• ۱۴۰۳ سه شنبه ۶ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4567 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۳۰ دي

مرگ لنين

مرتضي ميرحسيني

در روسيه قرن نوزدهم، انقلابيگري سنت و پيشينه‌اي دور و دراز داشت و به قول باربارا تاكمن «هم سرشار از يأس بود و هم آكنده از اميد. هر نسل، رزم‌آوران تازه‌نفس به جنگ طولاني ميان طغيانگران و خودكامگان تحويل مي‌داد.» سال 1887 پنج دانشجوي دانشگاه سن‌پطرزبورگ به جرم توطئه براي قتل تزار آلكساندر سوم به اعدام با طناب‌دار محكوم شدند.

سرگروه آنان آلكساندر اوليانف هم در بازجويي‌ها و هم در دادگاه به اختناق و خودكامگي حاكم بر كشورش تاخت و گفت: «ترور تنها راه ممكن در جوامع پليسي است.» او دو برادر و سه خواهر داشت كه هر پنج نفرشان انقلابي و پرشور و بي‌باك بودند. برادر كوچك‌تر ولاديمير همان زمان «سوگند انتقام ياد كرد» و در پيكار با حكومت كشورش مصمم‌تر شد و نام خانوادگي خود را هم به لنين تغيير داد. لنين، بهار 1870 در سيمبرسك، واقع در كرانه غربي رود ولگا متولد شد (اين شهر بعدها به افتخار خود او، اوليانوفسك نام گرفت). به پشتوانه رفاه نسبي خانواده، تقريبا تا نوجواني بدون دردسر و دغدغه زندگي كرد اما شانزده‌ساله بود كه پدرش را از دست داد و در هفده‌سالگي، برادرش اعدام شد. از آن پس زندگي او نيز به مسير ديگري افتاد و از همدلي با جريان‌هاي معترض كشورش به ضديت با تزار و تلاش براي سرنگوني حكومت رسيد. زياد كتاب مي‌خواند و به جز آثار كارل ماركس و گئورگي پلخانف، نوشته‌هاي نويسندگان ديگري مثل هريرت بيچر استو امريكايي يا متفكراني مانند كارل كائوتسكي آلماني را هم به خوبي مي‌شناخت. هرچه سنش بالاتر رفت، ناسازگاري وي با نظم مستقر در روسيه هم بيشتر شد. هميشه پاي ثابت اعتراضات خياباني و آشوب‌هاي اجتماعي بود و از اين‌رو چندبار دستگير شد. چندي بعد از دانشگاه اخراج و از تحصيل محروم شد. مدتي هم به تبعيد رفت و در سيبري زندگي كرد. در 1900 همراه با همسرش روسيه را ترك گفت و مدتي در سوييس و چندي هم در اتريش اقامت كرد.

بعدها در بحبوحه جنگ اول جهاني به روسيه برگشت و عملا رهبري موثرترين گروه در ميان گروه‌هاي انقلابي كه خودش آنان را «انقلابي‌هاي حرفه‌اي» مي‌خواند به عهده گرفت. از شرح ماجراي پرفراز و نشيب و طولاني انقلاب روسيه و جنگ داخلي اين كشور كه بگذريم، سرانجام لنين و همفكرانش از درياي خون گذشتند، قدرت را به دست و در انحصار خود گرفتند و حكومت تازه‌اي در روسيه برپا كردند.

به قول كريس هارمن، نقش لنين در آن مقطع حساس اين بود كه «به توده‌هاي مردم كمك كرد كه از قربانيان خشمگين شدن از اوضاع، به عاملان فعال تاريخ تبديل شوند.» اما او چنان كه خودش و هوادارانش توقع داشتند فرصت حكمراني پيدا نكرد. تابستان 1918 بعد از سخنراني در كارخانه‌اي در حاشيه جنوبي مسكو، سه گلوله به لنين شليك شد كه وي به زحمت از اين سوءقصد جان به در برد. مدتي بعد چند سكته مغزي در فواصل كوتاه وي را از پا انداخت. 21 ژانويه 1924 از دنيا رفت؛ آن‌هم در شرايطي كه سه سال آخر عمر به ‌شدت از درد و ناتواني جسمي رنج مي‌برد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون