ظرفيتهاي محدود تركيه
ولي گلمحمدي
كليديترين دغدغه ذهني رهبران تركيه در شرايط جاري اين است كه ايران تا كجا ميتواند در برابر فشارهاي امريكا مقاومت كند. پاسخهاي احتمالي به اين معما به برآورد استراتژيك تركيه نسبت به سناريوهاي احتمالي در روابط ايران و امريكا شكل ميدهد. اساسا با وجود اظهارات تند مقامات تركيه نسبت به فشارهاي تحريمي امريكا عليه ايران، رفتارهاي اين كشور در همراهي با ايران به موازات اقدامات مرحلهاي ترامپ عليه كشورمان- به ويژه بعد از...
اعلام سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروريستي خارجي- به تدريج محافظهكارانهتر شده است. وضعيتي كه تحت تأثير نگراني آنكارا از افزايش فشارها عليه تركيه در سايه تنشهاي اخير آن با واشنگتن است. دو برآورد غالب در دستگاه تصميمگيري و اتاق فكر سياست خارجي تركيه نسبت به وضعيت جاري وجود دارد: برآورد نخست كه اجماع قابل توجهي حول محور آن شكل نگرفته است مبتني بر يك سناريوي بدبينانه است كه در آن تشديد فشارهاي تحريمي از سوي امريكا اثربخش باشد. ايران بر اين اساس، اين جريان خواستار برداشتن گامهاي محتاطانه از سوي اردوغان در پرونده ايران هستند تا از گزند اقدامات تنبيهي ترامپ در امان بمانند. به عبارتي ديگر، از نگاه اين گروه جنگ بين امريكا و ايران به صورت محدود و در جغرافياي خاصي نامحتمل نيست؛ و توصيه راهبردي آنها اتخاذ بيطرفي پيشدستانه از سوي آنكارا است. گروه دوم كه طرفداران زيادي دارند و از سهم قابل توجهي در ترسيم راهبردهاي سياست خارجي تركيه برخوردارند، برآورد متفاوتي دارند. از نقطهنظر اين جريان كه اتاق فكر رييسجمهور اردوغان را تشكيل ميدهند، اقدامات تحريمي واشنگتن در راستاي دستوركارهاي تلآويو و رياض قابل فهم است. اين بدين معناست كه تركيه نيز هدف فشارهاي محور امريكا و متحدان منطقهاي آن به منظور تضعيف موقعيت منطقهاي آن است. برآورد اين گروه اين است كه عصر يكجانبهگرايي امريكايي به پايان رسيده است و متن منطقهاي تشابهاتي با زمينههاي پسا يازده سپتامبر ندارد. ازاينرو، قائل به تابآوري ايران در برابر فشارهاي امريكا هستند و در اين راستا چندجانبهگرايي راهبردي با روسيه، چين و ايران را آلترناتيوي در برابر سياستهاي خصمانه واشنگتن در دستور كار خود قرار دادهاند. ويژن اين جريان بر نامحتمل بودن وقوع هر گونه جنگي ميان نيروهاي امريكايي و ايران مبتني است، هرچند ناممكن نميدانند. بر اين اساس، توصيه آنها بر تداوم همراهي با ايران به منظور تقويت مقاومت حداكثري تهران در برابر فشارهاي واشنگتن است. اتاق فكر اردوغان بر اين باور است كه ايران به بخشي از پروژه طراحي ائتلاف امريكايي- عربي- عبري براي سيادت بر امور منطقهاي تبديل شده است. باوجوداين، با توجه با ديناميزمهاي داخلي و منطقهاي كنشگري تركيه، ظرفيتهاي خود براي همراهي با ايران را محدود ميبيند كه مانع از اتخاذ گامهاي جسورانه از سوي رهبران اين كشور ميشود. در اين ميان، در سطح ساختاري شايد مهمترين متغير در آينده جهتگيريهاي آنكارا، ابهام استراتژيك در آينده روابط تركيه و امريكاست. متوليان دستگاه ديپلماسي دولت ترامپ بر اين باور هستند كه اتخاذ رويكرد جديدي در روابط با تركيه و بازتعريف