• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۹ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4315 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۶ اسفند

شيرخدا و رستم دستان

محمدجواد حق‌شناس

بسم‌الله الرحمن الرحيم. رب اشرح لي صدري و
يسر لي امري و احلل عقده من لساني يفقهوا قولي/ قرآن كريم

سخن اول؛ همكاران گرامي، ١٨ ماه از آغاز به كار شوراي پنجم مي‌گذرد و ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم.

نيك مي‌دانم كه همكارانم چگونه و با چه قيمت تلاش كرده‌اند تا در ميان انبوه مشكلات و نابساماني‌ها از منافع شهر دفاع كنند. اما دو گروه مانع از آنند كه اين شورا آرامش و تمركز لازم براي مديريت مشكلات و ناكارآمدي‌ها داشته باشد. اول، كساني كه به هر قيمت و براي منافع سياسي و اقتصادي خود شوراي پنجم را بي‌خاصيت جلوه مي‌دهند، دوم دوستاني كه آگاهانه و ناآگاهانه با كم‌لطفي و بدعهدي حاضرند، شوراي شهر و آرزوهاي مردم را فداي برخي خودخواهي و منافع زودگذر خود كنند. گرچه اميد چنداني به خردورزي و تغيير روش كساني كه با اصالت و حاكميت راي مردم مخالفند يا آن را بي‌خاصيت و در درجه دوم اهميت مي‌خواهند تا منافع‌شان تامين شود و هر روز و هر لحظه براي تخريب شوراي اصلاح‌طلب تلاش مي‌كنند، ندارم. اما گروه دوم همراهان سست عنصري هستند كه راي مردم و نمايندگان منتخب را در شوراي شهر، چون پله و پلي براي رسيدن به عرصه قدرت مي‌بينند.

پا بر سكوي راي مردم و اعتماد منتخبان‌شان مي‌گذارند تا بر اريكه قدرت تكيه زنند، هرچند متزلزل، آنگاه خاستگاه خود را انكار و حقيقت را تخطئه مي‌كنند و نگاه شورايي و انتخاباتي را براي مديريت شهري خطرناك و غيرمفيد برمي‌شمارند. گويا فراموش مي‌كنند كه بدون راي مردم و اعتماد آنها محلي از اعراب ندارند. اينجاست كه با خود و به نمايندگي از طرف آن بخش از اعضاي شوراي شهر كه با اين نگاه همراهند، اين بيت حضرت مولانا را زمزمه مي‌كنم كه فرمود: زين همرهان سست عناصر دلم گرفت، شير خدا و رستم دستانم آرزوست. من گله‌مندم كه در اين برهه حساس به جاي وفاي به عهد و پايمردي در اصول اصلاح‌طلبي و به جاي قدرشناسي از اعتماد شوراي شهر و همت براي تقويت انسجام و تعامل با آنان چون راه گم كرده‌اي عهد خود را به فراموشي مي‌سپارد و نياز به مشورت را برنمي‌تابد و امرهم شورا بينهم را به طاق نسيان مي‌سپارد.

من مشفقانه و برادرانه مي‌گويم پيش از آنكه بيش از اين دير شود، تعامل با شوراييان و احترام به جايگاه قانوني شورا را در دستور كار خود قرار دهد، فراموش نكند كه تنها پشتيبانش به پشتوانه راي مردم همين شوراي شهر است.

سخن دوم؛ «شير خدا و رستم دستانم آرزوست» من را به ياد دو بال سترگ فرهنگ و تاريخ اين ملت مي‌اندازد. در تاريخ اين ملت نيز رستم دستان و هم شير خدا يك آرزوست. نوروزگاه زيباي ملت ما جايي است كه ارزش‌هاي ديني و ملي ما به هم مي‌پيوندد. نوروز همراه با تقارني كم نظير در راه است. همزماني ميلاد شيرخدا، امير جوانمردان علي(ع) و نوروز ايرانيان فرصتي زيبا و بي‌نظير را آفريده است. مردم ما امروز بيش از هر چيز نياز به همدلي، اميد، شادي و نشاط دارند و اگر شما همت كنيد شهرمان تهران را نوروزگاهي زيبا خواهيم كرد و به عنوان پايتخت نوروز در خاطرات ايران تمدني و فرهنگي ماندگار كنيم. تقاضا دارم يكايك شما همراهان و همدلان در شوراي پنجم و همه همكاران و مديران پرتلاش و پرتوان در سازمان بزرگ شهرداري تهران برگزاري هر چه باشكوه‌تر جشن نوروز و ميلاد امير جوانمردان را در دستور كار خود قرار دهند تا دست در دست هم روحي تازه در كالبد اين شهر زيبا و دوست‌داشتني بر دميم.

