عبور امريكا از محمدبن سلمان
احمد دستمالچيان
طي روزهاي اخير با انتشار خبر قتل جمال خاشقجي، انتقادها نسبت به حكومت عربستان به خصوص شخص محمد بن سلمان، وليعهد اين كشور روز به روز افزايش پيدا ميكند. از طرفي ديگر خالد بن سلمان سفير عربستان سعودي در امريكا و برادر محمد بن سلمان به كشور خود بازگشته و خبرها حاكي از آن است كه ديگر به واشنگتن باز نميگردد و در حال حاضر نيز زمزمههايي در خصوص بركناري محمد بن سلمان به گوش ميرسد. آن چيزي كه از همه اين تحولات بر ميآيد اين است كه اكنون عربستان با دو موضوع جدي بعد از مرگ ملك عبدالله مواجه شده كه بيش از هر زمان ديگري نمود پيدا كرده است. يكي از اين موارد بحث جانشيني است و ديگري چالش جدي مدرنيسم و سنتگرايي در عربستان سعودي است كه در لايههاي سياسي- اجتماعي اين كشور در حال نمود است و اكنون فشار زيادي روي جامعه عربستان است. زيرا زماني كه جامعه وارد مرحله گذار شود دچار التهابات و اتفاقات متعدد و حتي پيشبيني نشده خواهد شد. از طرفي ديگر با شيوه غيرمعمولي كه آقاي سلمان به قدرت رسيد، شروع به حذف افراد قدرتمند از عرصه سياسي عربستان كرد. او در اولين گام برادر خود يعني مقرن بن عبدالعزيز را از مقام وليعهدي كنار گذاشت. دليل اصلي اين اقدام هم اختلافات طرفين در خصوص شروع جنگ يمن بود. سپس محمدبن نايف به عنوان وليعهد منصوب شد اما پس از مدتي او نيز از قدرت تسويه شد تا فرزندش محمد جانشين او به عنوان وليعهد منصوب باشد. اما اين پايان كار نبود بلكه اندكي بعد تعدادي زيادي از افراد با نفوذ و قدرتمند عربستان براي مدتي در بازداشت قرار گرفتند. در اين ميان شاهزادههاي سعودي از جمله فرزند ملك عبدالله نيز دستگير شد و تعدادي از آنها از سمتهاي خود كنار گذاشته شدند تا هرچه بيشتر از قدرت و موقعيت آنها در عربستان كاسته شود. اين موضوع نشان ميدهد كه يك تنازع قدرت جدي كه تقريبا پديدهاي غير مالوف در عربستان سعودي است اكنون در داخل خاندان سعوديها نيز حاكم شده است. آمدن محمد بن سلمان جوان ناپخته و متوهم قدرت براي عربستان سعودي هزينههاي اعتباري، حيثيتي و سياسي زيادي را به بار آورده است. زيرا در هر پروندهاي كه ايشان وارد شد آن پرونده با افتضاح تمام شكست خورد و براي عربستان سعودي هزينه به بار آورد. در دخالت نظامي عربستان سعودي در يمن با اميد واهي كه ميتواند طي 2 هفته اين جنگ را به پايان برساند ورود پيدا كرد. اكنون شاهد آن هستيم كه نزديك به 4 سال از اين جنگ ميگذرد و هيچ دستاورد سياسي- نظامي براي عربستان به همراه نداشت و هيچ آينده روشني براي آن نميتوان متصور بود كه اين براي سعوديها يك شكست سنگين بود. گروگانگيري مفتضحانه و بسيار موهن و زشت سعد حريري، نخستوزير لبنان در رياض و برخورد بسيار اهانتآميزي كه با ايشان شد تبديل به يك آبروريزي بينالمللي براي عربستان شد. ساير پروندههايي كه آقاي محمد بن سلمان وارد آن شده همگي شكست خورده و موجب هزينههاي اعتباري براي عربستان سعودي شده است. از همين رو به نظر ميرسد به دليل اينكه محمد بن سلمان هزينههاي سياسياش براي عربستان افزايش پيدا كرده است، هم در داخل خاندان حكومتي عربستان سعودي از اين شرايط ناراضي هستند و هم امريكاييها نيز نگران شدند كه در اين تلاطمهاي سياسي - امنيتي كه عربستان سعودي قرار گرفته اساس سلطنت دستخوش تزلزل و بيثباتي شود و همه آنها نيز برعهده آقاي محمد بن سلمان است. برخي سناريوها حاكي از آن است كه قتل آقاي خاشقجي پوست خربزهاي زير پاي محمد بن سلمان بود كه در موضوع اين روزنامهنگار سعودي بدون اينكه مشكلي پيش بيايد محمد بن سلمان شخصا مسووليت اين كار را برعهده بگيرد و از سمت خود كنارهگيري كند يا اينكه اختيارات او كاهش پيدا كند. اين يكي از سناريوهاي احتمالي است. اكنون از هر سناريويي كه به موضوع نگاه كنيم وجهه عربستان در سطح بينالمللي بهشدت تضعيف شده است و ...
ديگر عربستان سابق نيست. بلكه عربستاني است كه بايد باج دهد و ديگر نميتواند حرف مسلط يا اقدامات مخربي را مانند قبل انجام دهد. از همين اين اتقاق اخير موجب تبعات شديد براي عربستان به خصوص در سطح بينالمللي و افكار عمومي داشت. زيرا بحث قتل خاشقجي مصداق بارز تروريسم دولتي است و تبعات اين موضوع كماكان براي عربستان سعودي ادامه پيدا خواهد كرد.
در حال امريكاييها بهشدت نگران وضعيت ملك سلمان شدهاند. چرا كه اگر اتفاقي براي ملك سلمان رخ دهد و محمدبن سلمان وليعهد باشد و به مقام پادشاهي دست پيدا كند بسيار سختتر از هر زماني امكان بركناري وي وجود دارد. از همين رو برخي اخبارها حاكي از آن است كه محمد بن سلمان ديگر گزينه مطلوب امريكا نيست و بحث بازگشت دوباره بن نايف به سمت وليعهدي مطرح است يا اينكه خالد بن سلمان برادر كوچكتر محمد بن سلمان جانشين وي شود كه اكنون سفير عربستان در ايالات متحده است و ديگر قصد بازگشت به واشنگتن را ندارد. از همين رو به نظر ميرسد كه امريكاييها حمايت خود از محمد بن سلمان برداشتهاند، زيرا براي امريكاييها بيش از فرد، ثبات عربستان سعودي مهم است و اگر بنا باشد بين ثبات و امنيت عربستان و فرد امريكا بخواهد گزينهاي را انتخاب كند حتما ثبات و امنيت عربستان را به شخص ترجيح ميدهد.
در سفر آقاي پمپئو، وزير خارجه امريكا به عربستان نيز ميتوان گفت كه اين سفر بيشتر در راستاي فروكش كردن اين موج ضد عربستاني براي قتل خاشقجي بود و هم از سويي ديگر به مقامات سعودي تذكر داده شود كه اين وضعيت مطلوب نيست و بايد شرايط به سرعت در مسير عادي شدن سوق پيدا كند.