نتيجه مطلوب
محمدصالح نيكبخت
بالاخره بعد از حدود دو ماه از وقوع حادثه قتل مرحومه ميترا استاد توسط محمدعلي نجفي و پس از حاشيههاي فراوان، ديروز اولياي دم متفقا متهم را بخشيدند؛ اقدامي كه با استقبال بسيار خوبي هم از سوي مردم و جامعه روبهرو شد كه حكايت از درست بودن اين تصميم داشت. در اين مورد اقدامي كه اولياي دم انجام دادهاند هم مورد استقبال جامعه است و هم به لحاظ ديني براي مردمي كه هميشه عفو را بر قصاص برتري ميدهند، كاملا مطابق با باورهاي جامعه و شريعت ماست.
از طرفي چنين اقداماتي - يعني بخشش و عفو به جاي قصاص – يكي از سنتهاي زيبا و رايج در بين مردم كردزبان كشورمان است كه ميتواند بحق الگوي ساير شهرها و هموطنان هم قرار گيرد و در اينجا نيز با عفو نجفي دوباره تكرار شده است. در اين ميان خوشحالم كه وكلاي متهم؛ همانطور كه اينجانب نيز در همين روزنامه بر آن تاكيد داشتم، بخش اعظم تلاش خود را در گرفتن رضايت از متهم معطوف كردند و بالاخره به نتيجه مطلوب هم رسيدند و اكنون بايد منتظر ماند و ديد كه با توجه به ساير اتهامات نجفي، دادگاه چه ميزان مجازاتي را براي او تعيين ميكند، چرا كه همانطور كه ميدانيد بر اساس ماده 612 قانون مجازات اسلامي حتي با وجود بخشش اولياي دم، متهم باز هم بايد دوران محكوميت خود را به لحاظ وجهه عمومي جرم سپري كند كه چيزي بين 3 تا 10 سال حبس است. گرچه قاضي ميتواند به تشخيص خود آن را كمتر نيز بكند. بر همين مبنا و با توجه به شخصيت خاص متهم، پيشبيني شخصي بنده است كه به احتمال زياد، نجفي با سپري كردن بخشي از دوره محكوميت خود مشمول عفو شده و آزاد خواهد شد. اما از وجهه قانوني اين مساله كه بگذريم، اين عفو جوانب اجتماعي مثبت بسياري هم داشت. همانطور كه ميدانيد سالهاست كه بسياري از فعالان مدني و حقوقي به دنبال ترويج فرهنگ «عفو» به جاي «قصاص» در كشورمان هستند. حتي زماني كه انجمن حمايت از حقوق زندانيان فعال بود و بنده هم عضو و سخنگوي آن بودم، تلاشهاي بسياري را به همراه ساير دوستان در اين زمينه داشتيم و به نتايج خوبي هم رسيديم. تلاش براي آنكه به جاي قصاص و ستاندن جان انساني ديگر ديه يا ساير روشهاي توافقي اجرايي شود و مردم نيز به آن خو بگيرند و اين فرهنگ را بپذيرند. اين رخداد يعني عفو نجفي به عنوان يكي از نمونههاي شاخص در اين زمينه ميتواند كمك شاياني باشد براي به ثمر رسيدن اين تلاشها و اينكه در آيندهاي نزديك شاهد رشد چشمگير چنين اقدامهايي باشيم و بتوانيم ضمن احترام به فوتشدگان، جان انسانهاي ديگر جامعه خود را حفظ كنيم. درست همانگونه كه دين، مذهب و فرهنگ ما نيز بر آن تاكيد داشته و دارند.