اصلاحطلبان در تدارك
جلساتي براي بازسازي گفتماني
در آينده نزديك هستند
بهسوي اصلاحِ اصلاحات؟!
عليرضا كيانپور
اصلاحطلبان انتخابات مجلس يازدهم را از دست دادند، آنهم بدون آنكه چنانكه اين چند دوره قبلي انتخابات از رويكرد انتخاباتي اين جناح سياسي در خاطر داريم، كاري كنند، آنهم نيامده، رفتند. همان تعدادي هم كه آمدند و اعلام كانديداتوري كردند، شوراي نگهبان ردصلاحيت كرد تا در انتخاباتي كه اصولگرايان رقيب اصولگرايان بودند، اصولگرايان پيروز لقب بگيرند و اصلاحطلبان ناكام.
شكستِ اصلاحطلبان در اين انتخابات اما بهواقع پاي صندوق راي رقم نخورد. آنها اگر شكست خوردند، بخشي به عملكرد بد خودشان در سالهاي گذشته باختند و بخشي مهمتر، به اين دليل قافيه را به رقيب باختند كه مطالبات پايگاه رايشان بهواسطه شعارهايي كه ازجانب كانديداهاي غيراصلاحطلب موردحمايت اصلاحات مطرح شده بود، بالا رفت. مردم هم كه گناهي نداشتند. آنها به اسم اصلاحات اعتماد داشتند و وقتي كانديداهاي مورد حمايت اين جريان، شعارهاي مطلوب دادند، رايشان را به صندوق اين جناح ريختند. منتها اصلاحطلبان از آنجا كه خودشان مستقيم رييس دولت و مجلس نبودند، وقتي وارد ميدان عمل شدند، نتوانستند همه آنچه ديگران شعارش را سر داده بودند، عملياتي كنند. اين شد كه هر روز فاصله ميان پايگاه راي اصلاحات و اصلاحطلبان بيشتر و بيشتر شد تا اينكه در بزنگاه اسفند 98 كه مطابق الگوي پرش چندگامِ اصلاحات از خرداد 92، نوبتِ «تكرار» مجلسِ اميد بود، ديگر خبري از آن «تكرار» نشد و جالب آنكه شوراي نگهبان هم از آنسو، چنان وارد ميدان شد كه حتي اگر قرار به «تكرار» بود هم باز مجالي فراهم نميشد.حالا البته نيمه پر اين ليوان هم قابل رويت است. اصلاحطلبان حالا به جبر اين شكستِ ناگزير، بيرون گود مانده و دستكم تا بخواهند فرصت دارند تا ايرادهاي ريز و درشتشان را رفع و رجوع كنند و پايههاي جنبش و گفتمان سياسي متبوعشان را ترميم و بازسازي. اين اما نيازمند عزمي جدي است و البته ابزار و لوازم مقتضي. اينكه اصلاحطلبان عزمشان براي بازسازي گفتماني، جزم است يا نه، به خودشان مربوط است و كسي لااقل از حالا كه هنوز يك ماه مانده تا آغاز به كار دوره چهار ساله مجلس اصولگراي يازدهم، نميداند آنها چه خواهند كرد. اما آنچه معلوم است اين بازسازي گفتماني، پيش و بيش از هر چيز نيازمند روح تازه و نيرويي جوان و پوياست و اين مهم محقق نميشود مگر با خالي كردن ميدان ازسوي قديميها براي جوانان و به نفع جواني و پويايي اصلاحات.آخرين ساعات هفتهاي كه گذشت، نشانهاي از اينكه اصلاحطلبان (لااقل بعضي بزرگان اين جريان سياسي) به فكر خالي كردن ميدان براي جوانان افتادهاند، ديده شد. وقتي حجتالاسلام موسويلاري، وزير كشور دولت اصلاحات و
نايب رييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان در نامهاي به محمدرضا عارف، رييس فراكسيون اميد مجلس و رييس اين شوراي عالي، از ادامه حضور خود در اين مقام استعفا داد تا چنانكه در نامه استعفايش هم نوشته، «تغييرات اساسي در ساختار و سازوكار شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان ايجاد شود و نقش احزاب پررنگتر شود.» موسوي لاري صراحتا در بخشي از نامه استعفاي خود نوشته است: «تا چند هفته ديگر عمر مجلس دهم به پايان ميرسد و مجلس ديگر با حال و هوايي متفاوت پا به عرصه وجود مينهد. دولت فعلي نيز آفتابش بر لب پشتبام است و هرچه بود و هرچه هست به ماههاي پاياني خود نزديك ميشود. در چنين شرايطي نبايد از بازنگري در ساختار و سازوكار نهادهاي اجماعي اصلاحطلبان در عرصههاي گوناگون غفلت كرد.» اين نامه اما درحالي خطاب به محمدرضا عارف نوشته شده كه شنيدههاي «اعتماد» از دفتر رييس بنياد ايرانيان، از دلخوري نسبي عارف از فضاي سياسي حاكم بر كشور حكايت دارد.
دلخوري و نارضايتي از نحوه برگزاري انتخابات اخير و چگونگي برخورد شوراي نگهبان با كانديداهاي اصلاحطلبي كه در غيبت انتخاباتي رييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، اين انتخابات تنهاتر از هميشه بودند.پيگيريهاي «اعتماد» از چند عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان نيز از اين حكايت دارد كه آنها در حال تدارك جلساتي با حضور موسويلاري و ديگر بزرگان اصلاحات براي يافتن راهكاري براي اصلاحِ اصلاحاتند و احتمالا تا پايان هفته جاري، بيش از اين از اصلاحِ اصلاحات خواهيد شنيد. هر چه هست اما همانطور كه موسويلاري هم نوشته، «آفتاب دولت فعلي بر پشتبام است» و كارِ مجلس دهم را هم كه از همين حالا عملا بايد تمام شده دانست. همين ديروز حزب اتحاد ملت جلسهاي مهم برگزار كرده تا ابعاد موضوع را دقيقتر بررسي كند. با اين حساب، اصلاحطلبان دستكم تا انتخابات رياستجمهوري 1400، بيش از يك سال فرصت دارند تا فكري به حال اصلاحات كنند و طرحي نو براي اصلاح امور اصلاحات و مملكت دراندازند. اينكه چطور از اين فرصت بهره خواهند برد، از حالا معلوم نيست اما آنچه مسلم است، روزها و هفتهها و ماههاي پيشرو تا افق 1400 به همان سرعتي خواهند گذشت كه روزها و هفتهها و ماههايي كه اصلاحطلبان در مجلس دهم، صاحب فراكسيوني بودند به نام «اميد.»