نگران آينده آرات هستم
اميررضا خادم
مدتها بود ميخواستم در مورد آرات حرف بزنم آن هم نه از زاويه مسائل حاشيهاي و مالي كه با راست و دروغ آميخته شده، بلكه از نگاه رواني مربوط به بچه، آن هم با توجه به اينكه تجربهاي در حوزه ورزش دارم و هم خودم صاحب سه تا بچه هستم.
اتفاقي كه در حال حاضر براي آرات رخ ميدهد به نظرم خيلي محل ايراد و لااقل تامل است. به اين خاطر كه ما چه در دين و چه در منابع علميمان به درست رفتار كردن با...
كودك دعوت شديم. پيامبر (ص) توصيه ميكنند كه بچه را تا 6 يا 7 سالگي آزاد بگذاريد. از ديدگاه پيامبر بچه تا اين سن به نوعي حالت پادشاه را در خانه دارد. اين استعاره به اين خاطر است كه بچه آن قدري بايد راحت و ريلكس باشد كه هيچ گونه احساس فشار جسمي و رواني نداشته باشد. حتي در بحث حفظ قرآن هم خيلي از علما از اينكه بچهاي در سن خيلي پايين به اين كار وادار شود، استقبال نميكنند. در علوم مختلف نيز تاكيد ميشود كه 5 سال اول زندگي زمان شكلگيري روح و روان بچه است و بايد در اين دوره حداقل فشار روي بچه باشد. در اين مدت بايد شرايطي فراهم شود كه بچه در يك محيط آرام رشد كند تا در مرحله بعد وارد قواعد زندگي اجتماعي بشود. در كشوري مثل ژاپن آن قدري كه من ديدم و شنيدم بچهها تا دوران راهنمايي تقريبا آزاد هستند و نه امتحاني دارند و نه آزموني. تنها آموزش ميبينند آن هم در فضاي مفرح و آرام و بعد از آن وقتي بچه به سن نوجواني ميرسد فشار افزايش پيدا ميكند، چراكه به آن قابليت و توانايي رسيده كه زير بار فشار كم نياورد و در مسير رشد و ارتقايش بتواند قرار بگيرد. ضمن اينكه ميبينيم افرادي كه در بزرگسالي خبره شدند و به جايي رسيدند، در دوران بچگي البته عمدتا به خاطر فقر و بيتوجهي خانواده به آنها در يك محيط آزاد بزرگ شدند. من در اينستاگرامم نوشتم خدا آخر و عاقبت آرات را به خير كند، چراكه نميتوانم به صورت قطعي بگويم كه چه آيندهاي در انتظار اوست. طبيعتا انسان زواياي روحي و جسمي كشف نشدهاي دارد كه هر اتفاقي به عنوان يك معجزه ممكن است رخ بدهد. من نه آرات را از نزديك ديدهام و نه در جريان ريز مسائل زندگياش هستم اما آن چيزي كه از آرات ميبينم، فشارهايي است كه از چند سال پيش آغاز شد، زماني كه در برنامه تلويزيوني نشانش دادند كه از تختي به تخت ديگر ميپرد يا بارفيكس ميزند و رسيد به بدن چند تكه و از اينجور كارها نشاندهنده يك فشار دايمي روي آرات است. اما اين فشار با هيچ قاعدهاي چه در قواعد مذهبي و چه در قواعد علمي نميگنجد. حتي براي من كه جوانترين ورزشكار تاريخ ايران در المپيك بودم هم چنين فشاري نبوده است. يادم ميآيد چه من و چه رسول تا قبل از 12 سالگي تحت هيج برنامه مشخصي نبوديم كه بخواهد روي ما فشار جسمي و روحي وارد كند. تا قبل از 9 سالگي هم كه در يك محيط كاملا بچگانه و بيشتر مشغول بازي و تفريحهاي خانوادگي بودم. من مثالهاي زيادي دارم از افرادي در فضاي اعتقادي كه وقتي بچه بودند جزو نوابغ به حساب ميآمدند، اما وقتي بزرگ شدند هيچ صدايي از آنها به گوش نميرسد. اسم نميبرم چون خيلي سريع داستان چپ و راست و جناحبنديها مطرح ميشود. در تمام دنيا هم همين است. حتي يك مورد سراغ نداريم كسي كه در سن خيلي پايين با فشار شديد مواجه شده باشد و در بزرگسالي به جايي رسيده باشد. تمام اين توضيحات را دادم كه بگويم از چه بابت نگران آرات هستم. روي آرات فشار زياد است و آينده هم اين را نشان خواهد داد. نه اينكه او استعداد نداشته باشد، حتما استعداد دارد اما در يك زماني تحمل بهرهبرداري از آن استعداد را نخواهد داشت. داشتن استعداد دليل موفقيت نيست و در عوض پشتكار است كه انسان را به موفقيت ميرساند. اين احتمال وجود دارد كه آرات از سن 15 يا 16 سالگي به يك تقابل خيلي جدي با خانوادهاش برسد. حتي ممكن است تحت تاثير فضاهاي مخربي قرار بگيرد كه باعث شود نه در مقام يك نابغه كه حتي در مقام يك فرد عادي هم نتواند زندگي كند. همه نگراني من بابت آينده آرات است كه نميتوان اتفاقات خوبي را براي اين بچه متصور بود.