• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4464 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۵ شهريور

خلأ حقيقت

عباس عبدي

در نظر داشتم كه يادداشتي درباره مناسك عزاداري‌هاي محرم بنويسم و از زاويه خاصي آن را تحليل كنم. مناسكي كه بخش مهمي از آن مبتني بر تحريف‌هاي تاريخي است. ولي بهتر دانستم كه اين را بعد از عزاداري‌ها بنويسم. در اين فاصله سخنراني يكي از فضلاي حوزه را در اين باره شنيدم كه ايشان تحريفات را در 3 سطح توضيح داده بود كه شنيدني است و پس از آن به اين نتيجه رسيدم برخلاف برخي از برداشت‌ها، اين تحريف‌ها لزوما از روي بدخواهي و خباثت نيست، چه بسا با هدف خيرخواهي و از روي حسن ‌نيت!! آگاهانه يا ناآگاهانه دروغ بسته‌ايم! گزاره‌هاي به ظاهر مثبتي مثل صدور حكم قتل امام حسين (ع) از طرف اشعري، جمله زندگي عقيده است و جهاد، ‌اي شمشيرها مرا دريابيد! نيز فاقد اعتبار و جعلي است، چه رسد به جزييات ديگري كه از اين واقعه نقل مي‌شود كه هيچ‌كدام آنها در كتاب‌هاي مقاتل ديده نمي‌شود. به قول يكي ديگر از مورخان روحاني عموم اين اخبار در كتاب متاخر روضه‌الشهدا آمده و كمتر مسبوق به گذشته تاريخي است؛ و روضه‌خواني هم از روي نام همين كتاب برداشته شده است. با توجه به مجموعه تحريفات به نظرم دو انگيزه و يك عامل موجب چنين تحريف‌هايي مي‌شوند كه البته يك نتيجه مهم هم دارد كه بايد اين 4 نكته را شرح داد:

انگيزه اول در اين تحريفات، محصول مناسكي شدن دين و پيدا كردن متوليان اقتصادي براي اين مناسك است. مناسك ركن مهمي از هر دين است. مذهب و دين بدون مناسك يا به وجود نمي‌آيد يا به مرور به حاشيه رفته و محو مي‌شود. اين طبيعت جامعه بشري است كه بخش مهمي از انسجام و همبستگي آن از خلال آيين‌ها و مراسم و مناسك شكل مي‌گيرد و اهميت اين مناسك و...

حتي متوليان رسمي براي آن بسيار زياد است. نه فقط در دين كه در ساير امور نيز شاهد اين مناسك هستيم. تولد، مرگ و ازدواج در همه جوامع با مراسم و آيين‌هايي همراه است كه موجب همبستگي اعضاي آن جامعه مي‌شود. در سياست نيز با مناسك گوناگوني كه هدفش تقويت همبستگي و انسجام ملي است، مواجه هستيم. شكل‌گيري نهاد روحانيت در همه اديان نيز متاثر از ادامه دادن و متولي داشتن اين وجه از ويژگي و مناسكي شدن دين است. وجود اين نهاد چنان طبيعي است كه ركن مهم همه اديان و حتي گرايش‌هاي درون يك دين نيز است.

ولي هميشه اين خطر وجود دارد كه مناسك‌گرايي بر هدف اصلي و محتواي دين كه رستگاري است، غلبه كند. مثل ظرف و مظروف. ما از ليوان براي خوردن آب استفاده مي‌كنيم. اصل بر وجود آب و سالم بودن آن براي نوشيدن است و ليوان فقط يك وسيله و ظرف است. ولي ممكن است به عللي توجه به ليوان و كيفيت و ويژگي‌هاي آن چنان اهميت و غلبه پيدا كند كه كيفيت و كميت و نوع مظروف به حاشيه برود. در اين شرايط نوشيدن مثلا آب فرع بر نوشيدن از ليوان معيني مي‌شود. اصل شدن ليوان به منزله آن است كه درون آن هر چيزي را مي‌توان ريخت و نوشيد يا حتي چيزي نريخت و استفاده نكرد و فقط ليوان اصالتا مهم باشد.

