• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4068 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۳۰ فروردين

يادي از حسين قندي و خلاقيت در روزنامه‌نگاري در گفت‌وگو با مسعود شهامي‌پور

روزگار سپري شده خبرها و تيترها

زهرا چوپانكاره

 

 

سومين سالگرد درگذشت «حسين قندي» از راه رسيد. روزنامه‌نگار كهنه‌كاري كه بيش از هر چيز با هنرش در تيترنويسي در ياد روزنامه‌نگاران و جامعه مطبوعات مانده است. روزهايي كه خبر قلب تپنده روزنامه‌ها بود، حسين قندي بخشي از هويت تحريريه‌هاي پر جنب‌وجوش به شمار مي‌رفت و حضورش را با تيتر خبرهاي روز ماندگار مي‌كرد. حالا يكي از قديمي‌ترين دوستان و همكاران او در دنياي مطبوعات مي‌گويد روزگار مطبوعات ديگر از شور و هيجان خبرها گذر كرده و تيترها ديگر آن جايگاه سابق را ندارند. خبرها پيش از اينكه به روزنامه‌ها برسند در شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي دست به دست مي‌چرخند و روزنامه‌نگاران اگر مي‌خواهند سرپا بمانند بايد آن خلاقيتي را كه روزي حسين قندي در قالب تيتر به مطبوعات هديه كرد را در جاي ديگري به آزمون بگذارند. «مسعود شهامي‌پور»، روزنامه‌نگار پرسابقه مطبوعات در گفت‌وگويي با «اعتماد» يادي كرده است از حسين قندي، روزگار گذشته مطبوعات و واقعيت‌هايي كه حالا در مقابل روزنامه‌نگاران قرار دارند.

 

شما از جمله كساني هستيد كه از نزديك آشنايي پرسابقه‌اي با حسين قندي داشتيد. اين سابقه آشنايي به كجا و چه زماني برمي‌گردد؟

من از سال 50 تا 54 در دانشكده علوم ارتباطات با حسين قندي هم‌كلاس بودم و بعد دوستي و همكاري‌مان در كيهان ادامه پيدا كرد. آقاي قندي در كيهان هوايي مشغول بود و من در تحريريه روزنامه. آخرين دوره‌اي كه با هم همكاري مستقيم داشتيم دهه هفتاد و در روزنامه جامعه بود.

در طول مدتي كه با ايشان دوست و همكار بوديد فكر مي‌كنيد نمود عملي كارشان در مطبوعات و تاثيري كه در حوزه روزنامه‌نگاري داشتند را بيشتر از همه در كجا مي‌شود ديد؟

آقاي قندي در حوزه تيترنويسي از خودش يادگاري گذاشت. تيترهاي دوتايي در نوع خودش يك كار نو بود كه توسط او ارايه شد. ابداع او براي تيترهاي دوتايي در واقع خلاص كردن روزنامه‌نگاران از اين قيد بود كه تمامي نكات جذاب موجود در خبر را به ناچار در يك تيتر جا دهد. دو تيتر زدن براي يك مطلب مربوط به زماني است كه يك خبر يا گزارش آنقدر اطلاعات يا فكت دارد كه مي‌شود جذابيت‌هاي بيشتري در تيتر منعكس كند. روزنامه‌نگاران دچار اين چالش هستند كه در نهايت ايجاز بتوانند مطالب بيشتري را در قالب تيتر به خواننده انتقال دهند. تعريف كردن دو تيتر براي يك مطلب ابتكاري بود كه آقاي قندي به خرج داد و باعث شد اين كار براي روزنامه‌نگاران ساده‌تر شود.

خاطرتان هست از كدام روزنامه شروع شد؟

فكر مي‌كنم اولين‌بار در روزنامه ابرار پياده شد. حالا يا اواخر دهه 60 بود يا اوايل دهه 70

خلاقيتي كه مي‌گوييد را حالا تا چه اندازه در ميان روزنامه‌ها و كار روزنامه‌نگاران مي‌بينيد؟

الان ديگر خلاقيتي وجود ندارد يا بهتر است بگويم در حداقل ممكن وجود دارد. يك دليلش هم اين است كه شبكه‌هاي اجتماعي خبر را زودتر از ساير رسانه‌ها پخش مي‌كنند. روزنامه سنتي كاغذي در واقع تحليل و تفسير بايد داشته باشد و همين باعث شده كه ديگر عجله‌اي براي جذاب‌تر كردن شكل خبر و جذب مخاطب براي اين خبرهاي دسته اول نداشته باشند، چنين چيزي ديگر معنا و مفهوم خودش را براي روزنامه‌ها از دست داده. نقش عناصر خبر و قالب‌هاي خبري كه قبلا باعث جذابيت كار روزنامه‌هاي كاغذي مي‌شد حالا تغيير زيادي كرده است. حالا خلاقيت بايد خودش را در قالب گزارش‌نويسي و نحوه و ارايه تحليل و تفسير نشان دهد.

