• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4139 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۳۰ تير

صنعت «فيك»‌سازي

نيوشا طبيبي

۱- صنعت لقب‌سازي و لقب فروشي در اين ملك سابقه‌اي طولاني دارد. به روزگار گذشته، مردمان عادي كه ثروتي به هم مي‌زدند و مي‌خواستند بين طبقه اشراف براي خود جايي باز كنند، پيشكش گرانبهايي به حضور پادشاه تقديم مي‌كردند تا شاه به آنها لقبي بدهد و آنها براي خود پيشينه‌اي بسازند و فرزندان‌شان به اصل و نسب اشرافي خود مفتخر باشند. امروز كه دوره فلان‌السلطنه‌ها و فلان‌الملك‌ها به سر آمده، لقب دكتري سخت محبوب شده و راه‌هايي براي اخذ بي‌دردسر مدرك و صنعت نوشتن پايان‌نامه و ديگر امور مشابه رواج كامل دارند.

گاه تعداد افراد داراي تيتر دكتري در يك جمعِ نه‌چندان بزرگ حيرت‌انگيز است. از لقب دكتري خود فقط نخوت و غرور را همراه دارند و از فرهيختگي هيچ. اين شرايط سبب شده كه اعتبار اشخاص زحمتكشي كه با هزار سختي و مرارت درس خوانده و مدارج علمي را طي كرده‌اند سخت آسيب ببيند.

۲- كتاب‌سازي هم عالمي دارد! نگاهي به فهرست اين نوع خدمات اگر بيندازيد، ملاحظه مي‌فرماييد كه ناشريني وجود دارند كه براي شما كتاب منتشر مي‌كنند! يعني فردي سفارش و پول مي‌دهد و آنها در كمتر از يك ماه نام او را در زمره شاعران و نويسندگان اين كشور ثبت مي‌كنند! نرخ هم بسته به سطح و شيوه كار البته متفاوت است. اين ابتكار فرهنگي ابتدا توسط چند ناشر ايراني خارج از كشور - البته با شيوه‌اي آبرومندانه‌تر - پايه‌گذاري شد. ناشر خارج نشين براي آنكه چرخ «بيزينس» فرهنگي‌اش بچرخد، چون خواننده به تعداد كافي ندارد، هزينه چاپ كتاب را به اضافه سود خود از نويسنده نقدا دريافت مي‌كند و در قيد و بند محتواي كتاب نيست.

۳- صنعت توليدات غير واقعي و «فِيك» صنعت پر رونقي است. پا گرفتن اين صنعت در عرصه فرهنگ، افق جديدي براي كاسبكاران گشوده. از همين صنعت فيك‌سازي فرهنگي و هنري، اكنون با صدها و هزاران نفر فعال فرهنگي و هنري مواجه هستيم كه سخت تو خالي و بي‌مايه هستند اما اطوار روشنفكري و ژست باسوادي گرفتن و در صفحات مجازي مطالب بي‌سر و ته و عكس‌هاي بي‌معني منتشر كردن را خوب بلد شده‌اند. آنها به مدد بازي‌هاي رسانه‌اي و اينستاگرامي جاي خود را باز كرده، در همه امور خود را صاحب نظر و داراي راي مي‌دانند.

۴- برخي قهرمانان مجازي، تمام همت خود را صرف اين مي‌كنند كه بهانه‌اي به دست دستگاه قضايي و پليس بدهند تا دستگير شوند. مثلا كليپي مي‌سازند كه عده‌اي به آهنگ خواننده‌اي امريكايي در آن مي‌رقصند، پليس آنها را رديابي و مدتي كوتاه بازداشت مي‌كند. براي آنها عالي است سناريوي‌شان كامل شده است، قهرمان مجازي از فرداي آزادي با صفحه اينستاگرامي‌اش كاسبي پررونقي راه مي‌اندازد و در زمره روشنفكران مملكت جاي مي‌گيرد. رسما پول مي‌گيرد و تبليغات مي‌كند و با مناسبت و بي‌مناسبت در هر امري وارد مي‌شود.

۵- صنعت فيك البته در سينما قدمتي طولاني دارد. چه بسيار مردم بي‌هنري كه بر حسب اتفاق گذارشان به جلوي دوربين افتاده و پس از آن خود را هنرمند تلقي كرده‌اند. اينها پر سر و صدا و سخت توخالي هستند. مي‌دانند دوران‌شان گذراست، پس به هر قيمتي مي‌خواهند خود را در لابه لاي خبرها جا بدهند تا كمي بيشتر بمانند. ادمين و متخصص تبليغات استخدام مي‌كنند و گاه به ياوه گويي درباره وطن هم مي‌افتند تا ديده شوند. چنانكه خانم بازيگري كه در كارنامه‌اش فقط فيلم‌هاي كم ارزش ديده مي‌شود، درباره بي‌ارزشي پاسپورت ايراني و الزام «هنرمندان» در به دنيا آوردن فرزندان‌شان در كشوري ديگر براي اخذ پاسپورت بيگانه با گستاخي سخن مي‌گويد و مي‌خواهد با جسارت به ساحت وطن عزيز، توجه ديگران را به خود جلب كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون