذشته و تيره شدن روابط خارجي با برخي از قدرتهاي جهاني ظاهرا كار خودش را كرده و سياست ايران هراسي برخي از غربيها موفق بوده كه گردشگران خارجي از ديدن ايران متعجب ميشوند. واقعيت اين است كه ايران بايد پيش از اينها به فكر ميافتاد تا به دنيا نشان دهد متفاوت از آن چيزي است كه برخي ميگويند و ظاهرا حسن روحاني به اين نتيجه رسيده بود كه جذب گردشگر را جزو وعدههاي انتخاباتي خود قرار داد، شايد هم شيخ ديپلمات به دليل آشنايي به فضاي ديپلماسي اين كار را سياستي قرار داده تا با دنيا از در ديگري وارد تعامل شود و ديپلماسي را فقط در ميز مذاكره و ديدارهاي رسمي دنبال نميكند بلكه به دنبال اين است كه پاي گردشگران را به ايران باز كند تا خودشان با چشم خود ببينند در ايران هم ميتوانند خوش بگذرانند و خاطرات شيرينشان را تا مدتها تعريف كنند.
امريكا كشوري است كه كمترين ارتباط ديپلماتيك را بعد از انقلاب با ايران داشته و معمولا گردشگران اندكي از امريكا به ايران سفر كردهاند اما همان انگشتشمار گردشگر امريكايي كه به ايران سفر كردند پس از بازگشت توصيه كردند كه ايران را بايد ديد. يكي از گردشگراني كه مصاحبهاش با سيانان بسيار خبرساز شد «آنتوني بوردين»، سرآشپز معروف امريكايي بود كه براي تهيه برنامه آشپزي به ايران سفر كرد و پس از بازگشت به سيانان گفت «ايران براي من سرزميني متفاوت از چيزي بود كه انتظار داشتم يا ميتوانستم تصور كنم.» و ايران را كشوري فوقالعاده، الهامبخش و گيجكننده توصيف كرد و به همه كساني كه به دنبال سفري هيجانانگيز هستند توصيه كرد حتما به ايران سفر كنند. يكي از مسافران امريكايي قطار دانوب هم گفته بود كه زماني كه دوستانش متوجه شدند به ايران سفر ميكند به او توصيه كردهاند از اين سفر صرف نظر كند و درطول سفر مدام با ايميل جوياي احوالش بودند و او در جواب ايميلها تنها يك پاسخ داده اينكه« ايران امن و زيباست و در عين حال هيجانانگيز.»
از زمان روي كار آمدن دولت روحاني بحث مذاكره و گفتوگو با دولت امريكا يكي ازمهمترين سوژهها و بحثهاي داغ رسانههاي جهان بوده است تا جايي كه صحبت كوتاه تلفني رييسجمهور دو كشور براي ساعاتي تمام فضاي خبري جهان را تحت تاثير خود قرار داد، امروز شاهد اين هستيم كه شهروندان امريكايي ترغيب شدهاند تا به ايران سفر كنند و كشوري را كه طي سه دهه گذشته بيشترين تنش را با كشورشان داشته از نزديك ببينند. كسي چه ميداند شايد گفتوگو، بهترين تبليغ براي ايران است. شايد آن شهروند امريكايي يا شهروند انگليسي و فرانسوي كه در آن سوي دنيا و هزاران كيلومتر دورتر از ايران نشسته و دارد براي تعطيلاتش برنامهريزي ميكند وقتي در خبرها ميخواند كه رييسجمهور ايران و مقامات ايراني خواهان مذاكره مستقيم و گفتوگو با هر دولتي هستند يا زماني كه روي صفحه تلويزيون صحنه دست دادن كري و ظريف را ميبيند، تصميم بگيرد چمدانش را ببندد و بخواهد لذتهاي متفاوتي را در سفر به ايران كشف كند.