• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4631 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۷ ارديبهشت

در محضر افلاطون

مهدي نيكوئي

آرزو داشت كه چند ساعتي گفت‌وگو با يكي از بزرگان قديمي گياهخواري نصيبش مي‌شد، شايد داوينچي، شايد گاندي. بودا، زرتشت، ابن‌سينا، سقراط و افلاطون، اينشتين و تولستوي و اصلا هر فرد برجسته ديگري كه همه مردم نمي‌دانند گياهخوار بوده‌اند. حتي مي‌توانست آنقدر دور نرود و در همين ايران، اگر چند دهه پيش به دنيا آمده بود، شايد هم‌صحبتي با امثال صادق هدايت و احمد كسروي نصيبش مي‌شد.
كتاب‌هايي از آنها باقي است، اما هم‌صحبتي لطف ديگري داشت. دلش مي‌خواست بداند چطور آنها در زماني كه هنوز گياهخواري يك انتخاب اخلاقي بود و اجبار زيست‌محيطي امروز وجود نداشت، دست به چنين كار ديگرخواهانه‌اي زده‌اند.
 آن زمان‌ها حتي از استثمار و شكنجه حيوانات به شكل امروز هم خبري نبود و راحت‌تر مي‌شد با عذاب وجدان كنار آمد؛ به ويژه آنكه خبري از تنوع ميوه‌ها و سبزي‌هاي چهارفصل اين روزها و هزار رقم جايگزين گياهي براي سوسيس و همبر و گوشت و تخم‌مرغ و شير و بستني هم نبود.
به هر حال، زمان شكاف بزرگي بين او و قهرمانانش انداخته بود و چاره‌اي نداشت. بايد با شرايط موجود كنار مي‌آمد. هنوز هم مي‌توانست افرادي را پيدا كند و درباره حقوق حيوانات با آنها صحبت كند؛ هر چند فجايع امروز عليه حيوانات، ديگر معيار كاملي براي شناخت خوش‌قلب‌ها نگذاشته بود.
 مسائل زيست‌محيطي و مواردي مانند گرمايش جهاني هم كه عملا بقاي بشر را به خطر انداخته بود، انتخاب چنداني جز وگان شدن و تعطيل كردن دامداري‌ها باقي نگذاشته بود. او حتي به چنين بحثي هم قانع بود. حداكثر بحث نجات انسان و عدالت اجتماعي در ميان بود.
اما با هر كه مي‌خواست صحبت كند، پاي شكم يا حداكثر سلامتي را پيش مي‌كشيدند: «من بدون كباب مي‌ميرم.»؛ «در شهر ما، همبرگر گياهي پيدا نمي‌شود.»؛ «طعم شير سويا را دوست ندارم.»؛ «ماهي جايگزين ندارد.»؛ «ماهيچه‌هاي من تحليل مي‌رود.»؛ «نگران ريزش موهايم هستم.»؛ «به اندازه كافي دغدغه دارم.»؛ «با كمبود كلسيم و آهن چه مي‌كني؟»؛ «وگان بودن، پرهزينه است.»؛ «عاقبت از كمبود پروتئين خواهي مرد» و ... .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون