غير از هنر كه تاج سر آفرينش است
دوران هيچ سلطنتي پايدار نيست
آسمان موسيقي اين سرزمين كهكشاني از هنرمندان را در خود جاي داده است كه هر يك دمي چند بر پهنه آن درخشيدند و چشم و چراغ مردم اين ديار شدند و بر غناي فرهنگ و هنر اين مرز و بوم افزودند.
يكي از چهرههايي كه در تاريخ موسيقي ايران، جاودانگي را از آنِ خود كرده و بر بلنداي يكي از پرشكوهترين قلههاي آوازخواني ايستاده، نغمهسراي آوازه ايران غلامحسين بنان است. خنياگري كه افسون صدايش بسياراني را مسحور خود كرد و طنين آواز مخملين او پس از گذشت دههها هنوز گوش جان را مينوازد و مردم محنت نصيب را با شنيدن آن وقت خوش ميشود.
نغمهسرايي كه چون گلخروش جانش را فرياد ميزد، به قول فريدون مشيري تو گويي جويباري از نغمه بر حرير ميغلتد و از آبشار سخن گل ميريزد.
آوازخوان مردمي كه لطافت عاطفه ايشان در «الهه ناز» او ديده ميشود و شكوه حماسه و ميهنپرستيشان را ميتوان در «اي ايران اي مرز پرگهر» به تماشا نشست.
غلامحسين بنان خواننده نامور معاصر فرزند كريمخان بنانالدوله بود كه از طرف مادر به شاهزاده قاجار محمدتقي ميرزا ركنالدوله اتصال داشت و از دودمان قاجار بود.محيط خانوادگي كه غلامحسين را پرورش ميداد از هر جهت مستعد پرورش ذوق و استعداد هنري او بود. پدرش بنانالدوله صداي خوشي داشت و آواز ميخواند و مادرش پيانو ميزد. خالهاش مينواخت و خواهرانش نزد نوازنده بزرگ تار «مرتضيخان نيداوود» تار مشق ميكردند.
هفتهاي يك شب دوستان بنانالدوله در خانه او جمع ميشدند و مجلس انسي داشتند و در اين محافل شخصيتهاي هنري زمان مانند آقا حسينقلي، ميرزا عبدالله، درويشخان، رضا قليجان نوروزي، ضياءالذاكرين، مرتضيخان نيداوود و ديگران شركت ميكردند و به هنرنمايي ميپرداختند و در چنين محيطي بود كه غلامحسين از همان كودكي با ساز و آواز موسيقيدانان تراز اول روزگار آشنا شد.
خواهرانش روزهايي كه به كلاس درس استاد «نيداوود» ميرفتند، او را هم به همراه خود ميبردند. از آنجا كه در آن زمان خط بينالمللي موسيقي (نت) رواج نداشت و استاد به همان شيوه قدما تدريس ميكرد، شاگردان ميبايست به مدد حافظه، گوشههاي موسيقي را به خاطر بسپارند. خواهران بنان با همه تلاشي كه براي به حافظه سپردن الحان و نغمات به كار ميبستند اما بسا كه نغمهها از خاطرشان ميرفت. در اين حال اين غلامحسين بود كه به ياري حافظه شگفت خود، درسهاي استاد را به يادشان ميآورد و گوشهها را با آواز ميخواند و بهمثابه دستگاه ضبطصوت به ياريشان ميشتافت. همين امر موجب شد كه مرتضيخان نيداوود به گوهر وجود او پي ببرد و استعداد او را كشف كند.
غلامحسين بنان ابتدا در محضر ضياءالذاكرين، به فراگيري رموز آوازخواني پرداخت و به خاطر بستر مناسب خانوادگي با نوازندگان و خوانندگان بزرگ عصر خود آشنا شد و از هنر هر يك بهرهها گرفت و به مدد پشتكار و تلاش و تمرينهاي مستمر به يكي از بهترين خوانندگان روزگار خود تبديل شد.
با تاسيس برنامههاي گلها توسط «داوود پيرنيا» غلامحسين بنان كه يكي از خوانندگان ثابت اين برنامه و برنامههاي ديگري چون «گلهاي جاويدان»، «گلهاي رنگارنگ»، «برگ سبز» و... بود، آثاري ارجمند از خود به يادگار گذاشت.
بنان در طول حيات هنري خود، آثار آهنگسازان بزرگي از جمله «علينقي وزيري»، «روحالله خالقي»، «ابوالحسن صبا»، «مرتضي محجوبي»، «موسي معروفي»، «حسين ياحقي»، «نصرالله زرينپنجه» و... را اجرا كرد و قطعههاي درخشاني در موسيقي ايران بر جاي گذاشت.
غلامحسين بنان از صدايي نرم و صاف و گرم و خوشطنين برخوردار بود. مانند ديگر خوانندگان عصر خود، در پي قدرتنمايي در آوازخواني نبود بلكه تمام قدرت و دقت خود را در انتقال معناي شعر و ارائه ظرايف آوازي با لطيفترين شكل به كار ميبست. تحرير اضافه و بيجا در كارهاي او ديده نميشود و آنچه هست خارج از متن آواز او نيست بلكه جزء بافت آواز به شمار ميرود. به قول «احسان يارشاطر» تحريرهاي بنان موجهاي ريز حريري را كه در معرض نسيم است به خار ميآورد.
بنان شعر را روشن و بينقص ادا ميكرد و آوازهاي او از «جويدهخواني» بركنار است.
او فراز و نشيب گونههاي مختلف را با معاني اشعار به خوبي تلفيق ميكرد و برخورداري از «ديكلماسيون» صحيح يكي از امتيازات اجراهاي اوست. در كارهاي او شعر و موسيقي دوشادوش هم حركت ميكنند و شعر در پيچ و خم فرمهاي آوازي و تحريرها گم نميشود. به قول «بيژن ترقي» بنان در رساندن معاني و مضامين شعر استاد بود و به نيروي قدرت اجرا و تحريرهاي لطيف و زير و بمهاي متموج و پرترنم خود بر لطافت شعر ميافزود و شنونده را بر شهبال صداي ملكوتي خود مينشاند و به پرواز در آسمانها ميبرد.باري، صداي بنان در حافظه موسيقايي اين سرزمين پيوسته طنينانداز است و ياد او تاريخ ايران را عطرآگين ميكند.