نقش و جايگاه اين كشور در سياستهاي خاورميانهاي امريكا ضروري است. در اين راستا، توصيه مشاوران روابط خارجي كاخ سفيد به دولت ترامپ اين است كه دست از تلاشهاي ديپلماتيك و تدابير ترغيبي به منظور متقاعد كردن رهبران تركيه براي حمايت و همراهي ايالات متحده بر دارند و در مقابل اقدامات تنبيهي به منظور تغيير رفتار تركيه را در دستوركار قرار دهند. هرچند تركها همواره در راستاي بازيابي نقش سنتي خود در سياستهاي خاورميانهاي امريكا تلاش كرده است، اما تقريبا به اين باور رسيدهاند كه واشنگتن در صورت خروج از خاورميانه، نقشي راهبردي به تركيه در معادلات منطقهاي واگذار نخواهد كرد. محور اسراييل -عربستان سعودي- امارات در رأس انتخاب راهبردي امريكا براي احاله مسووليت و كنشگري نيابتي از سوي امريكا در خاورميانه است و اين چالشي بزرگ براي تركيه در آينده برخوردهاي ژئوپليتيكي و ايدئولوژيكي با اين محور در تحولات خاورميانه و شمال آفريقا و به ويژه رقابتهاي ژئوپليتيكي درون بلوك سني است. در حال حاضر سياست دولت ترامپ در قبال تركيه مبتني بر عدم واگذاري نقش راهبردي و احاله مسووليت به آنكارا در معادلات خاورميانه و مديريت روابط با اين كشور به منظور حفظ موقعيت سنتي آن در چارچوب امنيتي غرب و جلوگيري از گرايش راهبردي آن به سمت محور روسيه و ايران است. بر اين اساس آنكارا به منظور خروج از انزواي راهبردي، تثبيت موقعيت منطقهاي خود بهويژه در كانونهاي بحران منطقه و همچنين مقابله با تهديدات امنيت ملي خود به دنبال يافتن آلترناتيوهاي راهبردي در ائتلافسازيهاي منطقهاي براي تداوم كنشگري راهبردي است. محور روسيه و ايران به لحاظ ژئوپليتيكي و رهبري شبكه اخوانالمسلمين به لحاظ ايدئولوژيكي در اولويت چنين آلترناتيوي است. اما سوال اساسي اينجاست كه آنكارا تا كجا و بر اساس چه مكانيزمهايي ميتواند با ايران در برابر فشارهاي واشنگتن همراهي كند؟ موضع تركيه در تداوم همراهي با ايران كاملاً مشخص است، اما ظرفيتهاي آن بسيار محدود است. بدين معنا كه نميتوان انتظار معجزه از كنشگري تركيه در چنين وضعيتي كه خود با مجموعهاي از چالشهاي داخلي و خارجي بهويژه روابط با امريكا مواجه است، داشت. هر چند دو كشور به دنبال تعبيه سازوكارهاي دوجانبه شبيه اينستكس در تسهيل مراودات مالي، تجاري و انرژي هستند، اما طبق برآورد نهادهاي متولي تركيه اين اقدام به هيچوجه كار سادهاي نيست. بهطوركلي، شركتها و نهادهاي اقتصادي متولي در تركيه در مورد آينده روابط اقتصادي با ايران به خاطر فشارهاي تحريمي امريكا خوشبين نيستند. ازاينرو، با رصد تحولات و ارزيابي ظرفيتهاي خود براساس تحليل هزينه - فايده، در راستاي اتخاذ گامهاي محتاطانه حركت ميكنند. با پايان معافيتهاي نفتي، هرچند مقامات تركيه واكنشهاي تندي عليه تصميم ترامپ نشان دادهاند، اما بهنظر ميرسد كه شركتهاي خريدار نفتي تركيه (توپراش) بهشدت تحت تأثير پيامدهاي اين اقدام قرار گرفتهاند و ازاينرو، با كاهش قابل توجه خريد نفت از ايران و يافتن آلترناتيوهاي در دسترس، رويكرد بسيار محتاطانهاي در پيش گرفتهاند. از نگاه تركها، گزينههاي ايران در حوزه مقاومت اقتصادي در برابر فشارهاي امريكا بسيار محدود است و اين موجب