آخرين سخنراني آلنده
سعيد عابدپور
آخرين سخنان سالوادور آلنده رييسجمهور شيلي در راديو ماگالانز در 11 سپتامبر 1973، سخنان مهم رييسجمهوري است كه از سرنوشت محتوم خود با خبر است. آلنده به مقام رياستجمهوري شيلي در انتخابات 1970 انتخاب شد. او در كشوري به رياستجمهوري رسيد كه امريكا آن را مانند ساير كشورهاي امريكاي لاتين حياط خلوت خود ميدانست و اجازه تغييرات بنيادي را نميداد. آلنده به دنبال سوسياليسم شيليايي با الهام از انقلاب كوبا بود. متفاوت از فيدل كاسترو به سيستم دموكراتيك اعتقاد داشت و از اينرو بعد از انتخابش به رياستجمهوري كوششي براي محدوديت آزادي بيان و فعاليتهاي سياسي مخالف نكرد. ولي ديدگاههاي سوسياليستي او و رهايي از سلطه امريكا خطرناك بود. امريكا اين را خوب درك كرد. سفير امريكا در سانتياگو در گزارشي به هنري كيسينجر، استراتژيست خارجي ريچارد نيكسون نوشت: «وقتي آلنده سر كار ميآيد، ما بايد از تمام قدرتمان استفاده كنيم تا شيلي و مردم اين كشور را با نهايت فقر و محروميت مجازات كنيم.» مخالفان او همه روزه مقابل كاخ رياستجمهوري تظاهرات داشتند و آلنده با خنده آنها را نظاره ميكرد. تظاهرات سنديكاهاي كاميونداران، ارتشيها و ساير طبقات اجتماعي به همراه تلاشهاي مخفي عرصه را بر او تنگ كرد. موج بمبگذاريها و ترورها و تخريب تاسيسات اساسي در زمان آلنده از طرف مخالفان او و عمدتا نيروهاي ارتشي چنان زياد بود كه عرصه را براي كاركرد معمولي دولت شيلي تنگ كرد، اما آلنده به مردم شيلي اعتقاد داشت. هرچند او اقدامي براي ايجاد نيرويي مقابل ارتش سرتاپا امريكايي نكرد و راه را براي غلبه نظامي امريكا باز گذاشت. هدف امريكا در مخالفت با آلنده، عدم تبديل شيلي به كوبايي ديگر و حفظ حكومت ژنرالها در امريكاي لاتين بود، از سوي ديگر شيلي داراي معادن غني مس، زغالسنگ، نفت و گاز بود. طرح بركناري و كودتا عليه آلنده روز انتخاب او توسط دولت نيكسون، كيسينجر و فريدمن كليد خورد. آلنده با كودتاي نظامي خونين ژنرال آگوستو پينوشه در 46 سال قبل كشته شد و به دنبال او هزاران نفر دستگير و اعدام شدند. حكومت امريكايي پينوشه روي خون هزاران شيليايي بنا شده. آلنده رفت ولي خاطره او باقي ماند. گابريل گارسيا ماركز در نوشتهاي درباره آلنده او را پرومته، اسطوره سختيها و مصايب در يونان باستان خواند. در آخرين ساعات زندگي آلنده و زماني كه كاخ رياستجمهوري محصور تانكهاي پينوشه بود، رييسجمهور شيلي آخرين سخنان خود را از طريق راديو بيان داشت؛ سخناني كه همچنان تازه و سرشار از حس مقاومت است.
آلنده در سخنان خود گفت: «در يك لحظه تاريخي به سر ميبريم و من وفاداري خود را به مردم شيلي با خون خود ميپردازم. ايمان دارم بذرهايي كه براي حفظ كرامت مردم در اذهان هزاران شيليايي كاشته شده، تا آخر از بين نخواهد رفت. مقاوم باشيد. آنها ميتوانند به شما ظلم كنند ولي نميتوانند اين روند اجتماعي را با جنايتها متوقف كنند. من سخنم متوجه جوانان و آنهايي است كه با سرودها و اشعار خود به مبارزه ما روح دادند. به انسان شيليايي، به كارگر معدن، روستايي، روشنفكر و با همه آنهايي سخن ميگويم كه مورد تعقيب قرار خواهند گرفت. به خاطر حضور فاشيسم در كشور ما بر اثر حملات تروريستي، تخريب پلها، از بين بردن ريلهاي راهآهن و بمبگذاري در لولههاي نفتي و گازي بسياري جان خود را از دست دادهاند. تمام اين جنايتهاي فاشيستي در مقابل سكوت مردم انجام ميشود كه بايد بدانها واكنش نشان داده ميشد. ميدانم اينها صداي راديو ماگالانز را خفه كرده و صداي من به شما نخواهد رسيد. اين مهم نيست. شما به هر حال صداي من را خواهيد شنيد و اين صدا همواره با شما خواهد بود. حداقل هرگاه مرا به ياد خواهيد آورد، انسان باشرفي به ياد خواهيد آورد كه به وطن خود وفادار ماند.»
بدينسان در ۱۱ سپتامبر، ۱۹۷۳ ارتش با همراهي سازمان سيا سالوادور آلنده را بركنار كرد. آلنده در اين كودتا، به همراه نزديك به سه هزار نفر از يارانش كشته شدند و آگوستو پينوشه قدرت را در دست گرفت. موفقيت كودتاي پينوشه بيشتر به خاطر سكوت مردمي بود كه از رهبر خويش حمايت نكردند، بهاي سنگين آن را نيز پرداختند.