• ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4514 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۸ آبان

علي ترك قشقايي، پژوهشگر حيات وحش از دردسرهاي حفاظت از خرس‌ها مي‌گويد

بغرنج؛ مثل رويارويي با خرس

فرناز حيدري

تعارض ميان انسان و حيات وحش اغلب باعث نااميدي و رنجش، زيان‌هاي اقتصادي، بروز جراحات جدي و حتي در مواردي مرگ انسان يا حيوان مي‌شود. آن‌طوركه كارشناسان مي‌گويند تعارض انسان‌ با خرس‌، در كل دنيا كم‌تر از تعارضات انسان‌ با ساير گوشتخوران درشت‌جثه مورد توجه قرار گرفته است.

تعارض انسان و خرس، به هر موقعيتي اطلاق مي‌شود كه در آن خرس‌ها‌ از ملك يا دارايي متعلق به انسان‌ها استفاده مي‌كنند و اين استفاده اغلب براي آنها مطلوب است حال آنكه مي‌تواند ضرر و زيان اقتصادي يا حتي جاني را‌ براي مالكان در برداشته باشد.

زماني كه خرس به هر دليل به انسان صدمه بزند يا هر زماني كه انسان، خرس‌ها را تهديدي براي امنيت و دارايي خود قلمداد كند؛ تعارض شكل خواهد گرفت. اما چرا خرس‌ها و انسان‌ها نمي‌توانند به راحتي با يكديگر كنار بيايند؟ براي پاسخ به اين سوال، گفت‌وگويي با علي ترك قشقايي، كارشناس ارشد محيط زيست و پژوهشگر حيات وحش داشته‌ايم.

 

تعارض‌ها از كي آغاز شده است؟

علي ترك قشقايي موضوع تعارض بين انسان و حيات‌وحش را اين‌طور توصيف مي‌كند: «تعارض بين انسان و حيات وحش از هزاران سال قبل وجود داشته اما اين تعارض از زمان كشف آتش به نوعي شديدتر هم شده. جالب است كه اين موضوع حتي در مطالعات فسيلي و انسان‌شناسي در غارها هم ديده مي‌شود. در حالي كه در دهه‌هاي اخير، جدي‌ترين مانع براي حفاظت گونه‌هاي در خطر انقراض حيات‌وحش، تعارض انسان با آنها بوده است. بديهي است اين وضعيت براي گوشتخواران بزرگ‌جثه از جمله خرس‌ها، پلنگ و يوزپلنگ شديدتر و جدي‌تر است كه رشد جمعيت انسان نيز آن را هر روز شديدتر و پيچيده‌تر مي‌كند.»

اين پژوهشگر حيات وحش به دو موضوع تغيير اقليم و از دست رفتن زيستگاه‌ها نيز اشاره كرده و مي‌افزايد: «اين دو عامل، مهم‌ترين تهديد براي زندگي انسان و حيات وحش هستند. بعد از آنها، تعارض بين اين دو را بايد به عنوان اساسي‌ترين چالش پيش روي برنامه‌هاي حفاظت از گونه‌هاي حيات‌وحش عنوان كرد. تعارض بين انسان و حيات‌وحش به دو شكل تاثيرگذار است؛ اول بر معيشت مردم محلي و دوم بر برنامه‌هاي حفاظتي كه طبيعتا مي‌تواند چالش‌ ايجاد ‌كند. حمله به انسان و شكار خرس‌ها از جمله جدي‌ترين جنبه‌هاي تعارض محسوب مي‌شوند كه از ايران نيز گزارشات متعددي وجود دارد. اما در سطح بعدي تعارض، موضوع حمله به دام و خسارت به محصولات كشاورزي وجود دارد. نبايد فراموش كرد كه تعارض بين انسان و خرس مي‌تواند خسارت‌هاي شديدي به مردم محلي به ويژه در نواحي محروم و دورافتاده وارد كند.»

 

خرس‌هاي ايران و تهديدات بقاي آنها

ترك قشقايي در مورد خرس‌هاي ايران به «اعتماد» مي‌گويد: «امروز هشت گونه خرس به نام‌هاي خرس پانداي غول پيكر، خرس سياه آسيايي، خرس تنبل، خرس عينكي، خرس قهوه‌اي، خرس خورشيدي، خرس قطبي و خرس سياه امريكايي در جهان شناخته شده است كه دو گونه از آنها به نام‌هاي خرس سياه آسيايي و خرس قهوه‌اي در ايران يافت مي‌شوند. خرس سياه آسيايي كه در ايران به خرس سياه بلوچي نيز معروف است؛ در سه استان هرمزگان، كرمان و سيستان و بلوچستان وجود دارد و خرس قهوه‌اي در رشته كوه‌هاي البرز، زاگرس و ارسباران پراكنده است.»

او مهم‌ترين تهديد خرس‌ها در ايران را كوچك‌شدن زيستگاه‌ آنها عنوان مي‌كند: «البته اين موضوع فقط مختص به ايران نيست در همه مناطقي كه خرس‌ها هستند، اين مشكل وجود دارد. زيستگاه كوچك‌تر به معناي فشار بيشتر روي جمعيت خرس يا جمعيت‌هاي آنها است. زيستگاه كوچك‌تر، جمعيت‌هاي كوچك‌تري را در خود جاي مي‌دهد و جمعيت‌هاي كوچك‌تر زودتر رو به زوال مي‌روند. واقعيت اين است كه كوچك شدن زيستگاه‌ها به خودي خود براي گونه‌ها مصيبت بزرگي است اما فاجعه آنجايي خواهد بود كه همين زيستگاه‌هاي كوچك فقير هم بشوند. چنين وضعيتي براي بيشتر مناطق ايران رخ داده، يعني هم كوچك و هم فقير شده‌اند. به طوركلي در ايران، فقط مناطقي به خوبي حفظ شده‌اند كه اول به دليل كوهستاني بودن دور از دسترس بوده‌اند و دوم مناطقي كه جمعيت انساني كمي در اطراف آنها به چشم مي‌خورد.»

ترك قشقايي عوامل كوچك‌تر شدن زيستگاه‌ها در ايران را افزايش جمعيت انسان، گسترش شهرها، روستاها و زمين‌هاي كشاورزي و البته جنگل‌تراشي مي‌داند. به گفته او زماني كه زيستگاه‌ها كوچك و فقير مي‌شوند، خرس‌ها هم به ناچار به مواد غذايي انساني روي مي‌آورند و اين باعث خسارت مالي به مردم محلي مانند باغداران، زنبورداران و دامداران مي‌شود. طبيعي است كه نزديك شدن به محل زندگي يا بهتر بگوييم قلمروي انسان، عواقبي هم براي خرس‌ها و هم براي انسان‌ها دارد كه مهم‌ترين آنها زخمي شدن يا كشته شدن يكي از طرفين است؛ ضمن اينكه در بسياري موارد اين انسان است كه وارد زيستگاه و قلمرو خرس‌ها مي‌شود و معمولا اين ورود به قلمروي خرس‌ها به جهت جمع‌آوري گياهان دارويي، كوهنوردي يا دامداري سنتي رخ مي‌دهد. قشقايي مي‌گويد: «مساله زماني بغرنج مي‌شود كه باغ‌دار، زنبوردار و دامدار خسارت ديده يا زخمي شده به كشتن خرس‌ها به جهت تلافي خسارت‌ها اقدام مي‌كنند. بنابراين، دومين تهديد مهم براي خرس‌ها شكار آنها است. با توجه به داده‌هاي موجود تقريبا در تمامي استان‌هايي كه خرس‌ها در آنها پراكندگي دارند، آنها براي تلافي خسارت‌هاي وارده كشته مي‌شوند. يك عامل ديگر كشته شدن خرس‌ها استفاده از اعضاي بدن آنها مانند كيسه صفرا و چربي در طب سنتي است كه هنوز در برخي نقاط ايران رايج است.»

 

چرا در فصل پاييز تعارض انسان با خرس
بيشتر است؟

علي ترك قشقايي معتقد است كه افزايش تعارض بين انسان و خرس در فصل پاييز دلايل زيستي و رفتاري دارد: «اگر ما يا مردم محلي از اين رفتارها اطلاع داشته باشيم، مي‌توانيم براي كاهش تعارض با خرس‌ها بهتر برخورد كنيم. محققي به نام كريس‌تسكو و همكارانش در سال 2016 ميلادي، در مقاله خود سه اصطلاح در مورد رفتارهاي تغذيه‌اي خرس‌ها به نام‌هاي هايپرفاژي پاييزه (Fall Hyperphagia)، هيپوفاژي بهاره
(Spring Hypophagia)، مزوفاژي تابستاني (Summer Mesophagia) را مطرح كردند. هايپرفاژي به يك ميل شديد به غذا اشاره دارد كه در نهايت به «پرخوري» مي‌انجامد. اين رفتار از اواسط مرداد آغاز و تا زمان خواب زمستاني ادامه مي‌يابد، اما زمان اوج اين رفتار در ايران از اواخر شهريور تا اوايل آذر ديده مي‌شود كه در مورد خرس قهوه‌اي و در جبال بارز براي خرس سياه بلوچي صادق است. اين رفتار به اين جهت كه خرس‌ها نياز دارند براي خواب زمستاني
(Hibernation) خود چربي ذخيره كنند، رخ مي‌دهد.»

به گفته اين كارشناس ارشد محيط زيست، اگر خرس‌ها در زيستگاه خود با كمبود مواد غذايي مواجه باشند، به باغات يا كندوهاي عسل روي مي‌آورند كه اين امر به نوبه خود باعث افزايش تعارض هم مي‌شود. اين پژوهشگر حيات وحش در ادامه صحبت‌هايش به رفتار ديگري هم در خرس‌ها اشاره مي‌كند: «يك موضوع ديگر هيپوفاژي است كه از آن تعبير به يك بي ميلي شديد به غذا مي‌شود كه در نهايت هم به «كم‌‌خوري» منجر مي‌شود. اين رفتار در فصول زمستان تا اوايل خرداد ماه رخ مي‌دهد چراكه خرس‌ها به خواب زمستاني مي‌روند. البته مدت‌زمان اين مرحله در مناطق مختلف براي خرس‌ها متفاوت است. البته مطالعه فوق در مورد خرس‌هاي گريزلي در آلبرتاي كانادا انجام شده، اما مي‌توانيم بگوييم كه تا حدودي در برخي نواحي سردسير ايران نيز همين وضعيت براي خرس‌ها صادق است. در مزوفاژي خبري از ميل شديد يا بي‌ميلي شديد به غذا وجود ندارد و نتيجه آن، ميانه‌روي در خوردن غذا است. مطابق مطالعه كريس‌تسكو و همكارانش در آلبرتاي كانادا به نظر مي‌رسد كه مدت زمان ميانه‌روي در غذا خوردن بسيار كوتاه است و از اوايل خرداد تا اواسط مرداد طول مي‌كشد.»

ارزيابي برنامه عمل ملي براي حفاظت از خرس‌ها در ايران

تدوين برنامه عمل ملي براي حفاظت از خرس‌هاي ايران در سال‌هاي ۹۴ و ۹۵، توسط سازمان حفاظت محيط زيست مورد توجه قرار گرفت. گام نخست اين برنامه، تشكيل يك كميته ملي و كارگروه‌هاي تخصصي شامل كارگروه استاني، كارگروه تحقيقاتي و پژوهشي، كارگروه اجرايي و عملياتي و در نهايت كارگروه آموزش و اطلاع‌رساني بود.

با مرور آيين‌نامه اجرايي ساختار تشكيلاتي حفاظت از خرس‌هاي ايران، يك نكته جلب‌توجه مي‌كند و آن‌هم نحوه برگزاري جلسات كارگروه‌ها و كميته ملي است كه به ترتيب در دوره‌هاي زماني ۳ ماهه و ۶ ماهه برگزار خواهد شد. البته در تبصره ۱ ماده ۴ آيين‌نامه اجرايي، به ضرورت نياز تشكيل جلسات فوق‌العاده هم اشاره شده اما بايد در نظر داشت كه تنها در ظرف يك ماه و نيمي كه از فصل پاييز گذشته، دست‌كم ۶ مورد تعارض آشكار بين خرس قهوه‌اي و انسان‌ رسانه‌اي شده است.

علي ترك قشقايي، در زمينه ۲۶ اقدام مطرح شده در آيين‌نامه اجرايي كارگروه تخصصي مديريت وضعيت خرس در ايران به «اعتماد» مي‌گويد: «اين ۲۶ اقدام بايد به ترتيب و در زمان تعيين‌شده با پيگيري مداوم، نظارت، نيرو و بودجه انجام شوند. در غير اين صورت تاثيرگذار نخواهند بود.» او در عين حال به ميزان پيشرفت عملي اين برنامه‌ها هم اشاره مي‌كند: «تا جايي كه من مطلع هستم در ادارات كل استاني كه خرس سياه و قهوه‌اي در آنها يافت مي‌شود، پرونده‌هايي در مورد خرس‌ها تشكيل شده است و اطلاعات بسيار مفيد و باارزشي به صورت گزارش‌هايي براي هر شهرستان در اين پرونده‌ها وجود دارد. اما آنچه حفاظت خرس‌ها را تضمين مي‌كند، تخصيص بودجه براي مطالعات بلندمدت، بالا بردن آگاهي عمومي به ويژه آموزش مردم محلي و مشاركت آنها در حفاظت است. متاسفانه در حال حاضر به جهت تحريم‌هاي جهاني مشكلات حفاظت حيات وحش ما بيش از پيش است و اين مساله حفاظت خرس‌ها را دشوار‌تر مي‌كند.»

 

چه اقداماتي مي‌تواند موثر واقع شود؟

ترك قشقايي در جمع‌بندي صحبت‌هايش به راهكارهاي كاهش تعارض مي‌پردازد: «در حال حاضر، مقرون به صرفه‌ترين كار براي كاهش تعارض و كاهش حساسيت مردم در ايران، پرداخت خسارت‌ها از طريق بيمه يا صندوق‌هاي استاني و آموزش مردم است. اين امر مي‌تواند در مردم آرامش رواني ايجاد كند كه به دنبال كشتن خرس براي تلافي خسارت‌ها نباشند. كاهش مواد غذايي جذاب براي خرس‌ها راه كاهش تعارض ديگري است. به عنوان مثال در منطقه‌اي كه زالزالك ميوه وحشي پاييزي است، اگر درختان سيب كاشته شوند، خرس‌ها به سيب هجوم مي‌آورند و زالزالك‌ها روي درخت باقي مي‌مانند يا روي زمين مي‌پوسند، زيرا سيب نسبت به زالزالك براي خرس‌ها جذاب‌تر است. اما راه‌هاي اساسي‌تر و پرهزينه‌تر نظير كنترل جمعيت و احياي زيستگاه‌هاي فقير شده نيز مطرح خواهد بود.»


علي ترك قشقايي: افزايش تعارض بين انسان و خرس در فصل پاييز دلايل زيستي و رفتاري دارد. خرس‌ها در فاصله مرداد تا قبل از خواب زمستاني عادت به پرخوري دارند كه همين يكي از عوامل تعارض انسان و خرس است


چرا دوباره خرس‌ها؟

اگر صفحه هفته گذشته محيط‌زيست روزنامه اعتماد را خوانده باشيد، گزارشي برگرفته از نظرات آرش قدوسي، عضو گروه تخصصي خرس‌ها در اتحاديه جهاني حفاظت (آي‌يو‌سي‌ان) منتشر شده بود كه در آن پاييز فصل تعارض خرس‌ها و انسان‌ها خوانده شده بود. علاوه بر اين كه پاييز را به اين وضعيت توصيف كرده‌اند، شاهد بوديم كه در هفته آخر آبان با يك سامانه بارشي به ناگاه پذيراي تغييرات جوي شديدي شده و با بارش برف و باران مواجه شديم. اين وضعيت به خودي خود سبب مي‌شود حيات‌وحش براي تامين خوراك خود به محل سكونت انسان‌ها نزديك شوند، براي همين هم هست كه اداره‌هاي محيط‌زيست در برخي مناطق اقدام به توزيع دستي علوفه براي كمك به حيات‌وحش مي‌كنند. اما آن دسته از حيوانات كه علفخوار نيستند چه سرنوشتي دارند؟ در ماه‌هاي گذشته خبرهاي متعددي از خرس‌كشي را در كشور خوانديم و اينك درست در ماه دوم پاييز هستيم و رويارويي انسان‌ها و خرس‌ها مي‌تواند بيشتر و بيشتر شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون