اعتراضها در ايران بر سياست خارجي چه تاثيري ميگذارد؟
واشنگتن و توهم پيروزي تروريسم اقتصادي
سارا معصومي
«اعتراضهاي جاري در ايران رهبر ميداني دارند، مگر ميتوان بدون رهبر ميداني اعتراضها را سازماندهي كرد؟ اين اعتراضها هم رهبر ملي هم رهبر ميداني و هم سازماندهي دارند. بيش از دو تا سه سال است كه براي اين اعتراضها برنامهريزي، شعارنويسي و فضاسازي شده است. تمام روشهاي نافرماني مدني كه استراتژي شاهزاده رضا پهلوي در 40 سال گذشته بوده در اين دو تا سه سال انجام و پياده شده تا امروز به اينجا رسيده است.» اين جملات را اميرحسين اعتمادي، عضو سازمان دانشآموختگان لبيرال ايران در برنامه شامگاه دوشنبه بيبيسي فارسي بر زبان راند. اظهاراتي كه بلافاصله در فضاي مجازي و رسانههاي فارسيزبان داخل انعكاس پيدا كرد. در بخشهاي ديگري از اين برنامه، اعتمادي يادآوري كرد كه او به همراه 29 نفر ديگر از جمله كساني بودند كه پس از توافق هستهاي ايران با 1+5 وقت نامهاي در اعتراض به آن و لزوم بر هم خوردن اين توافق نوشتند همچنين در دو سال و نيم گذشته از دولت دونالد ترامپ در امريكا تمام تلاش خود را براي تشديد تحريمها عليه ايران به اميد به زانو درآمدن حاكميت به كار گرفتند. اين سخنان كه البته حاوي نكته جديد و نادانستهاي براي بسياري از ايرانيهاي داخل و خارج از كشور نبود، اعتراف صريح به برنامهريزي براي ناآرام كردن ايران و جا زدن آن به عنوان نشانهاي از موفقيت سياست فشار حداكثري امريكا عليه ايران به حساب ميآيد. از زمان روي كار آمدن دولت ترامپ در امريكا و با توجه به حضور چهرههاي ضدايراني شناسنامهدار در تركيب دولت او در دو سال و نيم گذشته، جريانهاي سياسي مخالف ايران از گروهك تروريستي مجاهدين خلق تا سلطنتطلبها و ساير گروههاي اپوزيسيون موقعيت ويژهاي در كاخ سفيد يا نزد چهرههاي داراي نفوذ در تيم ترامپ پيدا كردهاند و بر همين اساس بسياري از تصميمگيريهاي دولت امريكا در نتيجه مشاوره ايرانيهايي بوده كه روياي براندازي نظام در ايران را در 40 سال و اندي گذشته در سر پروراندهاند.
با گذشت چند روز از آغاز اغتشاشها و اعتراضها در ايران به گران شدن بهاي بنزين تلاش جريان اپوزيسيون در خارج از كشور براي تداوم اعتراضها و ترغيب ساير كشورها به موضعگيري به نفع معترضان شدت بيشتري پيدا كرده و اين در حالي است كه اندك اندك كارشناسان مسائل سياست خارجي به تحليل تاثير اين اعتراضها بر پروندههاي باز ايران در حوزه ديپلماسي روي آوردهاند.