به نظرتان مطبوعات اصلا در اين مسيري كه مي‌گوييد حركت نكرده‌اند؟

نه متاسفانه. الان ضعف بزرگ روزنامه‌ها گزارش‌نويسي است (هماني كه بيشتر به آن احتياج دارند) . فكر مي‌كنم شانسي كه روزنامه‌ها در برابر فضاي مجازي دارند همين روي آوردن به گزارش و نشان دادن خلاقيت در اين حوزه است. يك زماني خبر اصل بود و خلاقيت كسي مثل آقاي قندي به سمت تيتر مي‌رفت. حالا بايد روزنامه‌نگاران با توجه به تغييراتي كه در حوزه رسانه رخ داده اين جريان خلاقيت را پيش ببرند و زمينه‌هايش را فراهم كنند. در همين بحث تيتر گفتم كه زماني آقاي قندي با ابتكارش آن را وارد فضاي جديدي كرد. حالا بايد حواس‌مان باشد كه تيتر ديگر آن قدرت سابقش را ندارد. خواننده ديگر چندان به دنبال تيتر نيست چون تيتر بيشتر جذابيتش را زماني دارد كه خبري را اعلام مي‌كند و به دنبال خودش شگفتي بياورد. اما حالا دوره دوره تيتر نيست، همه عناصر شگفتي‌ساز قبل از آنكه روزنامه به دكه برسد در شبكه‌هاي مجازي منتشر شده‌اند، شگفتي تمام شده و رفته و چيز چنداني براي تيتر اخبار روزنامه‌ها نمي‌ماند. البته براي روزنامه و مجله‌اي كه روي دكه مي‌آيد مهم است تيتري داشته باشد كه نظر مخاطب را جلب كند منتها تيتر آن نقش جنجالي كه قبلا داشت را ندارد.

هيچ بختي براي روزنامه‌ها مي‌بينيد كه بتوانند در جايي از اين رقابت رسانه‌اي، از پس فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي برآيند؟

الان مطبوعات بايد به تحليل و تفسير و گزارش بپردازند. روزنامه‌ها ديگر نمي‌توانند در مسير خبر ادامه بدهند. الان يكي از مهم‌ترين عناصري كه روزنامه‌ها مي‌توانند به آن بپردازند برجسته كردن عكس است كه هنوز چندان در روزنامه‌هاي ما معمول نشده در حالي كه وجه تصويري يكي از جاهايي است كه مطبوعات مي‌توانند و بايد روي آن تمركز بيشتري داشته باشند. اينها است كه مي‌تواند مطبوعات را سرپا نگه دارد و به نظرم اگر آن موضوع خلاقيت را روي اين حوزه‌ها متمركز كنيم مطبوعات مي‌توانند پيشرفت بيشتري داشته باشند.

روزنامه‌نگاران قديمي‌تر در مورد تاثير اساتيد روزنامه‌نگاري و شاگردي كردن در كلاس‌هاي كساني مثل حسين قندي صحبت مي‌كنند. حالا فكر مي‌كنيد كه هنوز جريان رسانه از آن الگوي استاد- شاگردي تبعيت مي‌كند يا اينكه دوره‌اش گذشته است؟

نه، اين دوره هيچ‌وقت تمام نمي‌شود. مطبوعات هميشه به چهره‌ها نياز دارند، هميشه به استادان نياز دارند. بحث استاد و شاگردي در همه حرفه‌ها هست و در مطبوعات هم بايد باشد. نمي‌شود سرخود و بر مبناي آزمون و خطا وارد اين حرفه شد، بايد ياد گرفت و شاگردي كرد. اتفاقا الان دوره‌اي است كه كساني كه مي‌توانند بايد دانسته‌هاي‌شان را انتقال دهند و ثابت كنند كه روزنامه‌نگاري يك دانش است و قرار نيست هر كسي كه سواد خواندن و نوشتن يا تحصيلات غيرمرتبط دارد بتواند روزنامه‌نگاري كند. در واقع كساني كه با تحصيلات غيرمرتبط وارد اين حرفه شده و موفق هم بوده باشند بسيار كم هستند و استثنا به حساب مي‌آيند، بايد در حوزه روزنامه‌نگاري دانش مرتبط داشت تا بشود در اين حوزه درخشيد.

 

 

مطبوعات هميشه به چهره‌ها نياز دارند، هميشه به استادان نياز دارند. بحث استاد و شاگردي در همه حرفه‌ها هست و در مطبوعات هم بايد باشد. نمي‌شود سرخود و بر مبناي آزمون و خطا وارد اين حرفه شد، بايد ياد گرفت و شاگردي كرد.

روزنامه سنتي كاغذي در واقع تحليل و تفسير بايد داشته باشد و همين باعث شده كه ديگر عجله‌اي براي جذاب‌تر كردن شكل خبر و جذب مخاطب براي اين خبرهاي دسته اول نداشته باشند، چنين چيزي ديگر معنا و مفهوم خودش را براي روزنامه‌ها از دست داده.

همه عناصر شگفتي‌ساز قبل از آنكه روزنامه به دكه برسد در شبكه‌هاي مجازي منتشر شده‌اند،شگفتي تمام شده و رفته و چيز چنداني براي تيتر اخبار روزنامه‌ها نمي‌ماند. البته براي روزنامه و مجله‌اي كه روي دكه مي‌آيد مهم است تيتري داشته باشد كه نظر مخاطب را جلب كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون