• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4536 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۴ آذر

واكنش نوبرانه!

عباس عبدي

جناحي از اصولگرايان كه در ميدان سياست يكه‌تازند افراد به نسبت عجيبي هستند. كار چنداني به واقعيت ندارند، با هر چيز مخالفت مي‌كنند، با پديده‌اي مخالف هستند، همزمان با ضد آن نيز مخالفت مي‌كنند. طرفدار ايده‌اي مي‌شوند، به محض آنكه آن را تاييد كني با آن مخالفت مي‌كنند. تازه كلي هم استدلال در اين مخالفت رديف مي‌كنند، به همان اندازه كه با اصلش مخالف بودند. يكي نيست كه بگويد اگر اين كار بد است چرا از اول خواهان آن بوديد؟ در پي يادداشت هفته پيش بنده در روزنامه اعتماد مبني بر ضرورت پرهيز از تنش و شكاف غير قابل قبول در ساخت رسمي كشور و پيشنهاد انجام انتخابات زودرس رياست‌جمهوري و در ادامه نيز انجام يك گفت‌وگوي مفصل در اين باره، انتظار مي‌رفت كه اين جناح از پيشنهاد مذكور استقبال و آن را تاييد كند. يا اگر علاقه‌اي به تاييد مواضع و پيشنهادهاي اصلاح‌طلبان ندارد، حداقل سكوت همراه با موافقت كند. ولي در عين ناباوري مشاهده شد كه آن را تخطئه كرده و حتي خطرناك دانستند. كسي هم نيست كه از اين دوستان بپرسد اين پيشنهاد ناشي از شدت حملات و كارشكني‌هاي شما بوده است.

اگر هدف شما از اين حملات و كارشكني‌ها تغيير دولت نيست و آن را مطلوب نمي‌دانيد، پس اساسا چرا انجام مي‌دهيد؟ چون فرض عقلايي اين است كه شما در پي تحقق اين هدف هستيد. اتفاقا همين را بارها و بارها گفته‌ايد. اينكه يكي از شما پايين كشيدن هر چه سريع‌تر رييس‌جمهور را وظيفه خود مي‌داند، يا ديگري دنبال مجلسي است كه با قدرت او را استيضاح كند، همه نشانه‌هاي مطلوبيت اين هدف براي شما است. خوب حالا اگر با شيوه كم‌هزينه‌تري اين هدف محقق شود، چه ايرادي دارد و چرا از آن استقبال نمي‌كنيد؟ حالا فرض كنيم كه شما واقعا هم مخالف اين پيشنهاد هستيد، پس چرا هنگامي كه دوستان‌تان شعار پايين كشيدن رييس‌جمهور را مي‌دادند با اين شعار همدلي كرديد؟ اين رفتار محصول بي‌پايه بودن مواضع اين جناح است. آنان بر طبل سياستي مي‌كوبند و هنگامي كه عوارض آن آشكار مي‌شود فوري عقب‌نشيني مي‌كنند و با آن مخالفت مي‌كنند. برخي از آنان خود را به كوچه علي‌چپ مي‌زنند و مي‌گويند كه روحاني بايد تا آخر ادامه دهد و مسووليت كارهايش را بپذيرد. خب! اگر شما معتقديد كه اين سياست‌ها نادرست است و به نفع جامعه نيست و به همين علت اينقدر چوب لاي چرخ آن مي‌گذاريد پس چه معنايي دارد كه حتي يك روز بيشتر ادامه پيدا كند؟ چه استدلال پوچي است كه بايد تا پايان ادامه دهد و مسووليت كارهايش را بپذيرد؟ خوب! پذيرفت يا نپذيرفت. چه نتيجه‌اي دارد؟ اگر بد است تا همين جا هم مي‌تواند بد باشد و بپذيرد كافي است و اگر آن را خوب مي‌دانيد، پس تا 18 ماه ديگر هم همان راه را ادامه خواهد داد. احتمالا براي آنكه بدتر شود، چوب‌هاي بيشتري لاي چرخش خواهيد گذاشت تا بگوييد، نگفتيم؟!! برخي ديگر استعفا را قهرمان‌سازي تلقي كرده‌اند و معتقدند پس از پايان دوره مردم تغيير ريل خواهند داد. آنان متوجه نيستند كه اولا اين قهرمان‌سازي نيست دوم اينكه انتخابات زودرس همان فرصت مناسب براي تغيير ريل است. نيازي نيست دو سال صبر كنيد. حالا اگر به علل ديگري اين را نمي‌پسنديد خوب همان را بايد گفت. اين چه سرّي است كه پيشنهاد كناره‌گيري يا استعفا هم اينقدر حساسيت‌برانگيز است؟ در همه جاي دنيا تا اين پيشنهاد ارايه شود مخالفان دولت استقبال مي‌كنند. حتي مخالفاني كه چوب هم لاي چرخ دولت خود نمي‌گذارند، پس چرا در ايران حتي اين پيشنهاد مي‌تواند با عصبانيت مخالفان دولت مواجه شود؟ فقط در ايران است كه اگر به كسي بگوييم از قدرت كنار برود او و توصيه‌كننده مي‌شوند برانداز! واقعا در سياست هم نوبريم! تا حالا مي‌خواستند سر به تن او نباشد حالا مي‌گويند كنار رفتن بي‌كيفر نمي‌ماند و بعد هم براي اينكه دچار تعارض نشوند مي‌گويند اينها قدرت طلب هستند و كنار نمي‌روند! اين وضع محصول تناقضات بي‌پايان برخي گروه‌هاي سياسي بي‌نام و نشان‌دار است كه در عين حال قدرت دارند. آنان تبعات ديدگاه‌هاي خود را هنگامي متوجه مي‌شوند كه از زبان ديگران بيان شود. پيش از آن توجه چنداني به پيامدهاي نظرات خود ندارند.