اعتراضها در ايران در مقطع زماني صورت گرفت كه ايران روند كاهش تعهدات برجامي را آغاز كرده و تاكنون در اين مسير 4 گام برداشته است. همزمان اروپاييها در حال سبك و سنگين كردن و بررسي نوع واكنش به اين گامهاي ايران هستند. در مسيري ديگر گفته شده كه مذاكرات ايران و اروپا (به رهبري فرانسه) به منظور يافتن راهكاري براي خروج برجام از بنبست ادامه دارد. در اين چارچوب، فرانسه تلاش ميكند ايران را به توقف روند كاهش تعهدات برجامي و امريكا را به توقف روند اعمال تحريمهاي هستهاي عليه ايران ترغيب كند تا در فضاي آتشبس به وجود آمده در نتيجه اين توقفها دو طرف بتوانند در مسير گفتوگوي مجدد قرار بگيرند. با اين همه امريكا نه تنها از موج تحريمي خود نكاسته بلكه هر روز يا بر دامنه تحريمهاي پيشين ميافزايد يا يكي از معافيتهاي تحريمي ايران به خصوص در حوزه همكاريهاي هستهاي در سايه برجام را حذف ميكند. در اين سوي ميدان نيز ايران به روند كاهش تعهدات برجامي ادامه ميدهد. امريكا اميدوار است كه يا ايران به دليل فشار اقتصادي ناشي از تحريمها پاي ميز مذاكره بنشيند يا روند كاهش تعهدات برجامي را ادامه داده و اروپا را وادار به واكنشي مانند استفاده از مكانيسم ماشه(بازگشت خودكار قطعنامههاي سازمان ملل عليه ايران) كند كه در نتيجه آن ميتواند بر موج ناشي از اجماع عليه ايران در سطح بينالمللي سوار شده و استفاده خود را ببرد. ولي نصر، تحليلگر مسائل ايران و امريكا روز گذشته در صفحه توييترش به تاثير اعتراضهاي ايران بر مذاكرات ايران و امريكا پرداخته و تاييد كرد كه در نتيجه اين ناآراميها در تهران اكنون بايد گفت كه طرح امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه براي گفتوگو ميان ايران و امريكا به اغما رفته است چراكه امريكا مذاكره را در شرايطي كه اعتقاد دارد، فشار حداكثرياش منجر به اعتراضهاي مدني در ايران شده، بيفايده ميداند و ايران گفتوگو را در شرايطي كه اين اعتراضها ميتواند جايگاه آن را در هر گفتوگويي تضعيف كند به صلاح نميداند. ولي نصر در ادامه اين توييت پيشبيني ميكند كه در نتيجه تداوم بنبست مذاكراتي ميان ايران و امريكا اوضاع منطقه همچنان ناآرام خواهد ماند و حتي اين ناآرامي تشديد هم خواهد شد.
در واشنگتن همزمان با آغاز اعتراضها در ايران، تلاش براي مصادره مطلوب روند پيش آمده، ادامه دارد و يك خط واحد در تمام موضعگيريها و بيانيهها به چشم ميخورد و آن هم مقصر شناختن حاكميت در وضعيت معيشتي مردم و ادعاي حمايت از مردم است. محمدجواد ظريف، وزير خارجه در پاسخ به موضعگيريهاي اخير مايك پمپئو، وزير خارجه كابينه ترامپ همچنين بيانيه كاخ سفيد درباره اعتراضها در ايران گفت: «اعتراض قانونمند حق مردم است كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به رسميت شناخته شده است و نيازي به يادآوري و حمايت مزورانه رژيمهايي كه هدف رسمي خود را وادار كردن ايران به اجراي خواستههاي غيرمشروع و ضد قانوني آنها از طريق تحميل فشار اقتصادي- حتي در حوزه غذا و دارو- بر شهروندان ايراني اعلام كردهاند، ندارد.»
وزير امور خارجه اعلام حمايت مقامات امريكايي از «مردم ايران» را دروغي شرمآور خواند و افزود: «رژيمي كه با اعمال تروريسم اقتصادي مانع رسيدن غذا و دارو به مردم عادي اعم از سالخوردگان و بيماران ميشود هيچگاه نميتواند ادعاي وقيحانه حمايت از مردم ايران داشته باشد. آقاي پمپئو نخست بايد پاسخگوي اقدامات اعلام شده تروريستي و جنايت عليه بشريت ضد مردم ايران باشد. كشورهايي كه نتوانستهاند از خود هيچ توان و ارادهاي در برابر تروريسم اقتصادي امريكا نشان دهند و اكنون براي پنهان كردن ناتواني خود از آشوب و بر هم زدن نظم عمومي، حمايت سياسي و ميداني ميكنند، مسووليت كليه عواقب تحريكات خطرناك خود را بر عهده خواهند داشت.»
دولت ترامپ در دو سال و نيم گذشته ابتدا با تهديد سپس با كنارهگيري از برجام و بازگرداندن تحريمهاي هستهاي تلاش كرد، فضا را به سمت ايرانهراسي و امنيتيسازي دوباره پرونده ايران با تمركز بر بحث هستهاي ببرد. همزمان در يك سال و نيم گذشته از زمان خروج امريكا از اين توافق، ترامپ و متحدانش در منطقه تلاش كردهاند با ترفندهاي مختلف فعاليتهاي منطقهاي ايران را مخرب جلوه بدهند و در 6 ماه اخير ما شاهد زنجيرهاي از حوادث در منطقه بوديم كه در تمامي آنها تلاش شد، انگشت اتهام به سمت ايران باشد: عملياتهاي خرابكارانه در خليج فارس و تنگه هرمز عليه نفتكشها و تانكرهاي نفتي كشورهاي مختلف از نروژ تا ژاپن، هدف قرار گرفتن تاسيسات نفتي در عربستان سعودي، نزاع ميان ايران و امريكا بر سر هدف قرار گرفتن پهپاد امريكايي كه وارد حريم هوايي ايران شد و در آخرين زنجيرهها هم ناآرامي در عراق و لبنان كه در پارهاي از موارد به دفاتر كنسولگريهاي ايران در اين كشورها حمله شد و بعضا شعارهاي ضد ايراني هم شنيده شد. سياست امريكا در دو سال و نيم گذشته تحت فشار قرار دادن ايران از چند جهت سياسي و اقتصادي در سطح بينالمللي و همزمان تلاش براي ايجاد آشوب در داخل در نتيجه فشارهاي اقتصادي ناشي از تشديد تحريمها بود. بسياري از تحليلگران مسائل ايران و امريكا در اين مدت تاكيد داشتند كه مقامهاي رسمي دولت امريكا هر چند ميگويند به دنبال تغيير نظام در ايران نيستند اما سياست اعلامي آنها با سياست اعماليشان در ميدان عمل متفاوت است و تلاش ميكنند يا ايران به ظن خود تضعيف شده را پاي ميز مذاكره بكشانند يا از درون آن را دچار هرج و مرج كنند. هر چند كه به نظر ميرسد، ناآراميها در كشور طي روزهاي آتي سير نزولي خواهند داشت اما نميتوان از تاثير اين حوادث بر سياست خارجي ايران سريعا عبور كرد. تهران در سطح منطقهاي تلاش ميكند، روند گفتوگوهاي منطقهاي با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس به اضافه عراق را كليد بزند و پيش از اين ناآراميها گفته شده بود كه نشانههاي مثبتي مبني بر آغاز روند كاهش تنش ميان ايران و عربستان ديده شده است.
تهران طرح صلح هرمز براي همكاريهاي امنيتي، سياسي و اقتصادي با كشورهاي حاشيح خليج فارس را از دو ماه قبل به جريان انداخته و گفته ميشود كه قطر و كويت از اين طرح استقبال و عربستان، امارات و بحرين نيز اين متن را براي بررسي دريافت كردهاند. با اين همه مشخص نيست كه بروز اين ناآراميها در داخل ايران تا چه اندازه بتواند حتي در كوتاهمدت به تضعيف موضع مذاكراتي ايران در اين پرونده منتهي شود. همزمان گرهگشايي از برجام هم با توجه به ناتواني اروپا از وفاي به تعهدات برجامي به نوعي با باز شدن گره موجود ميان ايران و امريكا پيوند خورده و به نظر ميرسد كه بايد تبعات ناآراميها در داخل و اعتراضهاي مردم به اوضاع اقتصادي را هم در تحليل آينده مذاكرات برجامي گنجاند. يمين و يسار دولت ترامپ را يا ايرانيهاي مخالف نظام يا لابيهاي عربي و عبري گرفتهاند كه در گوش او زمزمه ميكنند، سياست فشار حداكثري امريكا جواب داده و با تنگتر كردن بيشتر حلقه تحريم ميتوان به مطلوب خود در مواجه با ايران رسيد. همزمان اروپاييها نيز هر چند نگران گام پنجم ايران در كاهش تعهدات برجامي هستند اما احتمالا با توسل به آنچه سركوب معترضان در ايران خواندهاند و انتقاد از اين روند از سرعت تلاشهاي ناچيز قبلي براي نجات برجام به اميد رسيدن ايران به نتيجه جديد براي مذاكره درباره توافقي جامعالاطراف خواهند كاست.