مذاكره يا مواجهه ؟
عليرضا رحيمي
با توجه به دستاوردي كه برجام براي ايران و 1+5 داشت در كنار مباحث محتوايي برجام و فراز و فرودهايي كه در جريان مذاكرات وجود داشت، نفس حضور ايران در اين مذاكرات و موفقيت عظيمي كه تيم مذاكرهكنندگان هستهاي ايراني به دست آوردند، مدلي موفق از حضور و نقشآفريني مثبت در مسير حل چالشهاي سنگين بينالمللي و مديريت امور بود. موفقيت ايران در مذاكرات برجام نشان داد كه با توجه به توانمندي ديپلماسي قابل توجه ايران در صورتي كه تصميم بگيريم، موضوعي را از مسيرهاي بينالمللي حل كنيم، اين مذاكرات حتي در سطح بينالمللي نيز ميتواند الگويي براي حل مسائل بينالمللي و بهبود مناسبات و روابط دو و چندجانبه كشورهاي مختلف باشد. رويكرد امريكا پس از خروج از برجام، رويكردي بود كه عملا فضاي سياسي ميان ايران و امريكا را به سمت تشديد تنشها پيش برد و با كامل شدن روند خروج نيز شاهد تغيير فاز روابط دو كشور از فاز سياسي به فاز نظامي و امنيتي بوديم و اين درحالي است كه با به قدرت رسيدن افراطيون در امريكا، اين سناريو با جديت بيشتري دنبال ميشود. قاعدتا در شرايطي كه جهانيان نسبت به افراطيگري و حاكميت افراطيون واكنش منفي نشان دادهاند و نمونههاي متعددي را هم در منطقه و هم در جريان سركوب تروريسم در سوريه، عراق و افغانستان سراغ داريم...
ميتوان نتيجهگيري كرد كه جهان به سمت پرهيز از افراطيگري حركت ميكند و رويكردهاي افراطي جايي در مناسبات بينالمللي و ديپلمايك كشورها ندارد. آن هم در شرايطي كه سازمان ملل متحد نيز شعار سالانه خود را «جهان عاري از خشونت» انتخاب كرده، ميبينيم كه رويكردهاي امريكا عملا برخلاف اين شعار و اصول و مناسبات حاكم بر روابط بينالملل، رويكرد خود نسبت به ايران را تشديد تنش و حركت به سمت افراطيگري و انتقال اين تنش از فاز سياسي به فاز نظامي قرار داد. جمهوري اسلامي ايران اما به هر حال داراي ظرفيت اقتصادي بالايي است كه اگر شكوفا شود نه تنها ايران بلكه كل منطقه را متاثر خواهد كرد اما ايران در عين حال نشان داده در عرصه ديپلماسي رويكردي منعطف دارد و آنچه از سوي رهبر انقلاب نيز با عنوان «چرخش قهرمانانه» مطرح شد به نوعي نمايانگر رويكرد منعطف ايران در راستاي حل مشكلات بينالمللي و تامين منافع ملي بود. چنانچه ديديم اين رويكرد در جريان مذاكرات برجام خود را در حد اعلا نشان داد؛ و تيم ديپلماسي عملكرد خوبي داشت و راهبرد رهبري نيز راهبردي مدبرانه و نتيجهگرا بود. بنابراين اگر امريكاييها گمان كنند كه ميتوانند با تشديد فشارها، ايران را ناچار به ورود به فاز نظامي كنند اشتباه ميكنند. اين سناريويي طراحي شده توسط امريكاييهاست كه در گام نخست تضعيف وضعيت اقتصادي ايران و در گام دوم ورود به فاز نظامي است. اگرچه مقام معظم رهبري استفاده از تسليحات شيميايي و اتمي را در فتوايي تاريخي منع كردند اما قدرت دفاعي ايران نيز بر كسي پوشيده نيست و جمهوري اسلامي ايران در فضايي كه امريكاييها ايجاد كردند نه نتها وارد مذاكره نخواهد شد بلكه مذاكره را به ضرر منافع ملي كشور همچنين مسائل منطقه ميداند. با اين حساب، ايران بدون آنكه اشتياقي براي مذاكره نشان دهد، فضاي حاكم بر مذاكرات هستهاي نشان داده كه اگر فضاي مذاكرات، فضايي مناسب باشد، ايران نيز آمادگي مديريت فضا، ورود به مذاكرات و دستيابي به بهترين نتايج در راستاي منافع ملت را دارد و از اين مسير كوتاه نخواهد آمد.