عدم كارايي مكانيزمهايي از جنس اينستكس در حوزه مراودات انرژي ميشود. در اين راستا، تركيه از ماه گذشته در قالب سياست تنوعسازي مبادي ورودي انرژي خود بهويژه جايگزين كردن نفت ايران بعد از اتمام معافيتها، دور جديدي از گفتوگوها با كردستان عراق را شروع كرده است و در آخرين سفر چاووشاوغلو به اربيل، قرار شد كه شركت توپراش به زودي قراردادهاي خريد نفت از كردستان عراق را منعقد نمايد. در شش ماهه گذشته ميانگين خريد نفت تركيه از ايران از 220 هزار بشكه در روز به كمتر از 50 هزار بشكه رسيده است و پيش بيني ميشود با پايان معافيتها، همچنان روند نزولي طي كند. از سوي ديگر، واكنش چين و هند به پايان معافيتهاي امريكا و تداوم خريدهاي نفتي از ايران تاثير مهمي در آينده تصميمات جسورانه تركيه نسبت به همراهي با ايران دارد. به هر روي، يك چشم تركيه به اينستكس اروپاست و يك چشم ديگر به آستانه مقاومت چين و هند در برابر معافيتها تا براساس آن گامهاي بعدي خود را بردارند. مجموعهاي از چالشهاي سياسي و اقتصادي در داخل تركيه نيز عاملي ديگر در محدوديت كنشگري آنكارا در همراهي با ايران است. نتايج انتخابات محلي فروردين 98 تركيه زنگ خطري براي آينده اقتدار حزب حاكم به رهبري رييسجمهور اردوغان در اين كشور بود. ائتلاف حزب حاكم هرچند پيروز انتخابات در سراسر تركيه بود، اما واگذار كردن شهرهاي بزرگ به احزاب رقيب از اعتمادبهنفس حزب حاكم در سياست خارجي كاسته است. در حوزه ديگر، شاخصهاي اقتصادي اين كشور تحت تاثير ديناميزمهاي داخلي و سردي روابط با امريكا بهشدت روند نزولي طي ميكند. ارزش لير در سال 2019، حدود 20 درصد افت كرده است (هر دلار-6.2 لير) . دولت به دليل سرمايهگذاري در زيرساختهاي كشور قادر با بازپرداخت بدهيهاي خارجي حدود 400 ميليارد دلاري خود نيست و تأثيرپذيري اين مساله از سياستهاي تنبيهي نهادهاي مالي و پولي جهاني، گزينههاي سياسي و ظرفيتهاي اقتصادي تركيه در همراهي با ايران و عدم اعتنا به خواستههاي امريكا را محدود كرده است. با كاهش تعهدات ايران به برجام و افزايش احتمال برخوردها بين امريكا و ايران، كنشگر كليدي براي تركيه اروپا و واكنش آنها به وضعيت پيچيده فعلي است. بدترين سناريو براي تركها، همراهي بخشي از اروپا با امريكا عليه ايران است. اساسا در رابطه با برجام بهويژه بعد از خروج امريكا، آنكارا بيش از واشنگتن از رويكردهاي بروكسل متأسي است. ازاينرو، اگر اروپا به سمت همراهي با امريكا حركت كند، تعهدات تركيه و ظرفيتهاي نقشآفريني آن در وضعيت تحريمها عليه ايران كم خواهد شد. نكته نهايي اينكه با كاهش تعهدات ايران به برجام و افزايشها تنشها بين تهران و واشنگتن در روزهاي اخير، واكنش مقامات تركيه نشان ميدهد كه آنها در سطح عملياتي بيش از پيش جانب احتياط را در پيش گرفتهاند كه نتيجتا سطح خطرپذيري خود را محدودتر خواهند كرد. رويداد كليدي در اين وضعيت، مساله خروج ايران از برجام است كه در صورت وقوع، به احتمال زياد شاهد خنثي شدن معنادار كنشگري تركيه در پرونده تحريمهاي ايران خواهيم بود و تلاشهاي ديپلماتيك آنها در راستاي كسب برخي معافيتها از امريكا در حفظ سطحي از مراودات تجاري بهويژه در حوزه خريد گاز طبيعي خواهد بود.