شرط گذار از خامفروشي
نادر جاويدپور
گذار از خامفروشي در صنعت نفت به مرحله استفاده از ظرفيتهاي صنعت پتروشيمي، لايهلايه است و مواردي دارد كه بايد به هر يك از آنها توجه شود و البته بدون توجه به يك بخش، نميتوان از خامفروشي گذار كرد. بحث را با ذكر مثالي آغاز ميكنم. تا سالها تصور بر آن بود كه با توليد بنزين، كشورها به محصول نهايي رسيده و توانستهاند از مرحله خامفروشي بگذرند، اما به مروز زمان محصولاتي ديگر مورد توجه قرار گرفت كه توليد آنها به معناي توليد محصول نهايي در حوزه صنعت پتروشيمي به حساب ميآمد. به عنوان مثال پيكان و پرايد در زمان خودشان به عنوان خودروهاي مدل بالا محسوب ميشدند اما به مرور كه خودروهاي ديگري به بازار آمدند كه كيفيت و ويژگيهاي ديگري داشتند، اين خودروها مدل بالا تلقي نميشوند و مردم سعي ميكنند از خودروهاي ديگري استفاده كنند. اين امر در زمينه پتروشيمي نيز صادق است. بايد به اين نكته توجه داشت كه صنعت پتروشيمي يك مسير است و پاياني ندارد. ممكن است در اين مسير، برخي پلاستيك ساخته شده براي دريچه قلب را كه قيمت آن با طلا برابري ميكند، به عنوان محصول با ارزش و نهايي تلقي كنند، اما برخي ديگر پلاستيك به كار رفته براي توليد سفره را مهم بدانند. اين مورد براي توليد بنزين نيز وجود دارد. هر چه كشورهاي بيشتري بنزين توليد كنند، در آن صورت اين محصول، ارزش بالايي در زنجيره محصولات پتروشيمي نخواهد داشت. مسير صنعت پتروشيمي به مروز زمان و دستيابي به تكنولوژي رشد ميكند. در واقع همانطور كه دانش پاياني ندارد، محصول نهايي نيز پاياني ندارد و با گذشت سالها به محصولاتي دست پيدا ميكنيم كه تا پيش از اين نبودهاند. هر چند ممكن است در شرايطي اين مسير را تندتر بپيماييم و در شرايطي نيز كندتر. تنها كاري كه بايد در اين مسير انجام داد، كم كردن فاصله است تا به محصولات با ارزش در كوتاهترين زمان برسيم.
نكته ديگري كه نبايد در خصوص بحث گذار از خامفروشي ناديده گرفته شود، مصرف داخل است. درست است كه پيشرفتهايي در صنايع مختلف ايجاد شده اما نبايد از اين موضوع نيز گذشت كه مصرف كشور نيز رشد ميكند. غير از چند هفته اخير كه قيمت نفت در سراشيبي قرار داشت، قيمت در داخل نسبت به قيمتهاي جهاني، كمتر است. با وجود كم بودن قيمتها، مصرف افزايش مييابد. به عنوان مثال حدود 1.5 ميليون بشكه خوراك در پتروشيميها مصرف ميشود، اما ارزش افزوده چنداني توليد نميشود. با اينكه در ژاپن دوبرابر بيشتر خوراك به پتروشيميهايش وارد ميشود اما 50 برابر ما ارزش افزوده ايجاد ميكند. يا مثال ديگري كه بارها با آن روبهرو شديم، مصرف بنزين است. اگر تعطيلاتي نزديك باشد شاهد افزايش تعداد مراجعان به پمپ بنزين خواهيم بود. بنابراين دو موضوع مصرف و افزايش خوراك براي پالايشگاهها را نميتوان از يكديگر جدا كرد. براي بررسي گذار از خامفروشي بايد مصرف را نيز كاهش و افراد را به استفاده از وسايل نقليه عمومي سوق داد. با اين كار ظرفيتهايي آزاد ميشود كه در پس آنها تواني براي صادرات وجود دارد. صادرات نيز به نوبه خود سبب ارزآوري ميشود. پس بايد بحث مصرف را نيز جزيي از بحث گذار از خامفروشي بدانيم.