اتحاد عليه فشار بيگانه
حميدرضا آصفي
اتفاقات تلخ چند روز گذشته كه منجر به جانباختن تعدادي از هموطنانمان و تخريب عمومي شد، حادثهاي تامل برانگيز و از چند زاويه قابل تحليل است. مصوبه اخير سران سه قوه در اصلاح بهاي بنزين، امري ضروري و در جهت اصلاح قيمتها و يارانههايي بود كه از جيب افراد ضعيفتر به ثروتمندان كشور واريز ميشد. اين اقدام، بايد بسيار زودتر و البته با تمهيدات مناسبتر صورت ميگرفت.
شايد اصل غافلگيري در اجراي اين تصميم بسياري را شوكه كرد و امكان تبيين و تشريح اين سياست را در زمان مقتضي تا حد زيادي از بين برد. آنچه در اين خصوص قابل تامل است سوءاستفاده برخي از كشورها و در راس آن ايالات متحده امريكا و اظهارات مداخلهجويانه وزير خارجه و ساير مسوولان اين كشور و همچنين تلاشهاي رسانههاي تندروي نزديك به كاخ سفيد و سياستهاي خارجي دولت امريكا بود.
همچنان كه در اظهارات مسوولان بلندپايه كشور مورد تاكيد قرار گرفته است، اعتراض، اظهارنظر و نقادي از حقوق مسلم شهروندان جمهوري اسلامي ايران است. روشن است كه بسياري از شهروندان طبقات متوسط و فرودست به خاطر شرايط اقتصادي كشور و تحريمهاي ظالمانه امريكا در تنگناي معيشتي قرار دارند. خيلي دور از انتظار نيست كه اين دسته از مردم بخواهند و بتوانند صداي اعتراض خود را در قبال سياستهايي كه ممكن است به منفعت خود نبينند، به گوش مسوولان برسانند. همچنان كه چنين اعتراضاتي نهتنها در ايران، بلكه در خيلي از كشورها اين موضوع ساري و جاري است. اما آنچه پذيرفتهشدني نيست سوءاستفاده از حقوق طبيعي و اساسي شهروندان، براي ايجاد آشوب، هرج و مرج و تخريب اموال عمومي است. حساب گروهي بسيار كوچك كه يا از سر احساسات يا تحت تاثير فضاسازيهاي خارجي در چند روز گذشته بهاقداماتي خشن دست زدهاند با اكثريت قاطع معترضين و منتقدان جداست.
از ابتداي اين حوادث دولتمردان امريكا يا با موجسواري يا با تحريك، عملا به اين ميدان وارد شدهاند كه در ايران اغتشاش و آشوب ايجاد كنند. تقريبا تمامي رسانههاي وابسته به استكبار و آنها كه همواره درصدد توطئه عليه مردم بودهاند، در خدمت اين سياست امريكا قرار گرفتهاند و پوشش گستردهاي از بامداد تا نيمه شب به اين موضوع اختصاص دادهاند. اين رسانهها و سياستمداران نهتنها هيجان خود را از اين حوادث پنهان نكردند و از پوشش ادعايي بيطرفي خارج شدند، بلكه با اظهار خشنودي و رضايت به انتشار اخبار مبالغهآميز از اين حوادث و رويدادهاي پرداختند. آنها براي توجيه تبليغات خود از هر عنصر معاند و معارضي كه در دسترس داشتند، براي آنچه به زعم خود تحليل و تشريح اين موضوع معرفي ميشد، بهرهگرفتند.
همزمان، دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا و دوستان او كه درگير پرونده استيضاح و در شرايط استيصال هستند، از ابتداي اين حوادث تلاش كردند موضوع رسوايي سياسي و پروندههاي حقوقي خود را به حاشيه برده و با برجستهسازي و عمدهسازي وقايع ايران، از اين رويدادها به نفع خود بهرهبرداري كنند. در نتيجه روشن است پايان يافتن اين رويدادها و حوادث در حداقل زمان ممكن نه تنها ضروري كه افزون بر آن در جهت منافع ملي كشور است. امريكا درصدد است با مصادره به مطلوب اين حوادث سياست فشارحداكثري خود را موفق جلوه دهد، بنابراين بر مسوولان و مردم واجب است كه با اتحاد و شناخت عمق كينه و نفرت زمامداران امريكا نسبت به ايران و جمهوري اسلامي ايران، تدابير لازم را به عمل آورند.
لازم است مسوولان كشور با توجيه و تبيين انگيزهها و ضرورتهاي تصميم اتخاذ شده، در راستاي تلاش براي جلوگيري فشار مضاعف به قشر ضعيف گام بردارند و چتر حمايتي خود را محكمتر و گستردهتر از گذشته براي نيازمندان و اقشار جامعه ايران باز كنند. نيروهاي انتظامي و امنيتي نيز شايسته است با رعايت عدالت و انصاف به بهترين نحو به وظايف قانوني خود عمل كنند. از ديگر سو مردم شريف ايران بايد حساب خود را از اندك كساني كه به تحريك و اقدامات خشونتبار دست زدهاند جدا كنند، تا امكان اتخاذ تصميم صحيح براي حافظان امنيت آسانتر شود.
در يك نگاه كلي مشخص است نه مردم و نه دولتمردان اجازه نخواهند داد اين حادثه به گونهاي ادامه يابد كه دشمنان اين مرز و بوم با سوءاستفاده از آن به اهداف خود نايل شوند. همچنان كه در شرايط مشابه در گذشته نيز بيگانگان در سوءاستفاده از اختلافنظرها و نقدها در ايران ناموفق بودهاند. اين حوادث آزمون بزرگي براي تدبير مسوولان و هشياري مردم عزيز و شريف ايران است كه بدون ترديد همراه با سربلندي و توفيق خواهد بود.