مي‌گويند يك نفر شب رفته بود آبياري؛ يك باره يك حيوان به او حمله كرد او هم گمان كرد شغال است با بيل زد آن را كشت. بعد آن را با طناب بست و كشان‌كشان آورد روستا تا مردم ببينند و خودي نشان دهد. وقتي رسيد روستا هوا روشن شده بود ديد مردم از او فرار مي‌كنند. پرسيد چرا مي‌ترسيد؟ به لاشه اشاره كردند. برگشت ديد آنچه كشته شغال نبوده بلكه پلنگ بود. خودش هم از ترس غش كرد. حكايت اين دوستان است كه دو سال تمام براي رسيدن به هدفي تلاش وافر مي‌كنند حالا كه ديگران پيشنهاد مي‌كنند كه از خير و شر كرسي رياست بگذريد و آن را تقديم كنيد عصباني مي‌شوند و از آنچه كه مي‌بايد دِرو كنند زهره ترك مي‌شوند. كليت اين پيشنهاد بر اين فرض استوار بود كه مخالفان دولت عزم خود را جزم كرده‌اند كه تا مي‌توانند عليه آن اقدام و تبليغ كنند و در صورت ادامه اين روند، كارآيي دولت در انجام وظايف خودش يا اتخاذ تصميمات موثر كمتر و كمتر خواهد شد. بنابراين بهتر است اين حد از تنش را كاهش داد و با وجود اين تنش شديد تنها راه، استعفا يا انتخابات زودرس يا هر شيوه ديگر است. ولي اگر مخالفان جدي دولت اين راه را برنمي‌تابند، بهتر است دست از مشكل‌آفريني بردارند. اين دولت، همين است كه مي‌بينيد. دنبال حل مساله خارجي است و مي‌خواهد از آن طريق اقتصاد را زنده كند. هر ايده ديگري هم بگوييد فايده و تاثير ندارد. جز اين كاري بلد نيست. حالا اينكه درست فكر مي‌كند يا نادرست يا همان فكر را درست اجرا مي‌كند يا نادرست، بحث ديگري است. اگر اين را نمي‌پسنديد و همچنان مخالف آن هستيد، پس چرا با ايده كناره‌گيري مخالف هستيد؟ اگر كناره‌گيري را خيلي ناپسند مي‌دانيد، پس لطفا اجازه دهيد كارش را انجام دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون