درباره جلسه گفتوگوي اميررضا كوهستاني و دانشجويان
از دانشگاهها فراتر برويد
احسان صارمي
مدتي است به واسطه تدريس يك واحد دانشگاهي، رابطه دوبارهاي با دانشگاه پيدا كردهام و اين بار در آن سوي صندليهاي دستهدار، دانشجوياني ميبينم كه روزي همانند خودم چيزي از جهان بيرون نميدانند؛ دانشجوياني كه برايشان تئاتر، يك اجراي ساده در تالار كوچك مولوي است و استقبال همدانشگاهيانشان. آنان هيچ چشماندازي درباره آينده خود در تئاتر ندارند. نميدانند چگونه تئاتر ميتواند بستر شغليشان باشد و اگر وارد بازار تئاتر شوند، با چه مشقاتي روبهرو ميشوند. دانشجويان تئاتر به سبب مشكلات اقتصادي رابطهشان با اجراها قطع شده است. آنان اگر با استاد كارگرداني در رابطه نباشند، نميتوانند كارآموز يك اجرا در تئاترشهر يا ايرانشهر شوند. به عبارتي رابطه آينده شغلي آنان با رشته تحصيليشان بهشدت پاره پاره است.
اگرچه اين وضعيت از گذشته تا به امروز وجود داشته است، اما در سالهاي اخير تشديد شده است. اين وضعيت تنها مختص رشته تئاتر نيست. در گرافيك، نقاشي، عكاسي و هر هنري كه تصورش را داريد، اين وضعيت حكومت ميكند. در سينما اما وضعيت كمي متفاوت است و شايد بهتر است بگوييم متفاوت بود. تا زماني كه عباس كيارستمي در قيد حيات بود، كارگاههاي انتقال تجربه او فرصتي براي بيرون زدن دانشجويان از دانشگاه بود. خروجي كلاسهاي كيارستمي اتفاقات مباركي را رقم ميزد كه نمونه جذابش يك جايزه سينهفنداسيون كن براي فيلم «سوزن» آناهيتا قزوينيزاده است. خروجي كارگاههاي كيارستمي به اين كارگردان جوان خلاصه نميشود. ميتوان ردپاي كيارستمي را در رشد بسياري از كارگردانان جوان امروز سينماي ايران ديد. كارگرداني كه هيچ رابطه ارگانيكي با دانشكدههاي سينمايي كشور نداشت، فرصتي بود براي دانشجوياني كه ميخواستند دنياي بيرون را لمس كنند.
البته كارگردانان ديگري چون اصغر فرهادي يا مجيد برزگر نيز چنين رويهاي در سينما دارند، اما در تئاتر وضعيت اصلا مناسب نيست. رابطه كارگردانان موفق با دانشگاه بسيار محدود است و اساسا فرصتهاي جذابي براي دانشجويان پديد نميآيد تا از تجربه موفقان تئاتر بهره ببرند. براي مثال در سالهاي گذشته اميررضا كوهستاني در عرصه جهاني، در همان مسيري بوده كه كيارستمي در سينما تجربه كرده است. كوهستاني براي تئاتر خارج ايران، يك گونه جذاب به حساب ميآيد كه تصويري ناب از جهان ايران را بازتاب ميدهد. كوهستاني در مقام كارگرداني امروزي، چشماندازي اجتماعي و سياسي از ايران ارايه ميدهد كه نه در غرب، بلكه در ايران همواره موردتوجه بوده است.قرار است در تئاتر مستقل تهران، جلسهاي چندساعته با حضور اميررضا كوهستاني برگزار شود تا او درباره فعاليتها و كارهايش با دانشجويان سخن بگويد؛ جلسهاي كه بدون واسطه رخ ميدهد و اين فرصت را به دانشجويان ميدهد تا موفقيت تئاتري را در گفتوگو و ديالوگي كشف كنند كه دانشگاه به آنان نميدهد. ديدار دوستانهاي كه ميتواند جرقه كارگاههايي چون انتقال تجربه كيارستمي بزند. تئاتر ايران از كارگردانان موفق خالي نيست. شخصيتهاي بسياري را ميتوان نام برد كه ميتواند خلأ ارتباطي دانشجويان با بازار و بستر كاري تئاتري را پر كنند. فرصت جلسه اميررضا كوهستاني نقطهاي است كه بايد به دانشجويان بگويم گاهي از دانشگاه فراتر رويد.