مهلت شصت روز ه
اردوان اميراصلاني
ايالات متحده امريكا در 8 مي 2018 بهطور يكجانبه با نقض قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد كه در ماه ژوئيه 2015 به اتفاق آرا به تصويب رسيد تصميم به خروج از ساز و كار مشترك جهاني براي برنامه هستهاي ايران كه تحت عنوان توافقنامه وين شناخته شده است گرفت. امريكاييها براي مدت طولاني ديگر اعضاي توافقنامه را بدون هيچ نتيجهاي دعوت به انجام همين كار كردند. با وجود تلاشهاي اروپاييان، چين و روسيه، براي مدت يك سال هيچ راهكاري براي خروج از بحران پيدا نشده است. حسن روحاني رييسجمهور ايران در سالگرد اين رويداد تلخ، صبح روز چهارشنبه 8 مياعلام كرد كه پس از يك سال صبر و شكيبايي، جمهوري اسلامي در حال حاضر موقع را براي متوقف ساختن اجراي برخي از تعهدات و اقدامات داوطلبانه تحت اين توافقنامه مغتنم ميشمارد. به عبارت ديگر ايران ذخاير اورانيوم غني شده خود را به جاي فروش به خارج، در داخل كشور حفظ خواهد كرد. علاوه بر آن، در صورت عدم حمايت قدرتهاي جهاني - به ويژه ساير امضاكنندگان توافقنامه - از منافع ايران در مقابل تحريمهاي امريكا، از سرگيري توليد اورانيوم غني شده و بازگشايي رآكتورآب سنگين اراك در دستور كار است. اروپاييها، چين و روسيه اكنون 60 روز مهلت دارند تا به وعدههاي خود عمل كرده و ...
از بخشهاي نفتي و بانكي ايران حمايت كنند. اين بيانيه به وضوح با سردي، خشم و نگراني طرفهاي ايران روبهرو شد. امريكاييها با تهديد به تحريمهاي جديد به دنبال تصميمات ايران در حال عرض اندام هستند. اما اكثر ناظران سياسي ميدانند كه اين نتيجه تحريمهاي قبلي ايالات متحده است كه مانع از اجراي توافقنامه وين شده است! حتي فرانسه كه هنوز به حفظ توافقنامه پايبند است، به عنوان حامي امريكا ظاهر شد. به عنوان مثال، وزير دفاع فرانسه، فلورانس پارلي، به ايران اعلام كرد پايبند نبودن به تعهدات ميتواند منجر به تحريمهاي بيشتري بشود و هيچ چيزي بدتر از خروج ايران از توافقنامه نيست. همانطور كه انتظار ميرفت، بنيامين نتانياهو اذعان داشت كه اسراييل هرگز اجازه دستيابي به سلاح هستهاي را به ايران نخواهد داد. تنها چين و روسيه آشكارا واشنگتن را براي تشديد تنشها مقصر دانستند، و چين با اظهارنظر منطقي پايبندي به توافقنامه و حفظ آن را مسووليت همه طرفين خواند.
با اين احوال، جواد ظريف وزير خارجه ايران اعلام كرد كه ايران قصد خروج از توافقنامه را ندارد. با اين بيانات، تهران تنها از حقوق مندرج در متن توافقنامه پيروي ميكند و قصور از تعهدات از جانب طرف ديگر يعني ايالات متحده امريكا را به ديگر اعضا واگذار ميكند. معذالك، سخنان حسن روحاني از تنش ميان امريكاييها و ايرانيان در چند هفته اخير نخواهد كاست. در پاسخ به لغو معافيتهاي تركيه و چين براي خريد نفت ايران توسط امريكا، ايران اخيرا طي قانوني نيروهاي امريكايي حاضر در خاورميانه را تروريست خواند. از سوي ديگر، امريكاييها نيروهاي نظامي خود را در خليج فارس مستقر كردهاند و مايك پومپئو از نشست وزراي خارجه كشورهاي حاشيه قطب شمال در فنلاند عازم عراق شد.
آيا اين چرخه اهريمني قبل از هر اتفاق ناگواري قابل شكستن است؟ به طريقي بلي. با بازاري كه ايران به اروپاييان عرضه داشته است. جواد ظريف شخصا اعلام كرد: «اروپاييان و ساير اعضاي توافقنامه فرصت اندكي براي معكوسسازي اين روند دارند». درخواست ايرانيان از ديگر امضاكنندگان توافقنامه ساده است: حفاظت از منافع ما در برابر تحريمهاي اقتصادي امريكا. اما آيا آنها كاري را كه در يك سال گذشته انجام ندادند در اين 60 روز انجام خواهند داد؟ يادآوري ميشود كه پس از بيانيه امريكا در تاريخ 8 مي2018، اروپاييها نيت خوبي براي جلوگيري از وخامت اوضاع اقتصادي ايران نشان دادند. متأسفانه تمام راهكارهايي كه در آن زمان متصور شد از قبيل قوانين محدودكننده، آزادي عمل براي اروپاييان يا يك صندوق مستقل اروپايي، درخواست معافيت از تحريمهاي امريكا براي شركتهاي اروپايي يا راهاندازي يك سازوكار ويژه همگي يا با شكست مواجه شد يا بياثر بودهاند . هفت ماه پس از اعلام اينكه آنها موفق به ايجاد موسسات مالي مستقل كافي براي مقابله با تحريمهاي امريكا شدند، اروپاييها بالاجبار معترف شدند كه اربابان سرنوشت اقتصادي خود نيستند. بنابراين چگونه ميتوان بار ديگر اميدوار بود كه ظرف مدت 60 روز اوضاع برعكس شود؟ ميتوان باور داشت كه ايران از توافقنامه وين خارج نخواهد شد. از نقطه نظر امريكا خروج ايران به واقع اعلام جنگ خواهد بود، در حالي كه شرط عقل شكيبايي در مقابل تحريكات آنان است. بيانات روحاني به نوعي درخواست فرجامخواهي از ساير امضاكنندگان توافقنامه با توجه به ضرورت اين موقعيت است. اگر آنان همانند چين مشتاقانه اميدوار به حفظ اين توافقنامه باشند، خصوصا از آنجايي كه به نظر ميرسد اين آخرين تضمين صلح در منطقه است، تنها دو راهحل ممكن باقي ميماند: ناديده گرفتن تحريمهاي امريكا و شروع مجدد روابط تجاري با ايران، يا نشستن بر سر ميز مذاكره براي رسيدن به يك توافق جديد. احتمال دارد كه روسيه و چين با مخالفت با ايالات متحده به دلايل اقتصادي يا استراتژيك جغرافيايي راهحل متهورانه را برگزينند و تحريمهاي امريكا را ناديده بگيرند، خصوصا با توجه به اين موضوع كه از دوم ماه مي معافيتهاي چين به عنوان اولين مشتري آسيايي براي خريد نفت ايران لغو شد. اروپاييان چه خواهند كرد؟ پاسخ به اين سوال دشوار است. آنها اكنون كمتر از 60 روز فرصت براي فكر كردن به آن دارند.