قياس كاپيتولاسيون با كنوانسيون
سرمقاله روزنامه رسالت (متعلق به موتلفه) به ناگهان و (بدون تقارن زماني) به ياد ترور حسنعلي منصور توسط موتلفه افتاده و دست به مقايسه شرايط امروز و آن دوران ميزند؛ قياسي كه يك طرف آن در مورد كنوانسيونهاي fatf مشخص است اما در اين باره كه حسنعلي منصور زمانه كيست ابهام ايجاد ميشود.
حسن كربلايي در سرمقاله اين روزنامه به «تصويب كاپيتولاسيون» اشاره ميكند و آن را با «كنوانسيون» مقابله كرده و از بستن راههاي نفوذ سخن ميگويد: «تجربه كاپيتولاسيون نشان داد ما بايد راههاي نفوذ و سلطه كفار را به بهانه پيوستن به كنوانسيونهاي جهاني ببنديم. ملت ما با افتخار امريكا را از در بيرون كرد، اينك برخي نميتوانند بازگشت آنها را از طريق كنوانسيونهاي جهاني هموار كنند.»
نويسنده تعمدا يادآور ميشود كه «منصور از سوي فرزندان شجاع ملت بزرگ ايران به درك واصل شد.» فرزندان شجاعي كه اتفاقا از موتلفه اسلامي (صاحبان روزنامه) بودند. همچنين اشارهاي دارد به بيان امام راحل در آن زمان كه گفته بود: «ما قانون كاپيتولاسيون را قانون نميدانيم. ما اين مجلس را مجلس و اين دولت را دولت نميدانيم. اينها خائنند. اينها خائن به كشورند.»
اين بخش از مقاله اين شائبه را ايجاد ميكند كه آيا از نگاه آنها مجلس شوراي ملي دوران پهلوي و قوانين درون آن قابل مقايسه و همتراز با كنوانسيوني است كه در جمهوري اسلامي و مجلس زيرنظر ولايت فقيه اداره ميشود؟
سرمقالهنويس رسالت در ادامه شكي باقي نميگذارد كه به دنبال قياس كاپيتولاسيون و كنوانسيون است و در پايان مينويسد: دقتي كه مخالفان «افايتياف» و لوايح چهارگانه دولت نشان دادند اين است كه آنها دغدغه استقلال و عزت ملت را دارند. پذيرش «افايتياف» توسط آقاي طيبنيا بدون تصويب مجلس يك خطاي بزرگ و فاحش بود. پيوستن به كنوانسيونهاي جهاني دقت و مراقبت ميخواهد؛ دقتي كه استقلال كشور به خطر نيفتد و آزادي ملت مخدوش نشود.»
در نهايت نيز بدون مشخص كردن نامي خاص تهديد ميكند: «ملت ايران همواره مظهر فرياد آزاديخواهي در جهان است. ملت ايران اجازه نميدهد سلطه اجانب به ويژه امريكاي جنايتكار از طريق پذيرش كنوانسيونهاي مشكوك دوباره برگردد.»