خبر خوش؛ ثبت جهاني هيركاني
تقي شامخي
جنگلهاي هيركاني اهميت زيادي در دو سطح داخلي و بينالمللي دارند. تنها منطقهاي كه در كشورمان جنگلهاي انبوه داريم به شمال و اين جنگلها محدود ميشود. اگر سطح جنگلهاي حاشيه درياي خزر را با اغماض دو ميليون هكتار در نظر بگيريم، ميتوان گفت تقريبا حدود 1.2 تا 1.3 درصد كشور را اين جنگلها در برميگيرند. زيبايي جنگلهاي هيركاني و آب و هواي متفاوت آن باعث شده تمام ايرانيها به شمال كشور علاقهمند شده و سفر به اين مناطق را در برنامههاي سفرشان داشته باشند.
اما آنچه اهميت جنگلهاي هيركاني را در سطح بينالمللي بالا ميبرد، شباهت و قرابتي است كه اين جنگلها با جنگلهاي اروپا كه در دوره سوم زمينشناسي به وجود آمدند، به لحاظ نوع گياهان، درختان و گونهها دارند. زماني كه در دوران چهارم زمينشناسي يخبندانها آغاز شد، تمام جنگلهايي كه در اروپا بودند، به واسطه يخبندانها از بين رفتند. در حالي كه جنگلهايي كه در حاشيه درياي خزر بودند به واسطه قرار گرفتن در عرض جغرافيايي پايينتر توانستند اين مرحله را بدون آسيب طي كنند.
در اروپا پس از اين دوره يخبندان، جنگلهاي تازهاي به وجود آمدند كه جنگلهاي امروزي آنها از همان زمان شكل گرفتهاند. از اين جهت جنگلهاي هيركاني به واسطه سابقه تاريخي خود از دوران سوم زمينشناسي براي محققان و دانشمنداني كه روي تاريخ جنگلها، حلقههاي زيستي و انواع گياهان پست و عالي كه در اين جنگلها زندگي ميكنند، مطالعه ميكنند، اهميت زيادي دارند.
متاسفانه در دوران كنوني جنگلهاي هيركاني در كشورمان به واسطه كشيده شدن خطوط ارتباطي و جادهها، بالا رفتن جمعيت، ساخت و ساز در كوهستانها، بهرهبرداري از درختان به شكل رسمي و غيررسمي و قاچاق به عنوان چوب، دامداري سنتي، سبك زندگي جنگلنشينان براي از بين بردن هر چه بيشتر جنگلها و تبديل آنها به زمين كشاورزي، ويلاسازي، انباشت و تخليه زباله و... با آسيبهاي جدي مواجهند. به نحوي كه اگر تا 80 سال پيش جلگههاي مازندران و گيلان تا نزديك دريا جنگل بودند، ما امروز شاهديم تمام اين مناطق دستخوش تغيير و دستاندازي شده و در سطح گستردهاي تغيير كاربري پيدا كردهاند.
با وجود چنين تهديدهايي، ثبت جهاني امكاني را به وجود ميآورد تا حفاظت بيشتري از اين جنگلها به عمل آيد. اصولا وقتي اثري (طبيعي يا تاريخي) ثبت جهاني ميشود، ارگاني كه كار ثبت را انجام ميدهد، مجموعه شرايطي را براي كشوري كه اثر در آن قرار دارد، در نظر ميگيرد. آنها برنامههاي حفاظتي و استانداردهايي را لحاظ كرده و كشورها مقيد به رعايت آنها هستند. اين رابطه دوطرفه اين امكان را به سازماني مانند سازمان جنگلها ميدهد تا از دولت و سازمانهاي بينالمللي بخواهد امكانات بيشتري را براي حفاظت جنگلهاي هيركاني در اختيار آنها قرار دهند. از اين نظر ميتوان ثبت جهاني اين جنگلها را پشتوانهاي براي حفاظت قلمداد كرد و تمام علاقهمندان جنگل و جنگلباني و كساني كه به دنبال حفاظت از عرصههاي طبيعي هستند آن را اقدام مثبتي قلمداد ميكنند.