صلح متضمن امنيت است
ميثم شرفي
انبوه دودهاي سياه در پهنه زردرنگ بيابانهاي عربستان، تصاويري است كه ماهوارههاي جهان از حمله اخير حوثيها به دو پالايشگاه «خريص» و «بقيق» عربستان مخابره كردهاند؛ عملياتي كه با توجه به سرمايهگذاري گسترده عربستان در حفاظت از حريم هوايياش با كمك امريكا، باورش بسيار سخت بود. تحولات منطقه به گونهاي است كه بسياري از بازيگران اصلي را سرگردان كرده و آنها مجبورند الساعه تصميم بگيرند و واكنش نشان بدهند. برخي ديگر نيز ترجيح ميدهند بدون نشان دادن واكنش منتظر اتفاقات بعدي بمانند زيرا مشخص نيست كه آيا قدرتهاي مسلط و تاثيرگذار قبلي، هنوز هم تاثير و سلطه خود را داشته باشند، يا خير.
چه اتفاقي افتاده: روز شنبه ۲۳ شهريور (۱۴ سپتامبر) حوثيهاي يمن موفق شدند با استفاده از دهحمله متناوب پهپادي، دو پالايشگاه اصلي «خريص» و «بقيق» در فاصله بيش از هزار كيلومتري از مرز يمن كه زير سلطه كميتههاي مردمي است را مورد حمله قرار دهند. جزييات حمله نامشخص است، اما همانطور كه برخي منابع يمني نيز تاييد كردهاند، به نظر ميرسد كمكهايي از درون خاك عربستان در هدايت و هدفگيري اين عمليات به يمنيها رسيده است.
در اهميت اهداف اين حمله همين بس كه يكي از اين دو پالايشگاه، بزرگترين واحد منفرد تامين نفت تصفيهشده در دنيا است كه ظرفيت توليد 7 ميليون بشكه نفت را در روز دارد. در اهميت پيچيدگي اين حمله نيز همين بس كه پادگان اعزامي امير سلطان در مسير تردد پهپادها بودند كه ميزبان صدها مستشار نيروي عملياتي نظامي امريكايي است و طبيعتا فضاي هوايياش بهشدت محافظت ميشود. اين موارد غير از دهها واحد راداري و ضدهوايي است كه در فضاي زميني ماجور يمن قرار داده شده تا امنيت مناطق بيشتري را تامين كند.
اما واكنشهاي بازار به اين حادثه به قول «جسون بادروف»، مدير مركز سياستهاي جهاني انرژي دانشگاه كلمبيا، البقيق مهمترين قلب تامين نفت دنيا است و اين حمله به آن بازارهاي دنيا را تكان خواهد داد. روبرت مكنيلي، رييس راپيدن انرژي گروپ اين تاسيسات را الماس تاج عربستان ميداند و هر گونه آسيب به آنها را مساوي افزايش تبعات براي رشد اقتصاد جهان ارزيابي ميكند. شدت آسيبهاي وارده هنوز مشخص نيست اما به گفته وزير جديد انرژي عربستان، حداقل ۶ميليون بشكه از نفت صادراتي عربستان قطع شده كه در كوتاهمدت از منابع ذخيرهاي ارامكو جبران خواهد شد. اما با توجه به نامشخص بودن مدت زمان تعمير و به مدار بازگشتن دو پالايشگاه به نظر ميرسد ذخاير استراتژيك قادر به كنترل تكانههاي بازار نخواهد بود. از سوي ديگر با توجه به اينكه بازارهاي نفتي هنوز باز نشدهاند كه بتوان واكنش بازار را ارزيابي كرد، پيشبيني ميشود حتي با وجود اينكه امريكا و عربستان همه تلاششان را براي كنترل تبعات آن به كار خواهند گرفت، نفت افزايش قيمتي بين 5 تا 10 دلار را خواهد داشت. كلين بوك، رييس بخش تحقيقات بازار موسسه كلير ويو در مصاحبه با اماسانبيسي در توصيف شرايط پيچيده بازار ميگويد: فرضيات پايه كه براساس ارزيابيهاي عمومي از ظرفيت ذخيره استراتژيك نفت و ظرفيت اضافه اوپك شكل گرفته، حاكي از كسري روزانه خالص يك ميليون بشكه نفت در بازار است كه همين امر باعث افزايش 6 دلاري قيمت هر بشكه نفت با احتساب بيمه ميشود. هر چند اين ارزيابيها در صورتي درست است كه ادعاي حمله توسط حوثيها مورد قبول واقع شود. اگر ادعاي پمپئو درست باشد و حمله از خاك يك كشور ثاني انجام شده باشد، بايد ارزيابيهاي تنشهاي قيمتي را تا دو برابر افزايش داد زيرا يك متغير قدرتمندتر از حوثيها و جنگ يمن به ميان آمده است.
اما واكنش عربستان در خصوص حمله به مهمترين تاسيسات پالايشگاهياش سنجيده بود و سعي كرد بسيار ملايم و در جهت جلوگيري از آسيب بيشتر به امنيت زيرساختهاي خود صحبت كرده و بيانيه دهد. پس از اعلام توقف نيمي از توليد نفت در ارامكو، عرضه ۵درصد سهام ارامكو كه قرار بود با مشاركت و كارگزاري «جيپيمرگان» باشد، در هالهاي از ابهام قرار گرفت.
عبدالعزيز بنسلمان، زمان لازم براي بررسي خسارت را 48 ساعت اعلام كرد و گفت: همه تلاش خود را براي بازسازي تاسيسات به كار ميگيريم. اما امريكا اينبار نيز در قالب توييتي از جانب وزير امور خارجه، انگشت اتهام حمله اخير را به صورت مستقيم به سمت ايران گرفت. هر چند كه اين كار قابل پيشبيني بود چرا كه با وجود هزينههاي مالي سنگيني كه عربستان براي حفاظت از حريم هوايي خود به امريكا پرداخت كرده، امريكا مجبور است بين آسيب حيثيتي و تجاري و مقصر دانستن ايران يا حوثيها يكي را انتخاب كند كه طبيعتا ايران را انتخاب ميكند. جداي از خسارت اقتصادي تحميلي به عربستان، فعالان اقتصادي ترامپ را متوجه خسارت اقتصادي وارده بر امريكا از جانب افزايش تنشها در خاورميانه ميكنند. اين مهم زماني جديتر ميشود كه فضاي سياسي امريكا در سال آينده درگير رقابتهاي رياستجمهوريخواهد شد.
اولين تاثير اين حملات در آن است كه تنشهاي سياسي وراي تنگههرمز، كل منطقه از بابالمندب تا پايانه درياي سرخ عربستان را متاثر ميكند. در اين شرايط تشكيل گره حفاظتي دريايي به جوك شبيه است. به نظر ميرسد تمركز بخشي از هستههاي سياسي از تشكيل اين واحد، تنشزدايي از اين منطقه خواهد بود كه تنها راه جلوگيري از وقوع حوادث اينچنيني است.
مساله دوم آسيبپذيري گسترده همه تاسيسات اقتصادي، فارغ از جنس دفاع و تكنولوژي به روز محافظتي است. سيستم پاتريوت و سيستمهاي روسي سري «اس» از پيشروترين سيستمهاي جهان در زمينه حفاظت هستند اما ناكارايي آنها در برابر حملات پهپادي كه تا عمق يكهزار كيلومتري انجام ميشود، يعني تاثير اندك حفاظتي آنها در يك جنگ كلاسيك كه يك طرف آن قدرت مسلط موشكي است. در واقع سرمايهگذاري مالي در اين بخش متضمن امنيت نيست. صلح است كه متضمن امنيت است.
تاثير سوم نوسانات دايمي در بازار نفت است. امريكا مدتي است به سمت استقلال نفت از مناقشات منطقهاي حركت ميكند. اين اتفاق نه تنها امريكا را به پيگيري اين سياست راغبتر ميكند كه اروپا و شرق آسيا را هم بيشتر متوجه تاثيرات جهاني تنشهاي اين منطقه خواهد كرد. صلح و جنگ اين منطقه، رشد جهاني اقتصادي را بهشدت متاثر خواهد ساخت. از رابطه امريكا و ايران و عربستان بايد تنشزدايي كرد؛ وگرنه رشد دنيا آسيب خواهد ديد.