حالا فرض كنيم كه بازاري براي مبادله توليد و عرضه ليوان شكل بگيرد و توجه اصلي توليدكنندگان و خريداران معطوف به ويژگي‌هاي ليوان شود و آب فراموش شود. در اين صورت ليواني را ‌بايد خريد كه با مبلمان و رنگ خانه ست شوند! بدون اينكه كاركرد اصلي آن يعني نوشيدن آب منظور شود. طبيعي است كه عرضه‌كننده اين نوع ليوان را براي ما توليد و تامين مي‌كنند. در چنين فضايي جزييات ليوان مهم مي‌شود، آنقدر مهم كه تبديل به اصل مي‌شوند. در مساله عاشورا، اين تحريف آگاهانه يا ناآگاهانه از سوي صنف مداحان رخ مي‌دهد. به تعبير ديگر مداحان حرفه‌اي و صنفي اين كار را انجام مي‌دهند. چون بايد مطابق سليقه و اقتضائات روز، توليدات خود را عرضه كنند. آنان محتوا هم ندارند كه عرضه كنند. اين جريان آرام‌آرام و خزنده است به طوري كه هيچ تفاوتي ميان امروز و ديروز نيست ولي هنگامي كه 10 سال و20 سال گذشته را مقايسه كنيم، تفاوت‌ها زياد است. انگيزه دوم مطلوبيت داشتن تحريف‌هاي مظروف است. به مثال آب و ليوان برگرديم. اگر قدري شكر به آب اضافه كنيم و شربت شود، خوردنش به ويژه از نظر كودكان گواراتر و دل‌چسب‌تر است! لذا قدري شكر به مظروف اضافه مي‌كنيم. يا حتي نوع آن را برحسب سليقه تغيير مي‌دهيم تا جذاب‌تر شود و مخاطب نيز به آن گرايش پيدا كند. بسياري از جملات انقلابي كه به امام حسين (ع) منسوب است ولي واقعيت ندارد از اين نوع تحريفات است. و اتفاقا بيشتر آنها پيش از انقلاب رخ داده است كه برخي از نمونه‌هاي مذكور در بالا از اين دست تحريفات است. در نهايت و پس از اين دو انگيزه، عاملي كه موجب مي‌شود اين تحريفات ريشه دوانده و كل ماجرا را دچار تحريف كند، غلبه مصلحت‌گرايي بر حقيقت‌گرايي است. ابتدا تاكيد كنم كه مصلحت‌گرايي رفتار، ايده و رويكرد قابل دفاع و مهمي است و بايد مورد توجه و اجرا قرار داد ولي اين رويكرد در اصل در حوزه سياست و امور جاري مردم است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. حتي در سياست و اجرا نيز نبايد در رد و يا تقابل با رويكرد حقيقت‌گرا باشد. مثل رابطه سياست و دانش است كه رويكرد دانش حقيقت‌گرايي است و رويكرد سياست مصلحت‌گرايي است ولي سياست نيز بايد از دانش استفاده كند و در مواردي كه تعارض پيش مي‌آيد، مصلحت‌گرايي را مبناي انتخاب راه قرار دهد. دو نهاد دانشگاه و سياست مكمل يكديگرند و وجود هر دو ضروري است هر چند رويكرد غالب آنها تا حدي با هم تفاوت دارد ولي لزوما در تقابل و تعارض نيست.

نهاد دين بايد رويكرد حقيقت‌گرايي خود را حفظ كند. به ويژه در اخلاق و تاريخ. اتفاقا در فقه كه مرتبط با زندگي روزمره مردم است و رعايت مصلحت مهم است، كمترين انعطاف نشان داده مي‌شود و در برابر تغييرات و احيانا مصلحت‌ها، مقاومت جدي مي‌كنند ولي در اخلاق و تاريخ، حساسيتي ديده نمي‌شود. گويي كه خود را متولي و پاسدار اين بخش از دين نمي‌دانند.

نتيجه‌اي كه از اين وضع آشفته گرفته مي‌شود، شك كردن به اعتبار و اصالت هر چيزي خواهد بود. در بسياري از موارد مصلحت‌گرايي در فقه نه تنها موجب بدبيني‌ نمي‌شود كه همدلي هم ايجاد مي‌كند ولي حقيقت و تاريخ را به مذبح مصلحت‌گرايي بردن خطرناك است. در اينجا مرز ميان حقيقت و دروغ از ميان مي‌رود. هر واقعيتي را كه امروز با آن مواجه هستيم، برساخته افراد ذي‌نفع و مصلحت‌هاي موردي تلقي خواهيم كرد. مواجه شدن با وضعيتي كه بتوان آن را «خلأ حقيقت» ناميد براي روح و روان ما خطرناك‌تر از هر دشمن بالفعل و بالقوه‌ ديگري است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون