واكنش اهالي فرهنگ و هنر به نتيجه پاياني مذاكرات لوزان و خطاب به محمد جواد ظريف
چه خوب كه هستي
نازنين متيننيا/ يكنفر نوشته بود: «فارغ از هر نتيجهاي، وقتي ظريف و يارانش برگشتند، بياييد سكوت كنيم و بگذاريم كه سير بخوابند... خستهاند... خيلي» و هشتگ مرتبط با متن زده بوده: خسته. اين نوشته يكي از صدها نوشتهاي بود كه در هفته دوم نوروز 94، در فضاي مجازي منتشر ميشد. كاربران مجازي يك هفته تمام پا به پاي تيم مذاكرهكننده، بيدار ماندند و خبرها را دنبال كردند. همراهي عجيبي كه تا زمان ورود هواپيماي حامل مسافران سوييس در فرودگاه مهرآباد ادامه داشت و تمام نشد. اما در ميان اين كاربران، چهرههاي مختلف سياسي و فرهنگي هم نقشي در همراهي با تيم مذاكرهكننده پيدا كردند. چهرههاي سياسي، به رسم شغل و نسبتشان با سوژه كمي زودتر از اهالي فرهنگ، با نوشتههاي تحليلي و خبري به جمع كاربران پيوستند و فرهنگيها تا شب آخر ساكت ماندند و بعد از رسيدن خبرهاي خوش، در فيسبوك، اينستاگرام، وايبر، توييتر و سايتهاي ديگر، همراه با مردم به جشن مجازي پيوستند.
واكنش اول؛ از خوشحاليها ،و تبريكها و تشكرها
نوشتههايي پر از شادي، تبريك و تشكر از محمدجواد ظريف و تيم مذاكرهكننده ايراني، نوشتههاي اهالي فرهنگ و هنر بعد از كنفرانس مهم خبري پنجشنبه شب بود. اهالي فرهنگ و هنر ناگهان به فضاي مجازي آمدند و جاي خالي سكوت چند روزه خود را در جريان اخبار مذاكرات پر كردند. كمي قبل از كنفرانس خبري نيكي كريمي آرزو كرد: «به اميد اينكه امروز روز خوبي براي همه ايرانيها باشه و خبرهاي خوبي بشنويم». باران كوثري يكي از نخستينها بود كه در صفحه اينستاگرامش نوشت: «سالي كه نكوست از بهارش پيداست... تبريك». مازيار ميري نفر بعدي بود. اين كارگردان كه در روزهاي قبل از رسيدن به نتيجه، عكسي از محمدجواد ظريف منتشر كرده و خطاب به وزير امور خارجه نوشته بود؛ ملتي قدردان تو خواهند بود، بلافاصله بعد از اتمام كنفرانس، عكسي ديگر از ظريف را منتشر كرد و نوشت: «صداي گرفته شما امشب بوي شرافت و ميهنپرستي ميداد... متشكريم». مهراب قاسمخاني كه يكي از فعالترين هنرمندان اينستاگرام است، بعد از مازيار ميري، نفر سوم بود و نوشت: «تشكر ميكنم از آقاي ظريف و روحاني». حبيب رضايي عكسي با نوشته: «ظريف متشكريم... تاريخ ايران به احترام تو خواهد ايستاد» منتشر كرد و نوشت: «خدا حفظت كند». پيمان معادي هم با لحني خودماني و بازهم زير عكسي از وزير امور خارجه، نوشت: «آقا دم شما گرم. خسته نباشيد. تبريك فراوان به مردم نازنين». رسول صدرعاملي اما حرفي نزد، فقط يك عكس از ظريف منتشر كرد كه روي آن با فونتي نوشته شده بود: «سلام بر گفتوگو». اما مهناز افشار يكي از طولانيترين متنها را براي تيم مذاكرهكننده نوشت. افشار كه اين روزها در خارج از ايران به سر ميبرد در متني بلند و بالا نوشت: «حتي براي آنان كه نميخواهند زحمات شما را ببينند و خوشحالي ماهارا تعبير دلخواه خودشان ميكنند، با احترام به آنها، آقاي ظريف شما بار دگر نام ايران را سربلند كرديد و دست مريزاد خسته نباشيد. پي نوشت: لطفا اختلاف سليقه، باور، نگاه و هر تفاوتي كه داريم را لحظهاي گوشه ذهنمان نگه داريم و اميدوار باشيم كه ذرهاي خوشي و اميد برگرده و نام كشورمان دوباره سربلند باشه... اين نه سياست است نه چپ نه راست. اين وطندوستي است. ممنون». صابر ابر هم ظريف را مخاطب قرار داد و نوشت: «مرد جان چه خوب كه هستي. جاي تو در جان ما خالي بود. خدا رو شكر». احمد مهرانفر، محمد جواد ظريف را بهترين وزير امور خارجه جهان ناميد و مهدي پاكدل هم با اشاره به سيزدهبدري كه ديگر نحس نيست، از ظريف تشكر كرد. در يكي از آخرين پيامها، ريما رامينفر و امير جعفري، در پيامي مشترك به ظريف نوشتند: «جناب آقاي دكتر ظريف به اندازه هشت سال ازت متشكريم. خدا قوت و خسته نباشيد. آقاي دكتر ظريف و تيم مذاكرهكننده هستهاي ممنون كه به جاي مديريت جهان و دلواپسي! نشان داديد كه دل داده اين كشوريد ودر حوزه مسووليت خودتون با مسووليت پذيري قدمهاي عملي و بزرگي براي حل مشكلات مردم و كشور برميداريد. گرچه اول راه هستيم ولي با اولين قدمي كه برداشتيد اميد را به زندگي مردم برگردونديد. خداوند حافظ و ياريگرتون باشه. شما را بايد ميراثدار بحق مردان بزرگ تاريخ معاصر ايران دانست و به احترامتان ايستاد». در ميان اين چهرهها، سهم مديران فرهنگي از اين نوشتهها ناچيز و كم بود. وزيرارشاد كه به تازگي داغدار مرگ مادر شده، كمي قبل از كنفرانس در صفحه فيسبوكش از كساني كه در روزهاي سخت مرگ مادرش با پيام تسليت همراه او بودند، تشكر كرد. اما كمي بعد و يك ساعت قبل از برنامه خبري رييسجمهور، در پستي نوشت:«تفاهم عزتمندانه بين ايران و شش قدرت جهاني كه به رفع تحريمهاي ظالمانه عليه ملت ايران خواهد انجاميد را بر ملت بزرگ و سرافراز ايران مبارك باد» و محمدعلي زم، به عنوان يكي از مديران قديمي حوزه فرهنگ و هنر در پيامي كوتاه نوشت: «زندهباد گفتوگو از هستهاي، تا هروقت كه هستي و در هرچه كه خواستهاي».
واكنش دوم؛ انتقاد به اطلاعرساني
نحوه ارسال و انتشار اخبار مذاكرات در شبكه خبر رسانه ملي، يكي از مهمترين موضوعاتي بود كه اهالي دنياي مجازي، در روزهاي مذاكرات به آن انتقاد ميكردند. اما همزمان با اين انتقادها، انتقادهاي زيادي هم به انتشار اخبار توسط رسانههاي بيگانه بود. با اين نحوه اطلاعرساني، كاربران همزمان با پيدا كردن خبرهاي درست و تاييد شده در خبرگزاريهاي جهاني، نوشتههاي انتقادي خود را هم به اين شبكهها منتشر ميكردند. سعيد شريعتي، چند ساعتي قبل از حضور ظريف در يك نوشته طنز پيشبيني كرد كه تفاهم و توافق انجام ميشود، اما 20 روز بعد يكي از مجريان در حالي كه مقابل هتل بوريواژ ايستاده اصرار ميكند كه مذاكرات نتيجه نگرفته و براي آن هم دليل ميآورد كه چون نديدم هيات ايراني يا اروپايي وارد هتل شود، يعني مذاكرات به بنبست رسيده. استوس شريعتي، يكي از پربازديدترين نوشتههاي قبل از پايان مذاكرات بود. فرشته طايرپور هم در استوسي به رسانه ملي انتقاد كرد و كمي قبل از شروع برنامه خبر رييسجمهور در عصر جمعه، نوشت: «در سال نامگذاري شده به نام «همدلي دولت و ملت»، سرد و بيات بودن اخبار رسانه ملي، در مورد نتايج مذاكرات لوزان را بايد به حساب چه گذاشت؟ كاش رسانه ملي كه در سالهاي اخير تنها برنامههاي مناظرهاش ديدني بودند يك مناظره بين مخالفان و موافقان، ظريف و دستاوردهايش در حوزه رسانه بگذارد. اصلا كاش يك مناظره بين نمايندگان كنگره و برخي نمايندگان مجلس ما بگذارد». مسعود پيوسته، يكي از روزنامهنگاران قديمي هم وقتي كه همه خبرها و اطلاعرسانيها تمام شد، درباره نحوه اطلاعرساني رسانه ملي و با اشاره به توجه تمام خبرگزاريها و شبكههاي خبري مهم دنيا به مذاكرات نوشت: «اما رسانه ملي، خودش را وقف سريال «فوقسري» فخيمزاده و «در حاشيه» مهران مديري كرده بود و بهشدت از امر حاشيهاي دانستن بيانيه ديشب (پنجشنبهشب)، حتي حاضر نشد يك زيرنويس خنثي در شبكههاي مختلف پخش كند. ديشب (پنجشنبهشب) رسانه ملي اصرار داشت بگويد كه همچنان مقاوم و نستوه و مدار بسته باقي خواهد ماند و كاري با هيچ رسانه ديگر نخواهد داشت». اشاره اين روزنامهنگار به زماني است كه بيانيه مذاكرات لوزان در دانشگاه پليتكينك در سوييس خوانده ميشد و اگر شبكههاي ديگر صدا و سيما را بالا و پايين ميكرديد، متوجه ميشديد كه به جز شبكه خبر، در هيچكدام از شبكههاي رسمي، خبري از اتفاق نيست و برنامههايي مثل سريال، آوازخواني يك خواننده، مستند و... از شبكههاي ديگر پخش ميشود.