حاكميت «اخلاق مادرانه»
سعيد شريعتي
ميلاد بزرگ بانوي اسلام دخت مكرم پيامبر اسلام حضرت فاطمه عليهاالسلام را به عنوان روز گراميداشت مقام زن گرامي ميداريم. مناسبت جشن اين روز عزيز از جنبه اجتماعي بيشتر به تكريم مقام مادران و زنان در خانوادههاي ايراني اختصاص يافته است و كمتر از اين فرصت براي تحليل و تبيين نقش اجتماعي زنان بهره برده ميشود. اتفاقا اين مقوله بيشتر در روز جهاني زن در ۸ مارس مورد مداقه تحليلگران و انديشهورزان اجتماعي قرار ميگيرد. در چهلويكمين سالگرد انقلاب اسلامي و در حالي كه چند روز از جشنهاي سالگرد انقلاب نميگذرد، ميتوان مدعي شد كه يكي از عمدهترين تفاوتهايي كه انقلاب اسلامي با جنبشها و نهضتهاي اجتماعي و سياسي قبل خود داشت همراستا شدن جنبش اجتماعي عدالتطلبانه و برابريخواهانه زنان و نقشآفريني زنان پيشرو در تحولات و آكسيونهاي انقلاب بود. اين همراستايي تا حدي اثرگذار بود كه روحانيان پيشگام انقلاب كه در جريان اصلاحات معروف به انقلاب سفيد با اعطاي حق راي به زنان با سرسختي مقابله ميكردند، خود در يك تغيير موضع آشكار مدافع حق انتخاب كردن و انتخاب شدن زنان و برابري جنسيتي در برخورداري زنان و مردان از فرصتها و امكانات جامعه شدند. قطعا يكي از عوامل فراگير شدن سريع و نهايتا پيروزي سريع انقلاب اسلامي اين همسويي زنان آزاديخواه و برابريطلب بود. جاي تعجب است كه در فرآيند تبديل شدن نهضت به نظام ميان جنبش زنان و جمهوري اسلامي شكاف افتاد. اين شكاف متاسفانه در پنجمين دهه انقلاب به شكل نگرانكنندهاي درآمده است. پديدههايي كه در سالهاي اخير به بهانه آزادي انتخاب پوشش يا حضور در اماكن ورزشي سر برآورده و پويشهاي زنان را با تحريك عناصر سرنگونيطلب در برابر نظام قرار داده است. جمهوري اسلامي اين ظرفيت بالقوه را فرصت دارد از دست ندهد وهرچه زودتر جنبش زنان را به گونهاي روزآمد همراستا با حركت رو به رشد و آينده خويش همراه كند.
متاسفانه جزمانديشي، تعصب و حتي افراط در بنيادگرايي و انديشههاي سلفيگرا مانع از درك درست مطالبات و نقش و جايگاه زنان و آرمانهاي عدالتجويانه و برابريخواهانه آنان شده است. در پنجمين دهه از عمر انقلاب، يكي از مهمترين فرصتهاي پيش روي سياستگذاران كلان نظام، جستن راهبردهايي براي همسو كردن مسير حركت با مطالبات جنبشهاي اجتماعي از جمله جنبش زنان است. ضرورت اين امر تا حدي است كه اگر اين همسويي خودخواسته و همگرايانه و همدلانه و از مسير اصلاحات صورت نگيرد، خود را به اكراه و اجبار و از طريق استحاله به سياستگذاران نظام تحميل خواهد كرد. نظام جمهوري اسلامي ناگزير است در پنجمين دهه «اخلاق مادرانه» را بر الگوسازيهاي فرهنگي و اجتماعي خود حاكم كند و اين مهم رخ نميدهد جز با تمكين و همراهي با مطالبات آزاديخواهانه و برابريطلبانه جنبش زنان.