ماجراجويان و مصالح ملي
محمد كاظمي
با اتمام زمان ثبتنام كانديداهاي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي هرچند دوستان و همكاران محترم و شاخصي از اصلاحطلبان در اين آغاز شركت كردند ولي آنگونه كه انتظار ميرفت شور و شوق انتخاباتي در ميان نخبگان كشور خصوصا شخصيتهاي باسابقه و امتحان پس داده ديده نشد و اگر تحرك و تحولي ملي و مثبت و مضاعف در اين رابطه ايجاد نشود و همه دستاندركاران انتخابات بر اين ضرورت وقوف پيدا نكنند چه بسا شور و شوق انتخاباتي ايجاد نشود و قوه مقننه از استحكام و حمايت بالاي اجتماعي برخوردار نشود و نتواند موافق آرمانها و انتظارات بحق مردم گام بردارد. كشور هميشه به مجلسي مردمي، مستقل، تعيينكننده و راهگشا نياز داشته است ولي امروز با ازدياد مشكلات و وقوع برخي جراحتها بر پيكر جامعه و تحت فشار حداكثري امريكا بيش از هر زمان ديگري احتياج به انتخاباتي گرم و جدي داريم كه از آن مجلسي آگاه و دردآشنا و مستقل و دلسوز حاصل شود و نمايندگان پناهگاه مردم باشند و مردم احساس كنند كه در ساختار حكومت وكيلاني پيگير و وفادار دارند. مسلما بخش مهمي از سردي و رخوت كنوني از مشاركت در فرآيند دمكراسي كه تا نخبگان جامعه هم سرايت داشته است در نوع مواجهه اركان حاكميت با خانه ملت است. راستي مجلس شوراي اسلامي تا چه حد در سياستهاي خارجي دخالت داشته و موثر بوده است؟ نمايندگان مردم تا چه حد اجازه يافتهاند در تصميمهاي مهم اساسي و اقتصادي حضور داشته باشند و حرف و تمايل جامعه را در سياستگذاريها دخالت دهند؟ در همين تصميم مهم زمان اجراي سهميهبندي بنزين اگر موضوع به مجلس سپرده ميشد و نمايندگان مخالف و موافق طي روزهاي متوالي سخن ميگفتند و دولت هم نظر خود را ميگفت مردم از جزييات ماجرا آگاه ميشدند و همين معنا آمادگي و توجيه لازم را ايجاد ميكرد و اتفاقا قدر و منزلت مجلس هم بالا ميرفت و احتمالا هيچ عكسالعمل حادي در جامعه ايجاد نميشد. اين كاركرد مهمي است كه مجلس در اين زمينه و ديگر زمينهها ميتواند داشته باشد و مجادلات را از كف خيابان و صورت اعتراضي آن به فضاي عقلاني و آرام خانه ملت بكشاند. اما اين همه ماجرا نيست مشكل ابتدايي ديگري وجود دارد كه متاسفانه انتخاب مردم را محدود ميكند و از همانجا تضعيف خانه ملت آغاز ميشود. البته شوراي نگهبان با نظارت خود ميتواند به انتخاب مردم كمك كند و با استعلام از مراجع چهارگانه حساب كلاهبرداران و عوامل بيگانه و پروندهداران و فاقدان شرايط لازم را از دلسوزان با گرايشهاي مختلف جدا كند و...
انتخاب اصلي را به عهده رايدهندگان بسپارد. متاسفانه تعيين صلاحيتها بعضا تا نوع فكر و عقيده و سليقه و حزب و گرايش داوطلبان نمايندگي پيش ميرود و از قضا اغلب اصلاحطلبان را دربرميگيرد. اصلاحطلباني كه به اتفاق در ميان اپوزيسيون برانداز از عوامل اساسي عدم آسيب جدي به نظامند و حداقل 2 دهه است كه اصليترين هدف تهمت و حمله همهجانبه معاندان قرار گرفتهاند. حجم حمله به رييس دولت اصلاحات و شخصيتها و نزديكان و موافقان وي در هر مناسبتي باوركردني نيست و آيا جفايي بزرگتر از اينكه همين دلسوزان كه در همه مراحل انقلاب حضور داشته از آرمانهاي مردم جانانه دفاع كردهاند با بيمهريهاي دروني و حملات خصمانه بيروني روبهرو شوند و از خدمت ضروريشان جلوگيري شود؟ متاسفانه مخالفان اصلاحات به واسطه احساس قدرتي كه ميكنند ملاحظه انواع خطرها نسبت به كشور و مردم را ندارند و تا آنجا پيش ميروند كه شوراي نگهبان را تشويق به سختگيريهاي بيسابقه ميكنند. از نظر آنها صلاحيتها بايد با يك خطكش اندازهگيري و مرام و فكر و روش افراد را در بر بگيرد و در فضايي خشك و بيانعطاف به قضاوت گذاشته شود. با اين مقدمات درست زماني كه اتحاد حداكثري و مشاركت همگاني و عقلانيت و خردورزي ضروري است عدهاي وقت را غنيمت شمرده انحصارطلبي و افراطيگري و تندي و ماجراجويي را از همين ابتدا آغاز كردهاند و گويا دانسته يا نادانسته پازل افراطيون خارجي براي حاد شدن مسائل كشور را تكميل ميفرمايند! در اين ميان آنچه مورد بياعتنايي قرار ميگيرد مصالح عاليه كشور و مردم است و آنچه به چشم نميآيد رنجي است كه هماكنون متوجه محرومان جامعه است؛ رنجي كه با تشديد هرچالش و تنشي عمق مييابد و خداي ناكرده آسيبها را به نقطه غيرقابل تحمل ميرساند.