سخن سوم؛ من از همراهان ارزشمند و همكاران عزيزم در شهرداري تهران هم گله دارم چرا كه در بودجه سال گذشته و مجددا در بودجه سال 98 حق مطلب را در حوزه فرهنگي و اجتماعي ادا نكرده و اين حوزه به هيچ‌وجه متناسب با آنچه بايد جدي گرفته نشده است. آيا جز اين است كه اساس تفكر اصلاح‌طلبي بر پايه فرهنگ و ارزش‌هاي اجتماعي قرار دارد؟ عزيزان من: شايد در حوزه شهر‌سازي و خدمات شهري و حمل و نقل و عمران تفاوت زيادي بين شوراي اصولگرا و اصلاح‌طلب نباشد و اگر هم باشد دقيقا در مبناي فرهنگي اين حوزه‌هاست، اما در حوزه فرهنگي و اجتماعي است كه عيار اصلاح‌طلبي و اصولگرايي خود را نشان مي‌دهد. برخي همكاران بزرگوارم توسعه شهري را فقط در روي هم گذاشتن آجر و سيمان و گسترش معابر و افزايش ايستگاه‌هاي حمل و نقل مي‌بينند اما گويا توجه نمي‌كنند كه همان خشتي را كه روي هم مي‌گذاريم، مبنايش بايد فرهنگ باشد كه به خاطر حفظ اين ميراث است كه خشت و آجري را كه روي هم مي‌چينيم، معنا پيدا مي‌كند. به ما مربوط نيست كه پيش از ما همه ظرفيت‌ها و ارزش‌هاي فرهنگي و اجتماعي را براي تبليغات و انتخابات هزينه كردند. اين اشتباه يا سوءاستفاده باعث نمي‌شود، بخواهيم از اساس صورت مساله را پاك كنيم. ما وظيفه داريم همپاي پيشرفته‌ترين كشورهاي دنيا برنامه‌ريزي فرهنگي براي شهر را در سرلوحه كار خود قرار دهيم و براي حوزه فرهنگي و اجتماعي نيز برنامه‌هايي پيشرو و روزآمد و متناسب با نيازهاي جامعه خود داشته باشيم و به اجرا بگذاريم. امروز هر عضو اصلاح‌طلب شوراي شهر در هر كميسيوني كه باشد در قبال حوزه فرهنگي و اجتماعي شهر مسووليت ويژه و تعهدي انكارناپذير دارد، چرا كه پايه و اساس توسعه شهر و اساس اصلاح‌طلبي را فرهنگ و كار فرهنگي مي‌سازد. من خاضعانه از همكاران عزيزم در شوراي شهر تقاضا دارم نه فقط برنامه و بودجه حوزه تخصصي خود را از منظر ارزش‌هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ببينند، بلكه هر يك در اداي دين خود به اين حوزه مهم شهر غافل نشوند كه بدون فرهنگ، در پيشرفت خود، به جايي نخواهيم رسيد.

سخن پاياني؛ شهر ما شهر عجيبي است كه در آن عده‌اي ده‌ها هزار ميليارد بدهي بر دوش شهرداري و مردم شهر مي‌گذارند و در روز روشن و پيش چشم ميليون‌ها شهروند همه را حاشا مي‌كنند، اما امثال سيد محمود ميرلوحي و ديگر همكاران من به جرم اظهاربخشي كوچك از واقعيت مورد شكايت قرار مي‌گيرند و محاكمه مي‌شوند، همان‌گونه كه آن خبرنگار جوان به جرم افشاي املاك نجومي و علني كردن برخي ناديدني‌ها محاكمه و بازداشت و زنداني شد. شهر من شهر عجيبي است كه در آن خيابان بزرگي به نام دكتر علي شريعتي ناميده مي‌شود، اما برگزاري مراسم تشييع و خواندن نماز بر پيكر پوران شريعت‌رضوي خواهر دو شهيد و همسر دكتر علي شريعتي در حسينيه ارشاد كه با نام شريعتي شناخته مي‌شود، با مشكل روبه‌رو مي‌شود و در حسينيه روي نمازگزاران بسته مي‌ماند.

گيسوي چنگ ببريد به مرگ مي ناب/ تا حريفان همه خون از مژه‌ها بگشايند

در ميخانه ببستند خدايا مپسند/ كه در خانه تزوير و ريا بگشايند

همكاران عزيزم باور كنيد، چاره كار ما فرهنگ و نهادهايي است كه از ارزش‌هاي فرهنگي و اجتماعي برمي‌خيزد تا دير نشده است، همت كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون