رفع تحريمها از درون
محمد كاظمي
اين معنا اجماعي است كه تحريمهاي امريكا عليه ايران با هدف ايجاد و تشديد نارضايتيها در كشور صورت ميگيرد. همه بر اين معنا متفقالقولند و از سوي هيچيك از سخنگويان جناحهاي مختلف شنيده نشده است كه تحليل ديگري داشته باشند و فشار اصلي ناشي از تحريمها را متوجه مردم ندانند. از طرف ديگر همه ميدانيم كه اين فشارها ره به جايي نميبرد و هرگز چنين امكاني وجود ندارد كه ملت ايران تن به تسليم دهد و برده امريكا شود و اجازه دهد كه منابع كشور تحت اختيار بيگانگان قرار گيرد و آنان مقدرات كشور را تعيين كنند . اينها بديهي است ولي آيا وجود اين مسلمات دليل ميشود كه ما راههاي گشايش در امور مردم را امتحان نكنيم؟ آيا اگر مردم تن به ذلت و خواري نميدهند، اگر به هيچوجه آسيب به كشور را نميپذيرند، به امريكا كوچكترين اعتمادي ندارند و حتي حاضرند سختيها را تحمل كنند دليل درستي رفتار و روشهاي ما است؟ چرا معمولا در اين زمينه خلط مبحث ميشود و عدهاي صبر و مقاومت مردم را حمل بر درستي تحليل و رفتار خود ميدانند و حاضر نيستند عملكرد خويش را تصحيح كنند؟ عقل و خرد و منطق گواهي ميدهد كه اگر در داخل كشور استحكام و انسجام داخلي تحقق يابد پيام بسيار روشن و قاطعي به جهان مخابره خواهد شد و اميد به تشتت داخلي كه به هر دليل در تصور دشمنان ايران شكل گرفته است به يأس مبدل ميشود و قطعا امريكا در بعد سياسي و اقتصادي وادار به عقبنشيني خواهد شد و اين عقبنشيني با سرعت و در زمان كوتاهي تحقق خواهد يافت؛ به عبارت ديگر اگر وحدت داخلي با حضور همه جناحها و سليقهها ايجاد شود لازم نيست كسي به انتخابات امريكا دل ببندد كه ترامپ انتخاب نشود، لازم نيست اين همه زمان را از دست بدهيم و رنج مردم را بپذيريم و توسعه كشور به تاخير افتد.
اين يك تحليل خوشبينانه و رويايي نيست، در چند مقطع مهم با گشايشهاي سياسي در كشور و شراكت همه جناحهاي معتقد به قانون اساسي و حضور جدي و پرنشاط مردم پاي صندوقهاي راي بيگانگان واقعيتهاي ايران را پذيرفتند و مجبور به عقبنشيني شدند. پس از دوم خرداد سال 76 همه سفراي اروپايي كه ايران را ترك كرده بودند به تهران بازگشتند، مبادلات اقتصادي ايران و اروپا به بالاترين سطح خود پس از انقلاب رسيد، وزير خارجه امريكا رسما از مشاركت در كودتاي ننگين 28 مرداد عذرخواهي كرد، برخي خطرها كه متوجه كشور بود به كلي برطرف و كنفرانس سران كشورهاي اسلامي در بالاترين سطوح خود در تهران برگزار شد. پس از انتخابات سال 92 با اينكه به واسطه رد صلاحيتها نتوانستيم از همه ظرفيتهاي حضور مردم پاي صندوقهاي راي استفاده كنيم ولي بازهم انسجام نسبي ايجاد شده در داخل و هوشياري مردم كار خود را كرد و بازهم شاهد استقبال جهان از تحولات ايران شديم. زمينههاي برجام فراهم و قطعنامههاي خطرناك شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران لغو شد، نميخواهيم متعرض شويم كه اگر حضور پرشكوه مردم در انتخابات سال 92 نبود چه بسا ناچار به پذيرش برجامي با شرايط بسيار بدتر ميشديم. دلسوزان كشور بارها گفتهاند و بازهم به هر مناسبتي خواهند گفت و از تكرار آن خسته نخواهند شد كه از طريق اصلاح برنامهها و روشها و رفتارهاي داخلي ميتوانيم امريكا را وادار به عقبنشيني كنيم. ترامپ هنوز اميدوار است كه رويايش تحقق پيدا كند و هر هفته مردم در خيابانهاي ايران شورش كنند و با اندك دخالتي كار ايران را يكسره كند! وقتي او و همه كساني كه اين روياي شوم را در سر ميپرورانند از خواب بيدار ميشوند و آشفتگي خود را ميبينند، خبرهاي واقعي چشمهايشان را گرد ميكند. ببينند كه در ايران (به مصداق سخن حكيمانه امام راحل) هيچ جناحي نميخواهد كه جناح ديگر را به كلي حذف كند، كدورتها برطرف شدهاند و از اين طريق اميدهاي مردم بارور شده بازهم صندوقهاي راي منشا تغييرات مردمپسند شده است. رفع حصر قطعا و بدون كوچكترين ترديدي منشا تحولات مثبت، اقتدار نظام، اميد مردم و از همه مهمتر يأس دشمنان از اختلافات داخلي خواهد شد و فضاي كشور را براي انتخاباتي پرشور مهيا خواهد كرد. در اين زمينه بازهم خواهم نوشت.