رويهاي نامعروف
سينا قنبرپور
به نظر ميرسد تغييرات رفتاري عجيبي در حوزه برخي روابطعموميهاي دولتي رقم خورده و رويه مواجهه آنها با رسانهها به تغييرات ماهوي عميقي دچار شده است. اين وضعيت به ويژه با ورود رسانههاي جديد كه اصطلاحا آنلاين نام گرفته بدتر هم شده است، زيرا در مدل سنتي رسانهها، وقتي مطلبي در يك روزنامه يا مجله چاپ ميشد امكان تغيير يا حذف آن وجود نداشت مگر در موارد بسيار اضطراري كه كادر فني در چاپخانهها مطلبي را از روي زينك ميتراشيدند. اين كار باعث ميشد مطلب چاپ نشود ولي مشخص بود كه چيزي حذف شده است. اين كار مگر در موارد بسيار حساس انجام نميشد. حالا با رسانههاي تكنولوژيك عصر كنوني به راحتي امكان اصلاح و حذف و حتي جايگزيني وجود دارد بدون آنكه كمترين ردي بر جاي بگذارد. همين باعث شده روابطعموميها، اعم از مدير و كارشناس ارتباط با رسانهها به محض آنكه موضوع و مطلبي باب ميلشان نباشد يا بر خلاف رويه و سياست ارگان متبوع آنها باشد در تماس با مديران رسانه خواستار حذف آن خبر از روي خط آنلاين شوند. در تازهترين اتفاقي كه در اين زمينه روي داده خبري است كه با تيتر «ميراثفرهنگي را نجات دهيم» منتشر شده است و مربوط به «دادخواهي مردمي براي نجات ميراثفرهنگي ايران» است. فارغ از اينكه چه گروهي در حال جمعآوري امضا هستند، اين پرسش مطرح است كه چرا متولي ميراثفرهنگي از حساسيت مردم در تقاضا براي حفاظت از آثارتاريخي به سرعت واكنش نشان داده و خواهان حذف اين خبر از روي خروجي آنلاين ميشود. اين رفتار عينا در يكي از نهادهاي دولتي مشابه نسبت به نامهاي انتقادآميز كه توسط خبرنگاران حوزه محيطزيست امضا شده بود هم تكرار شده و به جاي پاسخگويي به انتقادهاي مطرح شده و شفافسازي در زمينه موضوع راه ديگري از جمله ايجاد شائبه در مورد خبرنگاران پيش گرفتهاند. اين وضعيت دو پرسش اساسي را پيش روي فعالان رسانهاي چه در روابطعموميها و چه در رسانهها قرار ميدهد؛ نخست اينكه از چه زماني اين رويه باب شد و چه اتفاقي روي داد كه روابطعموميها بخواهند هر خبر منفي عليه خود به هر طريقي را روي خروجيهاي رسانهها اعم از آنلاين و مكتوب حذف كنند. اساسا رسالت روابطعمومي به اين حد تنزل يافته كه دلخور شدن مدير دستگاه از يك خبر را با حذف آن خبر ميخواهند جبران كنند؟ مدلهاي كاري روابطعمومي آن قدر تخصصي هست كه رشته دانشگاهي خاص دارد و نيازمند اصول حرفهاي است نه آنكه چه دوستانه چه به روشهاي قهري يا نامناسب ديگر بخواهند خبري عليه خود را حذف كنند كه تازه اين حذف صورت مساله است.
از سوي ديگر براي رسانهها و خبرنگارانشان چه اتفاقي افتاده كه در اين موقعيت قرار ميگيرند كه خبري را براي خوشامد يك روابطعمومي حذف كنند؟ محروم شدن از حضور در نشستهاي خبري و امكان مصاحبه با كارشناسان و مديران آن نهاد دولتي يكي از بهانههايي است كه در اينگونه موارد شنيده شده است. موضوع ديگر هم روابط سازمان آگهيها و نهادهايي است كه آگهي ميدهند.
اما پرسش اين است كه آيا اين رويه ميتواند معمول و صواب تلقي شود نيمه شب يا وقت و بيوقتي كار روابطعمومي آن باشد كه خواستار حذف خبري شود يا وقتي در برابر فشار رسانهها قرار ميگيرد و بايد پاسخ مناسب داده و شفافسازي كند مدعي ارتباط خبرنگاران با بودجه بيگانه شده و كار خبرنگاران را به ايجاد تنش و الفاظي نظير آن متهم كند؟ به نظر ميرسد بخشي از اين رويداد غيرحرفهاي ناشي از رفتار و شيوه برخورد خبرنگاران و مديران رسانهها هم باشد. بنابراين لازم است اين پديدهها كه سلامت و شفافيت رسانهاي را مخدوش ميكند و در نهايت به اعتماد عمومي لطمه ميزند، آسيبشناسي شود.