كوتاه درباره محمد قاضي به بهانه سالروز مرگش
ياد آن مرد بزرگ
رسول آباديان
محمد قاضي، مترجم نامدار ايراني 22 سال پيش در چنين روزي از ميان ما رفت. مترجمي كه نامش يادآور آثار بزرگي چون «شازده كوچولو، دن كيشوت، كلود ولگرد، سپيد دندان، شاهزاده و گدا، سادهدل، مادام بواري، مردهريگ، مادر، دوريت كوچولو و...» است.
محمد قاضي از آن جمله مترجماني است كه نامش، اعتماد خواننده را به همراه دارد و هر كدام از نويسندگان خارجي كه آثارشان توسط اين مترجم به فارسي برگردانده شدهاند، در رديف پرفروشها قرار گرفتهاند. قاضي، مترجمي سختكوش و پركار بود اما پركارياش هرگز به قيمت كم گذاشتن در كار نيست. جرات و جسارت قاضي در انتخاب كارهايي كه مترجمان ديگر به راحتي با آنها كنار نميآمدند و همچنين تلاش شبانهروزي براي هر چه بهتر ارايه كردن آثار را بايد از ويژگيهاي اين مترجم برشمرد. مترجمي كه به هيچ عنوان نميشود كاري حتي متوسط در ميان ترجمههايش پيدا كرد. محمدرضا جعفري، مدير نشر نو كه بيشتر ترجمههاي قاضي را منتشر كرده درباره او معتقد است: «قلم قاضي بسيار شيوا و مليح است و كسي كه ترجمههايش را بخواند احساس غريبگي با كتاب نميكند. ملاحت قلم او منحصر به خودش است و كمتر در ترجمه ديگران ديده ميشود. البته شعرهاي خوب و بهجايي هم ميسرود حتي پدرم يكي از شعرهايش را در خاطراتش نقل كرده است. جاي قاضي هميشه در قلب من است و چهرهاش هميشه در نظرم است بهطوريكه معمولا روزي دو بار از او ياد ميكنم. قاضي، شوخطبع و سرد و گرم چشيده بود و اين روحيه شوخطبعي را در طول بيش از 20 سال آشناييمان و حتي هنگامي كه دكتر به او گفت بايد حنجرهاش را بردارند، حفظ كرد.» محمد قاضي مترجمي است كه علاوه بر استادي تام و تمامش در اين حوزه، بسيار خوشمشرب و مردمدار بود
به گونهاي كه اغلب همدورههايش از او به عنوان شخصيتي بينظير ياد ميكنند. عبدالله كوثري، يكي ديگر از مترجمان بزرگ كشور درباره او ميگويد: «مهمترين ويژگي محمد قاضي اين بود كه خيلي راحت حال و هواي كتاب را در زبان اصلي درمييافت و ميتوانست آن را به زبان مقصد بازگرداند. اين
در حالي بود در زماني كه قاضي ترجمه ميكرد از نقد ترجمه و شيوهها و تئوريهاي ترجمه خبري نبود؛ اما او با شمي كه داشت، به خوبي ميتوانست زبان ترجمه را پيدا كند. اين در ترجمه دن كيشوت كه شاهكار اوست تا ترجمههايش از ماكسيم گوركي و نيكوس كازانتزاكيس وجود دارد.» آنگونه كه گفته ميشود، يكي از آرزوهاي محمد قاضي اين بوده كه تعداد كتابهاي ترجمهاش به 100 عنوان برسد كه متاسفانه عملي نشد. براي كساني كه قصد دارند براي اولينبار با ترجمههاي اين مترجم زبردست آشنا شوند، توصيه ميكنيم كه اين كار را با كتاب «شازده كوچولو» شروع كنند. كتابي به غايت شسته رفته در ترجمه كه نام مترجمش را براي هميشه بر سر زبانها انداخت.