به بهانه نشست رسانهاي سفير ايتاليا
در خانه هنرمندان
كليدِ خانه دست ديگران
بابك احمدي
فقر برنامهريزي در خانه هنرمندان ايران شبيه به فقر غذايي در جامعه ايران است. قريب به اتفاق خانوادههاي ايراني بيآنكه برنامهريزي روشني براي تغذيه سالم فرزندان خود داشته باشند، بيشترين هزينه را صرف خريد هله هوله يا همان خوراكيهايي ميكنند كه در فرهنگ غربي با اصطلاح junk food از آنها ياد ميشود. به اين ترتيب كودك ايراني رفته رفته در زمينه انواع ويتامينها و پروتيينها به فقر و كمبود دچار ميشود و اين نقصان خيلي زود گريبان خانوادهها، اجتماع و مسوولان را ميگيرد. تازه آن زمان است كه پاي اقسام بيمهها، داروها و صرف هزينههاي هنگفت براي درمان به ميان ميآيد و مملكت جاي پيشگيري از آسيب، بيشترين هزينه را در بخش آخر يعني درمان صرف ميكند. وضعيت خانه هنرمندان ايران در دوران مديريت مجيد رجبيمعمار از آنچه در حوزه تغذيه اتفاق ميافتد دست كمي ندارد. چناچه اينجا با محلي روبهرو هستيم كه قرار است نسلهاي جوان را در زمينه فرهنگي و روحي تغذيه كند و كوتاهي در اين بخش نتايجي به مراتب نگرانكنندهتر به دنبال دارد.
خانه هنرمندان ايران در دوره مديريت فعلي بهشدت در موضع ضعف فرهنگي و برنامهريزي قرار گرفته و براي نمونه كمترين توجهي به بحث موسيقي نداشته است. چنانچه در گذشته شاهد راهاندازي و تشكيل «اركستر خانه هنرمندان» به رهبري نادر مشايخي بوديم اما موضوع با آغاز مديريت رجبيمعمار در پستوي خاطرات رها شد. اين وضعيت در زمينه دعوت از چهرههاي فرهنگي - هنري ديگر حوزهها نيز صدق ميكند. براي مثال از كمك به ارتقاي كيفي يا حداقل مدلسازي و پيشنهاد نمايشهاي با كيفيت و آلترناتيو در اين مجموعه خبري نيست. خانه هنرمندان ايران در دو، سه سال اخير كوچكترين برنامهاي براي دعوت از مدرسان صاحب انديشه خارجي تئاتر نداشته و از اين منظر نيز قافيه را به امكان كوچك فاقد بودجههاي مدون سالانه باخته است.
اما چطور به سه سالن تئاتر سمندريان، ناظرزاده و انتظامي اشاره كنيم اما سه گالري فعال در اين مجموعه را ناديده بگيريم؟ خانه هنرمندان ايران در نظر اول با ظرفيتهاي موجود براي فعاليتهاي تجسمي شناخته ميشود اما كنايهآميز نيست كه مهمترين و جديترين رويداد مرتبط با هنرهاي تجسمي يعني «جشن تصوير سال» در خانه بهواسطه تلاشهاي شخصي چهرهاي همچون سيفالله صمديان اتفاق ميافتد؟
محل فرهنگي كه بهواسطه امكانات و زيرساختهاي موجود در آن از جمله (سه سالن تئاتر، سينماتك، محل برگزاري سمينار، گالري، كافه، رستوران و فضاي مناسب براي گردهماييهاي فرهنگي) به راحتي ميتوانست جايگاه ويژهاي در ميان مراكز فرهنگي-هنري پايتخت داشته باشد امروز به محلي براي برگزاري مراسم شبههنري دمدستي، پرداخت حقوق عدهاي مدير و كارمند و محل برگزاري نشست خبري مديرعامل تبديل شده است. رجبيمعمار در يك ماه اخير دو نشست رسانهاي برگزار كرده كه اولي برايش شكست قطعي به همراه داشت و از آن جلسه در نهايت خاطرهاي ناخوشايند از انواع اتهام به خبرنگاران و عدم پذيرش خطاها به جا ماند.
روابط عمومي خانه هنرمندان روز گذشته گزارشي منتشر كرد كه از نشست مشترك مائورو كنچاتوري، سفير ايتاليا در ايران و مجيد رجبيمعمار، مدير مجموعه خبر داد. توجه به يك بخش از اظهارات كنچاتوري درباره دلايل برگزاري «هفته سينماي ايتاليا» در ايران راهگشاي دريافت ميزان اثرگذاري مسوولان خانه هنرمندان در اين رويداد فرهنگي است. سفير ايتاليا در تهران در اين باره ميگويد: «هفته سينماي ايتاليا و دو سميناري كه در طول اين هفته برگزار ميشود در چارچوب يك برنامه فرهنگي كليتر به نام «ايتاليا، فرهنگها، مديترانه ۲۰۱۸» جاي ميگيرد كه وزارت خارجه ايتاليا ترتيب داده و امسال تمامي كشورهاي حوزه مديترانه را درگير خود كرده است. در اين هفته، تقريبا تمامي سفارتهاي ايتاليا در كشورهاي مختلف جهان رويداد «پرداختن به سينما» را برگزار ميكنند و ما نيز خوشحاليم كه امكان برگزاري آن را در ايران و خانه هنرمندان ايران داريم.»
كنچاتوري سپس در پاسخ به پرسشي درباره امكان برگزاري «هفته تئاتر ايتاليا در ايران» چنان از جزييات يك فعاليت مشترك تئاتري توضيح ميدهد كه در مقايسه با پاسخهاي مديرعامل مركز فرهنگي هنري ما در نشست رسانهاي با خبرنگاران تئاتر غبطه برانگيز است: «پروژههاي تئاتري نيازمند تلاش بيشتري هستند تا هنرمندان به تفاهم برسند و در نهايت اثري خلق شود كه از نظر فضا، زبان و مضمون براي مخاطب ايراني مناسب باشد. ما در سفارت ايتاليا آمادگي داريم به انجام چنين پروژههايي كمك كنيم.»
بنابراين با مركز فرهنگي مواجه هستيم كه ظاهرا چشم انتظار برنامهريزي ديگران است و بهواسطه برگزاري نشست رسانهاي با همان ديگران خودي نشان ميدهد. همانطور كه سفير ايتاليا در تهران ميگويد: «خانه هنرمندان ايران فضاي خوب، مناسب و زيبايي براي اينگونه برنامهها دارد» و بسياري از سفارتخانهها و هنرمندان آمادگي حضور در چنين محلي را دارند اما گويي از مديران دلسوز صاحب برنامه خبري نيست. فقر برنامهريزي فرهنگي كه خانه هنرمندان امروز به آن دچار است در آيندهاي نه چندان دورگريبانگير خواهد شد. مثل انواع آسيبهاي اجتماعي كه هنگام قدم زدن در پارك هنرمندان از كنار چشم و زير بينيتان ميگذرد و رو به افزايش است. آن زمان نه تلاش مدير تماشاخانه ايرانشهر براي كارگرداني دومين تجربه موزيكالش با حضور ستارههاي سينما دردي درمان ميكند و نه حضور مديرعامل خانه هنرمندان در مجالس افطار چهرههاي شاخص اصلاحطلب!