فقرزدايي و توسعه روستايي
سيد حميد كلانتري
به بهانه گراميداشت هفته تعاون به نظرم رسيد بر اين نكته تاكيد كنم كه مهمترين نقش و كاركرد اقتصاد تعاوني چيست؟
با عنايت به تجارب چندين ساله و مديريت بخش تعاون و بررسي همه تجارب گذشته و توفيقات ساير كشورها در حوزه تعاون به اين نتيجه مهم دست يافتيم كه تعاون و تعاوني ميتواند با رويكرد توانمندسازي جوانان، زنان و روستاييان به ويژه در مناطق محروم و دوردست كشور، برنامه عمل اثربخش براي مشاركت مردم در توسعه توليد و ايجاد اشتغال پايدار باشد. يكي از مسائل مهمي كه اقتصاد كشور امروز با آن روبهروست بيكاري و انواع بيكاريهاي پنهان، مهاجرت از روستاها و شهرهاي كوچك و رشد حاشيهنشيني در اطراف شهرهاي بزرگ و اضافه شدن معضلات ناشي از آن است. براي رسيدن به توسعه پايدار، راهكار درست و اصولي اين است كه توسعه را از پايين شروع كرده و از روستاها، خانوادهها و محلههاي شهرهاي كوچك، ظرفيتهاي كار و توليد را با شناسايي و بررسي مزيتهاي نسبي هر منطقه شناخت و براي بهتر شدن آن برنامهريزي و تلاش كرد. بديهي است كه در امر توسعه روستايي و توسعه متوازن مناطق محروم همچون ساير حوزههاي توسعه اصليترين نقش را مردم و مشاركت مردم ايفا ميكند. قطعا منطقه و روستايي توسعه را خواهد چشيد كه مردم توسعه يافته و توسعهگرايي داشته باشد. در اين رابطه توجه به آموزشهاي فني و حرفهاي با گرايشهاي روشن توليد مبتني بر شرايط و امكانات هر منطقه گام بعدي است. براي توفيق هر چه بيشتر در اين حوزه بايد به سازماندهي ظرفيتهاي انساني همت گماشت تا تشكلهاي سازمان يافته بتوانند مزيتها و استعدادهاي بالقوه منطقه و محل و روستاي خود را به خوبي شناسايي و به بالفعل تبديل كنند. در اين راستا با توجه به تجارب بشري در دنيا و ايران به اين نتيجه مهم دست يافتيم كه ...
مناسبترين الگوي حقوقي براي سازماندهي ظرفيتهاي مردمي و طبيعي شكلگيري تعاوني در قالب تعاونيهاي كشاورزي، دامداري، پرورش ماهي، زنبورداري و صنايع دستي، گردشگري، پوشاك و تعاونيهاي توسعه روستايي و تعاونيهاي زنان سرپرست خانوار است. تجربه نشان داده كه اگر شركتهاي تعاوني در روستاها، دهستانها و شهرهاي كوچك با مطالعه و بررسيهاي اوليه لازم و مشاركت افراد مقبول و شايسته شكل بگيرد، نزديكترين الگو به فرهنگ و سنن روستايي است. فرهنگ تعاون و كار جمعي در روستاهاي ما در قالب مرمت و لايروبي قنوات، آبياري و برداشت محصول دامداري و چوپاني در گذشته امري موثر در اقتصاد و حيات روستاها بوده است. شركتهاي تعاوني كه مورد اعتماد و وثوق مردم باشند و از تواناييهاي اوليه براي فعاليت اقتصادي برخوردار باشند، ميتوانند منابع خرد مردم محلي را به خوبي جمع كنند و آنها را در مسير اشتغال و توليد اثربخش كنند. منابعي كه جدا از هم خاصيت قابل قبولي ندارند و در كنار هم جمع شدن منابع از تسهيلات اشتغالزايي و حتي قرضالحسنه ميتواند استفاده كنند و واحدهاي توليدي و و خدماتي قابل قبولي را فعال نمايند. تجربهاي كه از دو سال قبل در قالب طرح روستا تعاون در معاونت تعاون وزارت تعاون، كار و رفاه براي استفاده و مديريت اصولي تسهيلات اشتغالزايي در روستاها به اجرا درآمد، قابليت نقد و بررسي و پالايش دارد تا با رفع نواقص احتمالي به عنوان يك مدل مطلوب در توسعه روستاها و مناطق محروم به كار گرفته شود. البته اقدامات مشابه توسط سازمان جنگلها و مراتع در قالب طرح ترسيب كربن در خراسان جنوبي و جنوب كرمان وجود دارد يا بنياد مستضعفان در مناطقي مثل قلعهگنج يا بنياد بركت در فقرزدايي در استانهاي محروم مثل سيستان و بلوچستان داشتهاند همگي در استفاده از مدل تعاوني براي فعاليت جمعي و مشاركت مردم مشترك هستند. به نظر اينجانب در شرايط فعلي كه كشور با مشكلات ناشي از تحريم از جمله فقر و بيكاري روبهروست هر سال حداقل در ۱۰ هزار روستا يا كانون فعاليت با بسيج امكانات و اعتبارات پراكنده و جدا از هم در اختيار نهادهاي حمايتي و تسهيلات بانكي تشكيل اين تعاونيها را ميتواند فعال كند و البته اين هدف خيلي بزرگي نيست به شرط اينكه:«همت سلسله ... شود».
رييس انجمن بهرهوري ايران